1. satan brought about the damnation of his soul
شیطان موجب جهنمی شدن روح او گردید.
2. to wander off into sin and eternal damnation
به ورطه ی گناه و لعنت ابدی کشیده شدن
3. They believe he will suffer damnation for his sins.
[ترجمه ترگمان]آن ها فکر می کنند که او به خاطر گناهان او نفرین خواهد شد
[ترجمه گوگل]آنها معتقدند که او گناهان خود را لعنت خواهد کرد
4. He certainly believed in preaching hellfire and damnation.
[ترجمه ترگمان]او قطعا به سخنرانی آتش جهنم و لعنت اعتقاد داشت
[ترجمه گوگل]او قطعا در موعظه آتش و آتش جهنم اعتقاد داشت
5. Garvey's sold our souls into damnation.
[ترجمه ترگمان]گاروی روح ما را به نفرین فروخت
[ترجمه گوگل]گاروی روحهای ما را لعنت کرد
6. All swore, on pain of excommunication and eternal damnation, to protect and uphold the peace of the land.
[ترجمه ترگمان]همه سوگند خوردند که از درد تکفیر و لعن جاودانی جان سالم به در ببرند و از صلح و آرامش سرزمین حمایت و حمایت کنند
[ترجمه گوگل]همه به خاطر درد و رنج و عذاب ابدی سوگند خوردند تا صلح و آرامش را حفظ و حفظ کنند
7. They have skirted annihilation and damnation.
[ترجمه ترگمان]آن ها از نابودی و نفرین گذشتند
[ترجمه گوگل]آنها نابودگر و لعنت شده اند
8. I think strong drink is damnation.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم نوشیدنی قوی نفرین شده است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم نوشیدنی قوی لعنتی است
9. Damnation Derek School playgrounds are supposed to be safe places, and in general I suppose that they are.
[ترجمه ترگمان]لعنت به درک، School و playgrounds قرار است در جای امنی باشند، و به طور کلی فکر می کنم که آن ها هستند
[ترجمه گوگل]لعنتی Derek زمین های مدرسه مدرسه قرار است به مکان های امن، و به طور کلی من فرض می کنم که آنها هستند
10. Damnation! I've lost my umbrella.
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان! چترم را از دست داده ام
[ترجمه گوگل]لعنت! من چترم را از دست دادم
11. The missionaries had saved her from starvation and damnation, and in return Manshin Anjima let them call her Mary.
[ترجمه ترگمان]The او را از گرسنگی و عذاب نجات داده بود، و در عوض Manshin، اجازه داد که او را مری صدا کنند
[ترجمه گوگل]مبلغین او را از گرسنگی و لعنت نجات دادند و در عوض منصن انجیما آنها را به مریم دعوت کرد
12. Doomed to eternal damnation from Sinatra's own special brand of heaven.
[ترجمه ترگمان]تا عذاب ابدی را از برند خاص خود که سیناترا به خود گرفته بود به پایان برساند
[ترجمه گوگل]محکوم به عذاب ابدی از مارک خاص سیناترا بهشت
13. Chicago is the glory and damnation of America, all rolled into one.
[ترجمه ترگمان]شیکاگو مایه افتخار و لعنت آمریکا است، همه به یک نفر تبدیل شدند
[ترجمه گوگل]شیکاگو جلال و لعنت آمریکا است که همه را به یکدیگر تبدیل می کنند
14. Yet because he refused to embrace damnation, he found no allies among the fiends either.
[ترجمه ترگمان]با این وصف، چون از پذیرفتن نفرین شدگان امتناع ورزید، هیچ متحدی در میان شیاطین نیز پیدا نکرد
[ترجمه گوگل]با این حال، چون او مخالفت خود را با لعنت کردن نپذیرفت، هیچیک از متفقین در میان دشمنان پیدا نکرد
15. Having damnation, because they have cast off their first faith.
[ترجمه ترگمان]لعنت بر من، زیرا آن ها اولین ایمان خود را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]لعنت کردن، چون آنها اولین ایمان خود را از دست داده اند