1. We expect to quadruple our profits this year.
[ترجمه ترگمان]ما انتظار داریم امسال سود خود را چهار برابر کنیم
[ترجمه گوگل]ما انتظار داریم سود خود را در سال جاری چهار برابر کنیم
2. We need quadruple the number of players we've got for a full orchestra.
[ترجمه ترگمان]ما نیاز به چهار برابر تعداد بازیکنان داریم که برای یک ارکست کامل داریم
[ترجمه گوگل]ما باید چهار برابر تعداد بازیکنان که برای ارکستر کامل داریم نیاز داریم
3. They could sell their merchandise for quadruple the asking price.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند محصولات خود را برای چهار برابر کردن قیمت جویا شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند کالا خود را برای قیمت تقاضای چهار برابر کنند
4. The subjects were given quadruple the normal dosage of the drug.
[ترجمه ترگمان]این موضوعات چهار برابر مقدار طبیعی این دارو در نظر گرفته شدند
[ترجمه گوگل]افراد دارای دوز عادی داروی چهار برابر شده بودند
5. We have had quadruple the number of applicants we expected.
[ترجمه ترگمان]ما تعداد of که انتظار داشتیم را چهار برابر کرده بودیم
[ترجمه گوگل]ما شمار متقاضیانی را که انتظار داشتیم، چهار برابر کرده ایم
6. 20 is the quadruple of
[ترجمه ترگمان]۲۰ برابر است چهار برابر
[ترجمه گوگل]20 چهار برابر است
7. This year we produced quadruple the amount produced in 199
[ترجمه ترگمان]امسال ما چهار برابر مقدار تولید شده در ۱۹۹ مورد را تولید کردیم
[ترجمه گوگل]در سال جاری ما مبلغ تولید شده در سال 1999 را چهار برابر کردیم
8. In 1983 he underwent a quadruple heart by-pass operation and retired in 198
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۳ او تحت یک جراحی چهارتایی قرار گرفت و بازنشسته شد
[ترجمه گوگل]در سال 1983 او تحت عمل جراحی قلب چهار برابر شد و در سال 1982 بازنشسته شد
9. The former tennis player had a quadruple heart by-pass in 197and further surgery in 198
[ترجمه ترگمان]بازیکن سابق تنیس با گذشت ۱۹۷ و جراحی بیشتر در ۱۹۸ مورد، یک قلب چهارتایی داشت
[ترجمه گوگل]تنیسور سابق در سال 197 میلادی قلب چهارگانه را در سال 197 و جراحی بعدی در سال 198 به دست آورد
10. The Nottinghamshire quadruple scull will lead off a procession of 500 crews.
[ترجمه ترگمان]تیم Nottinghamshire quadruple چهار گروه از ۵۰۰ گروه را رهبری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]Scull چهار برابر ناتینگهامشایر منجر به فرایند 500 خدمه خواهد شد
11. Cleverly used it will double, treble, even quadruple the size.
[ترجمه ترگمان]Cleverly از آن استفاده کرد، دو برابر، سه برابر، حتی چهار برابر کردن اندازه
[ترجمه گوگل]هوشمندانه از آن استفاده می شود دو برابر، سه برابر، حتی چهار برابر اندازه
12. New Marske Harriers have a new quadruple world record holder.
[ترجمه ترگمان]Marske Harriers جدید یک رکورد جدید چهارتایی در جهان دارند
[ترجمه گوگل]New Marske Harriers دارای رکورد چهار رکورد جدید است
13. Ashe, now 4 underwent a quadruple bypass operation after a heart attack at the age of 3
[ترجمه ترگمان]Ashe که در حال حاضر ۴ ساعت پس از حمله قلبی در سن ۳ سالگی تحت عمل قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]Ashe، در حال حاضر 4 عملیات دور زدن چهار بعد از حمله قلبی در سن 3 انجام شد
14. Few would bet against him completing a golden quadruple after his French Open and Wimbledon triumphs.
[ترجمه ترگمان]عده کمی در برابر او شرط بستند که پس از پیروزی های کسبوکار آزاد و ویمبلدون، یک چهار quadruple طلا را به پایان برسانند
[ترجمه گوگل]پس از پیروزی فرانسوی او و ویمبلدون، چند نفر در برابر وی قضاوت می کنند که چهار برابر طلایی را به دست آورده است
15. Clyde was not a quadruple - dyed villain.
[ترجمه ترگمان]کلاید شرور و quadruple نبود
[ترجمه گوگل]کلید یک تبهکار چهار رنگ بود