کلمه جو
صفحه اصلی

racetrack


معنی : مسیر مسابقه، خط سیر مسابقه
معانی دیگر : زمین مسابقه (به ویژه برای اسبدوانی یا سگ دوانی)، پادکوشگاه، تاختگاه، کرنگ

انگلیسی به فارسی

خط سیر مسابقه، مسیر مسابقه


مسابقه اسب سواری، مسیر مسابقه، خط سیر مسابقه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a track or course used for racing.
مشابه: course

• racecourse, circular course on which races are held
a racetrack is a track for races, especially between cars or bicycles.
a racetrack is the same as a racecourse; used in american english.
special path or lane for races

مترادف و متضاد

مسیر مسابقه (اسم)
racetrack

خط سیر مسابقه (اسم)
racetrack

جملات نمونه

1. Let's take the Porsche out to the racetrack and see what it can do!
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید پورشه را به مسابقه راه دهید و ببینید چه کار می تواند بکند!
[ترجمه گوگل]بگذارید پورشه را به مسیر مسابقه برسانیم و ببینید چه چیزی می تواند انجام دهد!

2. You can't cross the road—it's like a racetrack.
[ترجمه ترگمان]نمی توانی از جاده عبور کنی - مثل یک مسابقه اسب دوانی است
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از جاده عبور کنید - این مثل مسابقه ای است

3. There are some light-fingered people around at the racetrack.
[ترجمه ترگمان]چند انگشت سبک در اطراف مسابقه به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]برخی از افراد دارای انگشت شماری در اطراف مسابقه ای هستند

4. All the stewards at the racetrack were wearing armbands.
[ترجمه ترگمان]تمام خدمتکاران در مسابقه اسب دوانی، armbands به دست داشتند
[ترجمه گوگل]همه ستاره داران در مسابقه ای با پوشیدن آرنج ها بودند

5. How fast things change at the racetrack.
[ترجمه ترگمان]چقدر چیزهای سریع در مسیر مسابقه تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]چقدر سریع در مسیر مسابقه تغییر می کند

6. Mr Toad was loose on the racetrack, yowling and tooting to himself and let all beware who saw him come.
[ترجمه ترگمان]اقای وزغ روی خط سیر مسابقه رها شده بود و به خودش راه می داد و به خودش راه می داد و به همه کس که او را دیده بود آگاه بود
[ترجمه گوگل]آقای Toad در مسیر مسابقه یخ زده بود، یولینگ شد و خودش را زد و اجازه داد همه مراقب باشند که او را ببیند

7. The final topper was the racetrack.
[ترجمه ترگمان] تندیس آخر مسابقه بود
[ترجمه گوگل]سرنشین نهایی مسابقه ای بود

8. The high-performance cars are strictly for the racetrack . . . and the message is, going too fast on the roads can kill.
[ترجمه ترگمان]ماشین های با عملکرد بالا به شدت برای مسابقه می رسند و پیام این است که در جاده ها بیش از حد سریع حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های با کارایی بالا به شدت برای مسابقه ای هستند و پیام، رفتن بیش از حد در جاده ها می تواند کشتن

9. At 7 a. m., the Saratoga racetrack is in top form.
[ترجمه ترگمان] ساعت ۷ صبح ام مسابقه اسب دوانی \"Saratoga\" در بالاترین درجه قرار داره
[ترجمه گوگل]در 7 a متر، مسابقه ی Saratoga در فرم بالا است

10. They're on a racetrack - a banked racetrack.
[ترجمه ترگمان] اونا توی مسیر مسابقه اسب دوانی قرار دارن
[ترجمه گوگل]آنها در یک مسابقه ی مسابقه ای هستند که یک مسابقه ی مسابقه ای هستند

11. The perfect hidden racetrack, it seems, for car thieves to speed rally style, along miles of dirt tracks.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مسیر مسابقه راه دور کامل، برای دزدان خودرو به سبک تجمع سرعت، در طول مایل ها راه خاکی است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مسیر مسابقه ای پنهان برای دزدان خودرو به سرعت سبک تجمع، در امتداد مایل از آهنگ های خاکستری

12. The starting point at a racetrack.
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع در مسیر مسابقه
[ترجمه گوگل]نقطه شروع در مسابقه ای است

13. The turns on the racetrack were steeply banked.
[ترجمه ترگمان]در مسیر مسابقه، مسیر مسابقه با شیبی تند با شیبی تند پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]چرخش در مسیر مسابقه به آرامی برگزار شد

14. Racetrack table with chairs. Stretch table to add or remove chairs.
[ترجمه ترگمان]میز پر از صندلی کشیدن میز برای اضافه کردن یا حذف صندلی ها
[ترجمه گوگل]میز ریاضی با صندلی کشش میز برای اضافه کردن یا حذف صندلی

پیشنهاد کاربران

مسیر مسابقه

پیستِ مسابقه


کلمات دیگر: