1. Let's take the Porsche out to the racetrack and see what it can do!
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید پورشه را به مسابقه راه دهید و ببینید چه کار می تواند بکند!
[ترجمه گوگل]بگذارید پورشه را به مسیر مسابقه برسانیم و ببینید چه چیزی می تواند انجام دهد!
2. You can't cross the road—it's like a racetrack.
[ترجمه ترگمان]نمی توانی از جاده عبور کنی - مثل یک مسابقه اسب دوانی است
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید از جاده عبور کنید - این مثل مسابقه ای است
3. There are some light-fingered people around at the racetrack.
[ترجمه ترگمان]چند انگشت سبک در اطراف مسابقه به چشم می خورد
[ترجمه گوگل]برخی از افراد دارای انگشت شماری در اطراف مسابقه ای هستند
4. All the stewards at the racetrack were wearing armbands.
[ترجمه ترگمان]تمام خدمتکاران در مسابقه اسب دوانی، armbands به دست داشتند
[ترجمه گوگل]همه ستاره داران در مسابقه ای با پوشیدن آرنج ها بودند
5. How fast things change at the racetrack.
[ترجمه ترگمان]چقدر چیزهای سریع در مسیر مسابقه تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]چقدر سریع در مسیر مسابقه تغییر می کند
6. Mr Toad was loose on the racetrack, yowling and tooting to himself and let all beware who saw him come.
[ترجمه ترگمان]اقای وزغ روی خط سیر مسابقه رها شده بود و به خودش راه می داد و به خودش راه می داد و به همه کس که او را دیده بود آگاه بود
[ترجمه گوگل]آقای Toad در مسیر مسابقه یخ زده بود، یولینگ شد و خودش را زد و اجازه داد همه مراقب باشند که او را ببیند
7. The final topper was the racetrack.
[ترجمه ترگمان] تندیس آخر مسابقه بود
[ترجمه گوگل]سرنشین نهایی مسابقه ای بود
8. The high-performance cars are strictly for the racetrack . . . and the message is, going too fast on the roads can kill.
[ترجمه ترگمان]ماشین های با عملکرد بالا به شدت برای مسابقه می رسند و پیام این است که در جاده ها بیش از حد سریع حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های با کارایی بالا به شدت برای مسابقه ای هستند و پیام، رفتن بیش از حد در جاده ها می تواند کشتن
9. At 7 a. m., the Saratoga racetrack is in top form.
[ترجمه ترگمان] ساعت ۷ صبح ام مسابقه اسب دوانی \"Saratoga\" در بالاترین درجه قرار داره
[ترجمه گوگل]در 7 a متر، مسابقه ی Saratoga در فرم بالا است
10. They're on a racetrack - a banked racetrack.
[ترجمه ترگمان] اونا توی مسیر مسابقه اسب دوانی قرار دارن
[ترجمه گوگل]آنها در یک مسابقه ی مسابقه ای هستند که یک مسابقه ی مسابقه ای هستند
11. The perfect hidden racetrack, it seems, for car thieves to speed rally style, along miles of dirt tracks.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که مسیر مسابقه راه دور کامل، برای دزدان خودرو به سبک تجمع سرعت، در طول مایل ها راه خاکی است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مسیر مسابقه ای پنهان برای دزدان خودرو به سرعت سبک تجمع، در امتداد مایل از آهنگ های خاکستری
12. The starting point at a racetrack.
[ترجمه ترگمان]نقطه شروع در مسیر مسابقه
[ترجمه گوگل]نقطه شروع در مسابقه ای است
13. The turns on the racetrack were steeply banked.
[ترجمه ترگمان]در مسیر مسابقه، مسیر مسابقه با شیبی تند با شیبی تند پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]چرخش در مسیر مسابقه به آرامی برگزار شد
14. Racetrack table with chairs. Stretch table to add or remove chairs.
[ترجمه ترگمان]میز پر از صندلی کشیدن میز برای اضافه کردن یا حذف صندلی ها
[ترجمه گوگل]میز ریاضی با صندلی کشش میز برای اضافه کردن یا حذف صندلی