کلمه جو
صفحه اصلی

lab


معنی : ازمایشگاه، ازمونگاه
معانی دیگر : مخفف: (عامیانه) لابراتوار، آزمایشگاه، مخفف: لابرادور

انگلیسی به فارسی

( laboratory ) ازمایشگاه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: shortened form of "laboratory."
اسم ( noun )
• : تعریف: shortened form of "Labrador retriever."

- a black lab puppy
[ترجمه m.m] یک توله سگ سیاه آزمایشگاهی
[ترجمه ترگمان] یه توله سگ سیاه
[ترجمه گوگل] توله سگ آزمایشگاه سیاه

• laboratory, room or building fitted with equipment for scientific experimentation
room or building fitted with equipment for scientific experimentation
work
worker, one who labors
a lab is a laboratory; an informal word.

مترادف و متضاد

ازمایشگاه (اسم)
lab, laboratory, proving ground

ازمونگاه (اسم)
lab, laboratory, proving ground

جملات نمونه

1. the biologist who had faked his lab results committed suicide
زیست شناسی که نتایج آزمایش های خود را دستکاری کرده بود خودکشی کرد.

2. The professor took the students to the chemistry lab.
[ترجمه ترگمان]پروفسور دانشجویان را به آزمایشگاه شیمی برد
[ترجمه گوگل]استاد دانشجویان را به آزمایشگاه شیمی برد

3. "He went back to the lab", Iris exclaimed impatiently.
[ترجمه ترگمان]ایریس با بی صبری گفت: اون به آزمایشگاه برگشته
[ترجمه گوگل]ایریس با بی حوصله گریه کرد: 'او به آزمایشگاه رفت

4. Lab workers must wear protective clothing.
[ترجمه ترگمان]کارگران آزمایشگاه باید لباس های محافظ بپوشند
[ترجمه گوگل]کارگران آزمایشگاه باید لباس محافظ را بپوشند

5. It was reassembled in the physics lab.
[ترجمه ترگمان] توی آزمایشگاه فیزیک دوباره جمع شدن
[ترجمه گوگل]این آزمایشگاه در آزمایشگاه فیزیک دوباره انجام شد

6. You're taking your time with the lab tests. We need the results now.
[ترجمه ترگمان]داری وقتت رو با آزمایش های آزمایشگاهی مصرف می کنی الان نتایج رو لازم داریم
[ترجمه گوگل]شما وقت خود را با آزمایش آزمایشگاه می گیرید ما اکنون به نتایج نیاز داریم

7. The lab assistant injected the rat with the new drug.
[ترجمه ترگمان]دستیار آزمایشگاه اون موش رو با داروی جدید تزریق کرد
[ترجمه گوگل]دستیار آزمایشگاه موش را با دارو جدید تزریق کرد

8. The new chemistry lab was paid for by friends of the college.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه شیمی جدید توسط دوستان دانشکده حقوق می گرفت
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه جدید شیمی توسط دوستان کالج پرداخت شد

9. The lab assistants wear long white coats.
[ترجمه ترگمان]دستیاره ای آزمایشگاه، کت بلند سفید می پوشند
[ترجمه گوگل]دستیاران آزمایشگاهی پوشیدن لباس های بلند سفید را پوشانده اند

10. The lab assistant was wearing a white overall.
[ترجمه ترگمان]دستیار آزمایشگاهی لباس سفید پوشیده بود
[ترجمه گوگل]دستیار آزمایشگاهی سفید پوشیده بود

11. The cell samples are analyzed by a lab.
[ترجمه ترگمان]نمونه های سلولی توسط آزمایشگاه آنالیز می شوند
[ترجمه گوگل]نمونه های سلولی توسط یک آزمایشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند

12. It was a fun lab project.
[ترجمه ترگمان] یه پروژه آزمایشگاه مسخره بود
[ترجمه گوگل]این یک پروژه آزمایشگاهی سرگرم کننده بود

13. We're not yet a police lab even if you do walk in and out of the place as if it's your own kitchen.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز یک آزمایشگاه پلیس نیستیم، حتی اگر شما داخل و خارج از این مکان قدم بزنید، انگار که آشپزخانه خودتان است
[ترجمه گوگل]ما هنوز یک آزمایشگاه پلیس نیستیم، حتی اگر در داخل و خارج از محل راه بروید، گویی آشپزخانه شماست

14. It is the first stand-alone research lab to be registered to ISO900
[ترجمه ترگمان]این اولین آزمایشگاه تحقیقاتی مستقل است که در ISO۹۰۰ ثبت می شود
[ترجمه گوگل]این نخستین آزمایشگاه مستقل آزمایشگاهی است که به ISO900 ثبت می شود

15. Not out in the main lab.
[ترجمه ترگمان]نه بیرون توی آزمایشگاه اصلی
[ترجمه گوگل]نه در آزمایشگاه اصلی

پیشنهاد کاربران

لابراتوار

ازمایشگاه

یکجور مد رنگی هست که در نرم افزار های گرافیکی هم میباشد که بیشتر برای کار بر روی CD میباشد این مد رنگی

the abbreviation of laboratory
آزمایشگاه


کلمات دیگر: