کلمه جو
صفحه اصلی

tableware


معنی : کارد و چنگال، ظروف سفره، لوازم میز یا سفره
معانی دیگر : ظروف میز غذا، اسباب سفره، لوازم میز یا سفره

انگلیسی به فارسی

لوازم میز یا سفره، ظروف سفره، کارد و چنگال


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the silverware, glasses, plates, and the like, used for the dining table.
مشابه: china

• utensils for table use (such as dishes, glasses, silverware, etc.)
tableware consists of the objects such as plates, glasses, cutlery, and so on that are placed on a table at mealtimes.

مترادف و متضاد

کارد و چنگال (اسم)
cutlery, tableware

ظروف سفره (اسم)
tableware

لوازم میز یا سفره (اسم)
tableware

flatware


Synonyms: dishes, forks, glasses, glassware, knives, silverware, spoons, utensils


جملات نمونه

1.
اسباب میز غذاخوری

2. Tableware for outdoor use should ideally be unbreakable.
[ترجمه ترگمان]tableware برای استفاده در فضای باز باید غیرقابل شکستن باشد
[ترجمه گوگل]کارد و چنگال برای استفاده در فضای باز باید به طور ایده آل ناپذیر باشد

3. Mix and match your tableware and textiles from the new Design House collection.
[ترجمه ترگمان]مخلوط کردن و ترکیب کارد و چنگال خود را از مجموعه طراحی جدید خانه ترکیب کنید
[ترجمه گوگل]ظروف و منسوجات خود را از مجموعه جدید خانه طراحی مخلوط کنید

4. Next came forks and tableware in general that reflected good quality silver and occasionally gold crafted in artistic designs.
[ترجمه ترگمان]سپس چنگال و کارد و چنگال به طور کلی به دست آمد که منعکس کننده کیفیت خوب نقره و گاهی طلایی ساخته شده از طرح های هنری بود
[ترجمه گوگل]بعدا چنگال ها و کارد و چنگال به طور کلی نشان دادند که نقره ای با کیفیت خوب و گاهی طلا را در طرح های هنری منعکس می کرد

5. The cups and tableware were greasy.
[ترجمه ترگمان]The و tableware روغنی بودند
[ترجمه گوگل]فنجان ها و ظروف غذا چرب بودند

6. Which shop has the best selection of tableware?
[ترجمه ترگمان]کدام فروشگاه بهترین انتخاب را دارد؟
[ترجمه گوگل]کدام مغازه بهترین انتخاب ظروف است؟

7. Tableware and Cutlery, Glass and Glassware, Glass Accessories Glass, Art Glass, Tabletop, Perfume Bottle.
[ترجمه ترگمان]tableware و cutlery، شیشه و شیشه، شیشه شیشه ای شیشه، شیشه شیشه ای، رومیزی، بطری عطر
[ترجمه گوگل]کارد و چنگال و کارد و چنگال، شیشه و شیشه، ظروف شیشه ای شیشه ای، هنر شیشه ای، قرص، بطری عطر

8. For purchase the inner glazed tableware, it is wise to choose underglaze color and glazed dinnerware.
[ترجمه ترگمان]برای خرید ظروف غذاخوری داخلی، عاقلانه است که رنگ underglaze و شیشه glazed را انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]برای خرید ظروف داخلی شیشه ای، عاقلانه این است که پارچه های زیرزمینی و ظروف سفالی را انتخاب کنید

9. Hotel Equipments, Kitchenware, Cookware, Tableware, Uetnsils and Home Appliances.
[ترجمه ترگمان]هتل Equipments، kitchenware، وسایل آشپزی، tableware، Uetnsils و لوازم خانگی
[ترجمه گوگل]تجهیزات هتل، لوازم آشپزخانه، وسایل آشپزی، کارد و چنگال، Uetnsils و لوازم خانگی

10. Methods of making ceramic tableware are overglaze color, underglaze color and glazed. The harmful metals like cadmium and lead are mainly from the enamel paint.
[ترجمه ترگمان]روش های ساخت ظروف سفره سرامیک، رنگ overglaze، رنگ underglaze و لعاب هستند فلزات مضر مثل کادمیم و سرب عمدتا از رنگ مینا هستند
[ترجمه گوگل]روش های ساخت کارد و چنگال سرامیک رنگ مشکی، رنگ زیر لعابی و لعاب است فلزات مضر مانند کادمیوم و سرب عمدتا از رنگ مینای دندان است

11. The tableware, which insisted of a plate, a rice bowl, a drinking glass, and a spoon, was wrapped inside a plastic bag that's labeled Disinfected Tableware.
[ترجمه ترگمان]میز کارد و چنگال که اصرار داشت بشقاب، یک کاسه برنج، یک لیوان مشروب و یک قاشق غذاخوری بر روی یک کیسه پلاستیکی پیچیده شده بود، در داخل یک کیسه پلاستیکی پیچیده شده بود که به نام disinfected tableware نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]کارد و چنگال، که بر روی یک صفحه، یک کاسه برنج، یک شیشه آشامیدنی و یک قاشق اصرار داشت، در داخل یک کیسه پلاستیکی قرار گرفت که برچسب ضدعفونی شده است

12. The production technology of degradable one-way tableware from early long-corn rice and rice husk as direct material through grinding, mixing and then thermal forming was established.
[ترجمه ترگمان]فن آوری تولید of یک طرفه با کارد و چنگال از early بلند برنج و برنج به عنوان ماده مستقیما از طریق خرد کردن، مخلوط کردن و سپس تشکیل حرارتی تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]فن آوری تولید یک کاردستی یک طرفه قابل تجزیه از برنج زودرس ذرت و پوسته برنج به عنوان مواد مستقیم از طریق سنگ زنی، مخلوط کردن و سپس شکل گیری حرارت ایجاد شد

13. This is clearly an essential attribute for articles of jewellery and functional items such as tableware.
[ترجمه ترگمان]این به وضوح یک ویژگی اساسی برای اشیا جواهرات و اقلام کاربردی مانند کارد و چنگال است
[ترجمه گوگل]این به وضوح یک ویژگی ضروری برای مقالات جواهرات و اقلام کاربردی مانند کارد و چنگال است

14. In the past it was much used for teapots, milk jugs and other forms of tableware.
[ترجمه ترگمان]در گذشته از آن برای قوری، شیر شیر و دیگر انواع کارد و چنگال استفاده می شد
[ترجمه گوگل]در گذشته برای قوریچها، کوزه های شیر و دیگر انواع ظروف آشپزخانه مورد استفاده قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

ظروف غذاخوری، ظروف پذیرایی


کلمات دیگر: