کلمه جو
صفحه اصلی

factitious


معنی : مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
معانی دیگر : ناراستین، کاذب، دروغین، غیرواقعی، تصنعی

انگلیسی به فارسی

( factitive =) ساختگی، مصنوعی، صوری، غیرطبیعی، دروغی، وانمود‌کننده، بهانه‌کننده


فاسد، ساختگی، دروغی، مصنوعی، صوری، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: factitiously (adv.), factitiousness (n.)
• : تعریف: not natural or genuine; artificial.
متضاد: natural

• not natural, not genuine, false, artificial
factitious means artificial, as opposed to natural or genuine; a formal word.

مترادف و متضاد

مصنوعی (صفت)
accrete, artificial, false, sophisticated, dummy, feigned, artful, forged, made-up, factitious, factitive, postiche, nonrepresentational

ساختگی (صفت)
artificial, false, dummy, bogus, make-believe, fictitious, apocryphal, fictional, phony, phoney, made-up, fictive, factitious, factitive

صوری (صفت)
exterior, formal, simulated, superficial, ostensible, nominal, simulative, factitious, factitive

دروغی (صفت)
sham, factitious, factitive

وانمود کننده (صفت)
factitious, factitive

بهانه کننده (صفت)
factitious, factitive

غیر طبیعی (صفت)
preposterous, sophisticated, uncanny, supernatural, factitious, factitive, unnatural, subnormal, preternatural

unnatural


Synonyms: false, artificial, sham


جملات نمونه

1. factitious needs created by advertising
نیازهای کاذب که از راه آگهی های تجارتی ایجاد می شوند.

2. He has invented a wholly factitious story about his past.
[ترجمه ترگمان]داستان دروغی کاملا ساختگی در مورد گذشته او اختراع کرده است
[ترجمه گوگل]او یک داستان کاملا مصور در مورد گذشته اش را اختراع کرده است

3. The outcry was, to a certain extent, factitious.
[ترجمه ترگمان]این فریاد تا اندازه ای ساختگی بود
[ترجمه گوگل]این حادثه تا حدی تا حدودی صورت گرفت

4. Factitious what should be always used forget go explaining sadness?
[ترجمه ترگمان]چرا همیشه باید فراموش کنم که غم و اندوه را از یاد ببرم؟
[ترجمه گوگل]فوریتی که همیشه باید مورد استفاده قرار گیرد را فراموش کنید توضیح غم و اندوه

5. Factitious what be fed up with with like these two kinds of moods that?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی با این دو نوع حالت روحی تغذیه می شود؟
[ترجمه گوگل]چطوری چطوری با این دو نوع از خلق و خوی خسته نشوید؟

6. Factitious what is occasionally is affection respect late blunt?
[ترجمه ترگمان]اما چه چیزی گاهی اوقات علاقه و علاقه شدید نسبت به رک و صریح است؟
[ترجمه گوگل]چطور گاهی اوقات عذاب محبت دیرهنگام است؟

7. Factitious what can feel tiredly occasionally?
[ترجمه ترگمان]factitious چی می تونه با خستگی احساس کنه؟
[ترجمه گوگل]چطور ممکن است گاهی احساس خستگی کند؟

8. When factitious what has is the meeting special brokenhearted?
[ترجمه ترگمان]زمانی که factitious چه چیزی با دلی خاص ملاقات دارد؟
[ترجمه گوگل]چه زمانی جلسه ای است که جلسه ویژه ای دارد؟

9. Factitious what should have sad joyance, who can tell me!
[ترجمه ترگمان]پس چه چیزی را باید به من بگوید؟
[ترجمه گوگل]چه چیز باید خوشبختی غم انگیز باشد، چه کسی می تواند به من بگوید!

10. Factitious what has so much vexed thing? How is ability happy?
[ترجمه ترگمان]چه چیزی این قدر ناراحت است؟ چطور می تونه خوشحال باشه؟
[ترجمه گوگل]چطوری چی؟ چگونه توانایی شاد است؟

11. Extensive advertising can cause a factitious demand for an article.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات گسترده می تواند باعث افزایش تقاضا برای یک مقاله شود
[ترجمه گوگل]تبلیغات گسترده می تواند یک تقاضای فکری برای یک مقاله ایجاد کند

12. Female factitious what produces excitement more easily after menstruation to sexual love?
[ترجمه ترگمان]پس از قاعدگی یا عشق به سکس، factitious زن چه هیجانی به بار می آورد؟
[ترجمه گوگل]زن چیزی که هیجان را آسان تر می کند پس از قاعدگی به عشق جنسی؟

13. Factitious what is met birth? Why is there macrobian medicine on the world?
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی است که در دنیا دیده می شود؟ چرا در این دنیا دارو وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]چطوری تولد ملاقات چرا داروهای ماکروبن در جهان وجود دارد؟

14. Factitious what always wants to bring vexation on self, how should do?
[ترجمه ترگمان]factitious که همیشه دلش می خواهد از خودش ناراحت شود، چه باید کرد؟
[ترجمه گوگل]چه چیزی همیشه می خواهد باعث ناراحتی در خود شود، چطور باید انجام شود؟

15. Among these reasons, political and factitious ones are the most important.
[ترجمه ترگمان]از جمله این دلایل، مسائل سیاسی و سیاسی از همه مهم تر هستند
[ترجمه گوگل]در میان این دلایل، مهمترین مسائل سیاسی و فکری است

Factitious needs created by advertising.

نیازهای کاذب که از راه آگهی‌های تجارتی ایجاد می‌شوند.



کلمات دیگر: