کلمه جو
صفحه اصلی

oblate


معنی : پخت، پهن شده در قطبین
معانی دیگر : (هندسه) پهن شده در قطبین، پخ، (کلیسای کاتولیک) کسی که زندگی خود را وقف مذهب کرده است (به ویژه کسی که اهل کسوت مذهبی نیست)، پارسا

انگلیسی به فارسی

پهن شده در قطبین، پخت


ملایم، پخت، پهن شده در قطبین


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: oblately (adv.)
• : تعریف: of a spheroid, being somewhat flattened at the poles. (Cf. prolate.)

- The earth is oblate and not a perfect sphere.
[ترجمه ترگمان] زمین مسطح است و کره کامل ندارد
[ترجمه گوگل] زمین ملایم است و یک کره کامل نیست

• lay person who has committed himself to the service of a religious community (chiefly in the roman catholic church)
flattened at polar regions (like the earth)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] پخی، پهن شده در قطبین
[ریاضیات] جمع شده

مترادف و متضاد

پخت (صفت)
beaten, oblate

پهن شده در قطبین (صفت)
oblate

جملات نمونه

1. oblate spheroid
کره وار پخت

2. The earth is an oblate sphere.
[ترجمه ترگمان]زمین یک کره oblate است
[ترجمه گوگل]زمین یک کره خالی است

3. A toom purse makes an oblate merchant.
[ترجمه ترگمان]یه کیسه خالی یه تاجر oblate می کنه
[ترجمه گوگل]یک کیف پول toom یک تاجر مجرب می سازد

4. The earth is an oblate spheroid - a sphere with flattened poles and a slight bulge the equator.
[ترجمه ترگمان]زمین یک کره oblate است - کره با poles مسطح شده و قسمت خط استوا
[ترجمه گوگل]زمین یک سیاره چسبیده است - کره ای با قطب های مسطح و یک استوا کوچک

5. Jiaozi is oblate, similar in design to a shoe - shaped gold or silver ingot in ancient times.
[ترجمه ترگمان]Jiaozi شبیه به طراحی یک شمش طلا یا شمش طلا است که در زمان های باستان به شکل شمش طلا یا نقره شکل می گرفت
[ترجمه گوگل]Jiaozi پیچیده است، مشابه در طراحی یک شمش طلا یا نقره ای به شکل کفش در دوران باستان

6. Edible film ( oblate ) applied wildly in food industry, medicine industry and cosmetics industry etc.
[ترجمه ترگمان]فیلم خوردنی (oblate)به طور وحشیانه در صنعت غذا، صنعت دارو و صنایع آرایشی به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]فیلم خوراکی (منفرد) به طور گسترده در صنایع غذایی، صنعت دارو و صنعت لوازم آرایشی و غیره کاربرد دارد

7. The prolate, oblate and some particle hole excited configurations are obtained.
[ترجمه ترگمان]The، oblate و برخی از configurations ایجاد شده برای سوراخ کردن ذرات به دست می آیند
[ترجمه گوگل]پیکربندی های هیجان زده شده، چسبنده و برخی از ذرات به دست آمده است

8. Fruit oblate, 7 cm in diameter, base with persistent bracts and sepals.
[ترجمه ترگمان]oblate میوه، ۷ سانتی متر به قطر، پایه با bracts و sepals مداوم
[ترجمه گوگل]میوه ای با قطر 7 سانتیمتر، با پایه بافت و مهره های پایه

9. Seminal much line, oblate form, transparent thin coating is provided all round qualitative wide wing.
[ترجمه ترگمان]خط much، شکل oblate، پوشش نازک شفاف، تمام بخش کیفی کیفی را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]خط کشیده نیمه دار، شکل نازک، پوشش نازک شفاف در سراسر بال گسترده کافی ارائه شده است

10. Capsule, the seed is oblate, nephritic form.
[ترجمه ترگمان]Capsule، بذر oblate، شکل nephritic است
[ترجمه گوگل]کپسول، دانه کوره، شکل نفیس است

11. Numerical calculation is based on the basic wave equations with the method of finite difference time domain in oblate spheroidal coordinate system.
[ترجمه ترگمان]محاسبه عددی براساس معادلات موج پایه با روش زمان اختلاف محدود در سیستم مختصات oblate spheroidal است
[ترجمه گوگل]محاسبه عددی بر مبنای معادلات موج اولیه با روش دامنه اختلاف زمانی محدود در سیستم مختصات اسفروال منفرد است

12. It might have been Covenant, but they never varied from their big-ugly oblate blue-gray ascetic.
[ترجمه ترگمان]این میثاق ممکن است این میثاق را داشته باشد، اما هیچ گاه از زهد بزرگ - ugly - خاکستری - خاکستری آن ها متفاوت نبوده است
[ترجمه گوگل]ممکن است این عهدیه بوده باشد، اما آنها هرگز از زگیل زشتی آستانه خاکستری آبی-خاکستری آنها تغییر نکردند

13. The sprouting ability of 3 flowering shrub species, Syringa oblate, Forsythia suspense and Prunus triloba were studied.
[ترجمه ترگمان]توانایی جوانه زنی ۳ گونه بوته گلدار، Syringa oblate، suspense Forsythia و Prunus triloba مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]توانائی جوانه زنی از 3 گونه کاج گل کاشته، Syringa oblate، Fussythia suspense و Prunus triloba مورد مطالعه قرار گرفت

14. The colloidal particles may be spheroids, prolate spheroids or oblate spheroids.
[ترجمه ترگمان]ذرات colloidal ممکن است spheroids، prolate spheroids یا oblate spheroids باشند
[ترجمه گوگل]ذرات کلوئیدی ممکن است از اسفروئید، اسپروئید تشدید شده و یا اسفروئید خمیده باشد

15. The anterior surface of the lens is prolate, whereas the posterior surface of the lens is oblate which is consistent with the anatomical data.
[ترجمه ترگمان]سطح جلویی لنز prolate است، در حالی که سطح پشتی لنز oblate است که با داده های تشریحی سازگار است
[ترجمه گوگل]سطح قدام لنز بلند است، در حالی که سطح خلفی لنز پیچیده است که با داده های تشریحی سازگار است

oblate spheroid

کره‌وار پخت



کلمات دیگر: