کلمه جو
صفحه اصلی

earshot


معنی : گوش رس، صدارس
معانی دیگر : گوش رس، صدارس

انگلیسی به فارسی

صدارس، گوش‌رس


گوش کن، گوش رس، صدارس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the distance or range over which a voice or other sound can be heard.
مشابه: sound

- He shouted at me, but I was out of earshot.
[ترجمه A.A] او سر من فریاد کشید اما صدا به من نمیرسید
[ترجمه ترگمان] او به من فریاد زد، اما من دور از دسترس نبودم
[ترجمه گوگل] او به من فریاد زد، اما من از صدای زنگ خارج شدم

• range within which the unaided voice may be heard
if you are within earshot of something, you are close enough to be able to hear it. if you are out of earshot, you are too far away to hear it.

مترادف و متضاد

گوش رس (اسم)
earshot

صدارس (اسم)
earshot

جملات نمونه

1. we came within the earshot of the thieves
آن قدر به دزدان نزدیک شدیم که صدای آنها را می شنیدیم.

2. It is within earshot of a main road.
[ترجمه ترگمان]آن در فاصله ای قرار دارد که به جاده اصلی برسد
[ترجمه گوگل]این در گوشه ای از یک جاده اصلی است

3. Everyone within earshot soon knew her opinion of Reggie.
[ترجمه ترگمان]همه به زودی نظرش را درباره رجی می دانستند
[ترجمه گوگل]هرکسی که درون زنگ زده بود، به زودی نظراتش را درباره Reggie می دانست

4. Keep the children out of earshot if possible.
[ترجمه ترگمان]اگر ممکن است کودکان را از گوش رس دور نگاه دارید
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، اطفال را از صدای زنگ خارج نکنید

5. There was no one with earshot.
[ترجمه ترگمان]کسی به گوش کسی نمی رسید
[ترجمه گوگل]هیچ کس با صدای بلند وجود نداشت

6. Mark was out of earshot, walking ahead of them.
[ترجمه ترگمان]مارک از گوش رس ما خارج شد و جلوتر از آن ها به راه افتاد
[ترجمه گوگل]مارک از صدای زنگ خارج شد، جلوتر از آنها راه می رفت

7. As she came within earshot of the group, she heard her name mentioned.
[ترجمه ترگمان]همان طور که در فاصله دور از گروه قرار می گرفت، اسم او را شنید
[ترجمه گوگل]همانطور که او در گوشه ای از این گروه قرار گرفت، نام او را شنید

8. We waited until Ted was safely out of earshot before discussing it.
[ترجمه ترگمان]منتظر ماندیم تا تد قبل از این که در این باره بحث کند، به سلامت خارج شد
[ترجمه گوگل]ما منتظر ماندیم تا تد به طور صحیح از صدای بلند قبل از بحث در مورد آن سخن گفت

9. Wait till she's out of earshot before you say anything.
[ترجمه ترگمان]صبر کن تا قبل از اینکه چیزی بگی از گوش رس بیرون بیاد
[ترجمه گوگل]منتظر بمانید تا قبل از اینکه چیزی بگوید از صدای زنگ بیرون بیاید

10. Shaun was in the bedroom, out of earshot, watching television.
[ترجمه ترگمان]شوان در اتاق خواب، خارج از گوش رس ما بود و تلویزیون تماشا می کرد
[ترجمه گوگل]شاون در اتاق خواب بود، از صدای بلند، تماشای تلویزیون

11. Even a horrific rape committed within earshot of a big family get-together was ignored.
[ترجمه ترگمان]حتی یک تجاوز جنسی وحشتناک که در گوش یک خانواده بزرگ قرار گرفته بود نادیده گرفته شد
[ترجمه گوگل]حتی یک تجاوز وحشتناک که درون صدای یک خانواده بزرگ انجام شد، نادیده گرفته شد

12. Within his earshot there were scores of tins in different states of fullness and with varying resonance.
[ترجمه ترگمان]در گوش او تعداد قوطی های حلبی در حالت های مختلفی از پری و با رزونانس متفاوت وجود داشت
[ترجمه گوگل]درون گوش خود، نمرات قلم ها در حالت های مختلف از پراز و با رزونانس های مختلف وجود دارد

13. Out of earshot, I see her show the offending weenies to the other officer.
[ترجمه ترگمان]او را می بینم که سوسیس را به طرف افسر دیگر نشان می دهد
[ترجمه گوگل]خارج از گوشه، من می بینم او نشان می دهد مجازات های عصبی به افسر دیگر

14. Fast fighter jets -- many traveling within earshot of the sound barrier -- will headline the shows.
[ترجمه ترگمان]جت های جنگنده سریع - - بسیاری از مسافران که در فاصله ای قرار دارند که از سد صدا فاصله دارند، نشان می دهند که این نمایش چگونه ادامه دارد
[ترجمه گوگل]جت های جنگنده سریع - بسیاری از مسافران در گوشه ای از مانع صوتی - نشان می دهد

15. The guard carefully out of earshot at the far end of the battlements smiled to see Lachlan and his lady so close.
[ترجمه ترگمان]نگهبانان با احتیاط از فاصله دور برج به او لبخند زدند و به دیدن لاکلن و خانمش بسیار نزدیک شدند
[ترجمه گوگل]نگهبان با دقت از گوشه در انتهای انتهای مسجد لبخند زد و لبخند زد و لخلان و بانوی او را خیلی نزدیک کرد

We came within the earshot of the thieves.

آن‌قدر به دزدان نزدیک شدیم که صدای آن‌ها را می‌شنیدیم.


پیشنهاد کاربران

محدوده شنیداری


کلمات دیگر: