کلمه جو
صفحه اصلی

pacer


معنی : گام زننده
معانی دیگر : گام بردار، گام زن، گام آرا، (اسب) یرغه رو، تمرین دیده در گام برداری، یورقه

انگلیسی به فارسی

گام زننده، یورقه


پیکر، گام زننده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a horse that paces in harness racing.

(2) تعریف: someone or something that paces.

• one who determines speed in a race; horse that sets the pace in a horse race; one who paces; pacemaker

مترادف و متضاد

گام زننده (اسم)
pacer

جملات نمونه

1. The visitors recall medium pacer Martin Howie after completing a college course and Paul Johnson also returns.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان میانی پیسر متوسط مارتین Howie را پس از گذراندن دوره کالج و پاول جانسون نیز به خاطر می آورند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان پس از اتمام دوره ی کالج مایکروسافت، مارتین هووی را به یاد می آورند و پل جانسون نیز باز می گردد

2. We let the Pacer loose on two testers - one fast, one slow.
[ترجمه ترگمان]ما اجازه دادیم که \"pacer\" روی دوتا \"testers\" آزاد بشن، یه کم آروم، یه کم آروم
[ترجمه گوگل]ما اجازه می دهیم که Pacer بر روی دو تست کننده بگذارند - یک سریع و یک آهسته

3. After last season's playoff loss to the Pacers, vandals spray-painted racial epithets in Iverson's backyard.
[ترجمه ترگمان]پس از شکست پلی آف فصل گذشته به پیسرز، vandals نژادی در حیاط خانه Iverson به کار برده شدند
[ترجمه گوگل]پس از شکستن فصل گذشته فصل به Pacers، اپیزودهای نژاد اسپری نقاشی شده در حیاط خلوت آئورونز نقاشی شده است

4. The pacer summarizes the numerical simulation of crash for helicopters using nonlinear finite element technique.
[ترجمه ترگمان]این پیسر شبیه سازی عددی را برای بالگرد با استفاده از تکنیک آلمان محدود غیر خطی خلاصه می کند
[ترجمه گوگل]Pacer خلاصه شبیه سازی عددی سقوط برای هلیکوپتر با استفاده از تکنیک های عددی محدود غیر خطی

5. David Yu, from Pacer Computers of Taiwan.
[ترجمه ترگمان]دیوید یو از کامپیوترهای Pacer در تایوان
[ترجمه گوگل]دیوید یو، از Pacer Computers از تایوان

6. Use a pacer like a pen or your finger--as a focal point to draw your eye across the line or down the page.
[ترجمه ترگمان]از یک زننده زننده مانند یک قلم یا انگشت خود استفاده کنید - - به عنوان یک نقطه کانونی که چشم خود را از روی خط یا پایین صفحه بکشید
[ترجمه گوگل]از یک پیکر مانند یک قلم یا انگشت خود استفاده کنید - به عنوان نقطه کانونی برای جلب چشم در خط یا پایین صفحه

7. The cardiac pacer costs a lot for the serious patients and brings them tremendous burden both in economy and life.
[ترجمه ترگمان]این پیسر قلبی برای بیماران جدی خیلی هزینه دارد و آن ها را هم در اقتصاد و هم در زندگی بار زیادی به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]پستانداران قلب برای بیماران جدی بسیار هزینه می کنند و بار عظیمی را در اقتصاد و زندگی به بار می آورند

8. A pacer can help you increase your speed and reduce re-reading. A pacer can also help you to keep track of what you are reading.
[ترجمه ترگمان]یک پیسر می تواند به شما کمک کند سرعت خود را افزایش داده و دوباره خواندن را کاهش دهید یک پیسر هم می تواند به شما کمک کند تا آنچه را که می خوانید را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]پیکر می تواند به شما کمک کند که سرعت خود را افزایش داده و دوباره خواندن را کاهش دهید یک پیکر همچنین می تواند به شما در پیگیری آنچه در حال خواندن است کمک کند

9. The pacer width measurement is combined with the PPM measurement.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری عرض زننده با اندازه گیری PPM ترکیب می شود
[ترجمه گوگل]اندازه گیری عرض پیکر با اندازه گیری PPM ترکیب شده است

10. Practice using the pen a tracker and pacer.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قلم a و زننده زننده تمرین کنید
[ترجمه گوگل]تمرین با استفاده از قلم یک ردیاب و پیکر

11. Practice using the pen as a tracker and pacer.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از قلم به عنوان یک شکارچی و زننده پیسر تمرین کنید
[ترجمه گوگل]تمرین با استفاده از قلم را به عنوان یک ردیاب و pacer

12. The PACER system required that I conduct a separate search for each jurisdiction.
[ترجمه ترگمان]سیستم pacer نیاز دارد که یک جستجوی جداگانه برای هر حوزه قضایی انجام دهم
[ترجمه گوگل]سیستم PACER نیاز داشت که یک جستجوی جداگانه برای هر حوزه را انجام دهم

13. But Pacer has many other projects.
[ترجمه ترگمان]اما Pacer بسیاری از پروژه های دیگر را دارد
[ترجمه گوگل]اما Pacer پروژه های دیگری دارد

14. Occasionally he would step down the wicket and slog my straight medium pacer straight and high over my head.
[ترجمه ترگمان]گاه گاه از دریچه به پایین قدم برمی داشت، باریک و باریک مرا صاف و صاف می کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات می توانستم قایقی را بیرون بیاورم و قدم مستقیم از بین بردم

پیشنهاد کاربران

یک راهنما شبیه موس کامپیوتر که برای مطالعه ی صفحات کتاب از آن استفاده می شود

مخفف Progressive Aerobic Cardiovascular Endurance Run ، به معنای دوی استقامت رفت و برگشت هوازیِ قلبی ریوی


کلمات دیگر: