کلمه جو
صفحه اصلی

habilitate


معنی : شایستگی داشتن
معانی دیگر : مجهز کردن، ابزار دار کردن، پوشاک دار کردن، (قدیمی) فرهیختن، تعلیم دادن، آماده کردن، لباس پوشیده، ملبس

انگلیسی به فارسی

لباس پوشیده، ملبس، شایستگی داشتن، مجهز کردن


حاکم شدن، شایستگی داشتن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: habilitates, habilitating, habilitated
مشتقات: habilitative (adj.), habilitation (n.)
(1) تعریف: to clothe; outfit.

(2) تعریف: to provide (a mine) with working capital and equipment.

• prepare, equip; dress, clothe; make fit, make capable; become fit

مترادف و متضاد

شایستگی داشتن (فعل)
deserve, habilitate

پیشنهاد کاربران

تثبیت کردن؛مستقر کردن


کلمات دیگر: