کلمه جو
صفحه اصلی

damaged


معنی : ضایع، معیوب، مختل
معانی دیگر : خسارت دیده

انگلیسی به فارسی

آسیب دیده، معیوب، مختل، ضایع


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having sustained harm or injury.
متضاد: intact, undamaged
مشابه: broken, imperfect, injured

- The store can't sell damaged goods.
[ترجمه ترگمان] این فروشگاه کالاهای آسیب دیده را می فروشد
[ترجمه گوگل] فروشگاه نمی تواند کالاهای آسیب دیده را به فروش برساند

• harmed; spoilt; injured; discredited; (of reputation) besmirched

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] آسیب دیده

مترادف و متضاد

ضایع (صفت)
addle, spoiled, damaged, decayed, rotten

معیوب (صفت)
perverse, damaged, vicious, cripple, faulty, blemished, defective, imperfective

مختل (صفت)
damaged, disturbed

جملات نمونه

1. damaged goods
کالای آسیب دیده

2. people damaged by war
آسیب دیدگان جنگ

3. the damaged ship suddenly careened left
کشتی آسیب دیده ناگهان به طرف چپ غلتید.

4. unloading damaged goods
قالب کردن کالاهای آسیب دیده

5. a frost damaged the crops
سرما به محصولات صدمه زد.

6. the hail damaged the blossoms
تگرگ به شکوفه ها صدمه زد.

7. the surgeon inserted a metal plate into his damaged skull
جراح صفحه ای فلزی در جمجمه ی مصدوم او قرار داد.

8. they demanded that satisfaction be made to those whose houses were damaged by the rioting students
آنان خواستار شدند تا به کسانی که خانه های آنها توسط دانشجویان شورشی آسیب دیده است غرامت بدهند.

9. The front of the car was badly damaged.
[ترجمه ترگمان]جلوی اتومبیل به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]جلوی ماشین به شدت آسیب دیده بود

10. The car was too much damaged.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل بیش از حد آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]ماشین خیلی آسیب دیده بود

11. The bicycle tyre blew out at a previously damaged point.
[ترجمه ترگمان]لاستیک های دوچرخه در یک نقطه آسیب دیده از قبل فوت کرده اند
[ترجمه گوگل]تایر دوچرخه در یک نقطه آسیب دیده قبلی منفجر شد

12. The nearside wing was damaged in the collision.
[ترجمه ترگمان]بال nearside در برخورد آسیب دید
[ترجمه گوگل]بال در این ناحیه آسیب دیده بود

13. Their houses were damaged by the fire.
[ترجمه ترگمان]خانه ها به وسیله آتش آسیب دیده بودند
[ترجمه گوگل]خانه آنها توسط آتش سوزی آسیب دیده است

14. The roof of the car was not damaged in the accident.
[ترجمه ترگمان]سقف ماشین در این حادثه آسیب ندید
[ترجمه گوگل]سقف خودرو در تصادف آسیب دیده بود

15. People have damaged hedges and pushed over walls.
[ترجمه ترگمان]مردم پرچین ها را خراب کرده اند و دیوارها را هل داده اند
[ترجمه گوگل]مردم هدیهای را آسیب دیده و بیش از دیوارها را تحت فشار قرار داده اند

16. Luckily the museum was not damaged by the earthquake.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه موزه از زلزله آسیب ندید
[ترجمه گوگل]خوشبختانه این موزه توسط زلزله آسیب دیده است

17. Much to my relief the car was not damaged.
[ترجمه ترگمان]قسمت زیادی از تسکین و تسکین من به اتومبیل آسیب ندید
[ترجمه گوگل]برای کمک به من، ماشین آسیب دیده بود

پیشنهاد کاربران

از بین رفتن

آسیب دیده

مختل

Injured


کلمات دیگر: