کلمه جو
صفحه اصلی

pack animal


معنی : چهارپا، حیوان باربر
معانی دیگر : چهارپا، حیوان باربر

انگلیسی به فارسی

چهارپا، حیوان باربر


حیوان بسته، چهارپا، حیوان باربر


انگلیسی به انگلیسی

• beat of burden, animal used to carry cargo
a pack animal is an animal such as a horse or donkey that is used to carry things on journeys.

مترادف و متضاد

چهارپا (اسم)
all fours, beast, pack animal

حیوان باربر (اسم)
pack animal

جملات نمونه

1. Any pack animals the adventurers have may get restless and skittish.
[ترجمه ترگمان]هر حیواناتی که ماجراجویی داشته باشند ممکن است بی قرار و رم باشند
[ترجمه گوگل]هر حیوان بسته ای که ماجراجویان ممکن است بی قرار و مضطرب باشند

2. Her steward walked from the place where the pack animals were tethered, a paper parasol in one hand.
[ترجمه ترگمان]مباشر او از محلی که حیوانات گله بسته بودند و یک چتر آفتابی در دست داشت راه می رفت
[ترجمه گوگل]استیوارد او از جایی که حیوانات بسته درهم تنیده بودند، از یک دست کاغذی ناگهان رفتند

3. There are no porters or pack animals in the region, and so all supplies were ferried in by regular helicopter deliveries.
[ترجمه ترگمان]هیچ باربر یا حیوان بارکش در منطقه وجود ندارد و بنابراین همه منابع از طریق تحویل منظم هلیکوپتر به آنجا منتقل شدند
[ترجمه گوگل]در منطقه هیچ گیرنده و یا بسته بندی حیوانات وجود ندارد و بنابراین تمام منابع توسط تحویل هلیکوپتر به طور منظم حمل می شوند

4. A mule is usually used as a pack animal.
[ترجمه ترگمان]قاطر معمولا به عنوان حیوان بارکش استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک موش معمولا به عنوان یک حیوان بسته استفاده می شود

5. The findings throw fresh light on the camel's former popularity both as pack animal and military mount.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها، محبوبیت سابق شتر را هم به عنوان اسب بارکش و هم به عنوان اسب بارکش، در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]یافته ها نور تازه ای را در مورد محبوبیت سابق شتر که هر دو به عنوان حیوانات بسته بندی شده و نظامی قرار می گیرند پرتاب می کنند

6. The man was at the far end of a line of slowly moving pack animals, and he had not noticed anything.
[ترجمه ترگمان]مرد در انتهای طنابی بود که به آرامی دسته حیوانات را حرکت می داد و او متوجه چیزی نشده بود
[ترجمه گوگل]این مرد در انتهای یک خط از حیوانات بسته به سرعت حرکت کرد و هیچ چیز را متوجه نشد

7. I can't over emphasize how important that is to a pack animal.
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم بیش از حد تاکید کنم که این موضوع چقدر برای یک حیوان مهم است
[ترجمه گوگل]من نمی توانم بیش از آن تأکید کنم که چقدر مهم است که یک حیوان بسته باشد

پیشنهاد کاربران

حیواناتی که به صورت دسته جمعی زندگی و شکار می کنند
حیوانات اجتماعی


کلمات دیگر: