1. a damsel in distress
دوشیزه ی دچار فلاکت
2. He keeps coming to the aid of this damsel in distress.
[ترجمه ترگمان] اون همش به کمک این دختر افسرده میاد
[ترجمه گوگل]او برای کمک به این دختر در دردسر می ماند
3. Most men will help a damsel in distress.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردها به یه دختر در فلاکت کمک می کنن
[ترجمه گوگل]اکثر مردان دچار ناراحتی می شوند
4. Other anemone associates A number of other damsel fish species, especially during their juvenile stages also associate with anemones.
[ترجمه ترگمان]Other دیگر نیز تعدادی از گونه های دیگر ماهی را به ویژه در طول مراحل نوجوانی خود نیز با شقایق های دریایی مرتبط می دانند
[ترجمه گوگل]دیگر آنموم وابسته تعدادی از گونه های دیگر ماهی دز بالا، به خصوص در مراحل نوجوانی آنها نیز با anemones
5. A Dickensian Christmas; a setting sun; a dainty damsel.
[ترجمه ترگمان]یک شب کریسمس، یک خورشید غروب، یک دوشیزه زیبا
[ترجمه گوگل]یک کریسمس دیکنسیایی؛ خورشید تنظیم دختر دایمی
6. You know the sort of thing: the damsel in distress chained to the railway line as the express thunders towards her.
[ترجمه ترگمان]شما از این قبیل چیزها می دانید: دوشیزه damsel که به خط راه آهن به خط راه آهن زنجیر شده و به سوی او فوران می کند
[ترجمه گوگل]این نوع چیز را می دانید: خانم دچار ناراحتی به سمت خط راه آهن زاویه ای به سمت او می اندازد
7. The word used in Isaiah is the word damsel, a young woman.
[ترجمه ترگمان]کلمه in کلمه دوشیزه، کلمه دوشیزه، یک زن جوان است
[ترجمه گوگل]کلمه ای که در ایزایا استفاده می شود کلمه دخترانه، یک زن جوان است
8. In the story, the lorn damsel languished and pined away.
[ترجمه ترگمان]در این داستان، آن دختر بدبخت بیچاره لاغر شده و لاغر شده بود
[ترجمه گوگل]در داستان، دختر خانم زهرا تیز و مبهوت مانده است
9. Merlin fell in a dotage on the damsel.
[ترجمه ترگمان](مرلین)در برابر این دوشیزه سرنگون شد
[ترجمه گوگل]مرلین در سن دوازده سالگی سقوط کرد
10. And they said, We will call the damsel, and enquire at her mouth.
[ترجمه ترگمان]و گفتند: دختر را خبر خواهیم کرد و از دهان او جویا می شویم
[ترجمه گوگل]و گفتند: ما دختر را خواهیم خواند و در دهانش پرسیدن
11. He was fawning on a damsel with soft words.
[ترجمه ترگمان]او با کلمات نرم و نرم تملق می گفت
[ترجمه گوگل]او با واژه های نرم در یک دختر بود
12. A damsel with a dulcimer In a vision once I saw: It was an Abyssinian maid, And on her dulcimer she played, Singing of Mount Abora.
[ترجمه ترگمان]وقتی دیدم یک دختر with بود که چند دقیقه دیگر در رویا فرو رفت زن Abyssinian بود و در مجلس رقص، آواز می خواند، آواز می خواند، آواز می خواند، آواز می خواند
[ترجمه گوگل]یک دختر با یک دلفریب در یک چشم انداز یک بار من دیدم: این خدمتکار Abyssinian بود، و در dulcimer او بازی کرد، آواز کوه Abora
13. You were a proud damsel then.
[ترجمه ترگمان] پس تو یه دختر مغرور بودی
[ترجمه گوگل]شما پس از آن دختر جوان افتخار بودید
14. The damsel distracted the Asuras, while the Devas secretly drank the Nectar.
[ترجمه ترگمان]دختر در حالی که شهد نیشکر را در خفا از شهد نوشیده بود، دختر تور را پرت کرد
[ترجمه گوگل]دختر خانم اسورا را پرت کرد، در حالی که Devas مخفیانه شهد را نوشید