معنی : خاده، گفتار بیهوده، چنگک، حیله، نیزه، سیخک، قهقهه، شوخی فریبنده، ازمایش سخت، تفریحگاه ارزان، قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری، گول زدن، با صدای بلند خندیدن، قلابدار کردن، قماربازی کردن
معانی دیگر : نیزه ی قلابدار (که ماهیگیران برای بلند کردن ماهی های بزرگ از آن استفاده می کنند)، مهمیزک، (در کشتی) تیر فرعی دکل، میله ی پرچم دکل، (عامیانه) وسیله ی گول زنی، حقه، ترفند، (عامیانه - انگلیس) تئاتر ارزان، رقاصخانه ی ارزان، با نیزه ی قلابدار ماهی را بلند کردن، (عامیانه - بیشتر در انگلیس) حقه زدن، (انگلیس - عامیانه) حرف چرند، یاوه، خنده بلند، انتقاد، نفرین، پیرمردپرحرف، فریاد