کلمه جو
صفحه اصلی

quadratic


معنی : درجه دوم، چهار گانه، وابسته بدرجه دوم هم چندی
معانی دیگر : (جبر) چهاربری، مربعی، درجه ی دوم، زینه ی دوم، کوادراتیک، چهاره ای، (نادر) مربع، چهاربر، منشور قائم

انگلیسی به فارسی

وابسته بدرجه دوم هم چندی، منشور قائم


درجه دوم


درجه دوم، چهار گانه، وابسته بدرجه دوم هم چندی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or involving mathematical expressions containing a variable that is raised to the second power at most.
اسم ( noun )
• : تعریف: a quadratic equation.

• equation containing terms raised to no higher than the second degree (algebra)
containing terms raised to no higher than the second degree (algebra)

دیکشنری تخصصی

[صنعت] درجه دومی، نمایی، کوادراتیک
[ریاضیات] معادله ی درجه ی دوم، مرتبه ی دوم، مربعی، از درجه ی دوم، تربیعی

مترادف و متضاد

درجه دوم (صفت)
inferior, quadratic, second-class

چهار گانه (صفت)
fourfold, quadratic, quadripartite, tetraploid

وابسته بدرجه دوم هم چندی (صفت)
quadratic

جملات نمونه

1. quadratic congruence
هم نهشتی درجه ی دوم

2. quadratic form
فرم کوادراتیک،چهاربردیس

3. Linear and quadratic time trends were included to control for the upward trend in volume.
[ترجمه ترگمان]رونده ای زمانی خطی و درجه دو شامل کنترل روند رو به بالا در حجم بود
[ترجمه گوگل]روند خطی و درجه دوم برای کنترل روند صعودی در حجم بود

4. One boy was solving a quadratic equation, another was engaged with Euclid.
[ترجمه ترگمان]یک پسر داشت معادله درجه دو را حل می کرد، دیگری با اقلیدس مشغول بود
[ترجمه گوگل]یک پسر حل معادله درجه دوم، یکی دیگر با اقلیدس درگیر بود

5. A method based on quadratic performance index is proposed to plan self-motion trajectories of planar redundant manipulators.
[ترجمه ترگمان]روشی که بر پایه شاخص عملکرد درجه دو قرار دارد، پیشنهاد می شود که مسیرهای حرکت خود را طراحی کند
[ترجمه گوگل]یک روش مبتنی بر شاخص عملکرد درجه دوم پیشنهاد شده است تا مسیرهای حرکت خود را از دستکاری های انبساطی مسطح را برنامه ریزی کند

6. Secondly, the unknown parameters of a quadratic polynomial are defined by regression analysis and a reasonable approximation of the physical limit state function is obtained.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، پارامترهای مجهول یک چندجمله ای درجه دو با آنالیز رگرسیون تعریف می شوند و تقریب معقولی از تابع حالت حد فیزیکی بدست می آید
[ترجمه گوگل]در مرحله دوم، پارامترهای ناشناخته چندجمله درجه دوم با تحلیل رگرسیون تعریف شده و یک تقریب منطقی از عملکرد حالت محدودیت فیزیکی بدست می آید

7. To the tangent distance minimization method, it's quadratic convergence for zero residual problems may not convergence at all.
[ترجمه ترگمان]برای روش کمینه سازی فاصله مماس، هم گرایی درجه دوم برای مشکلات باقیمانده صفر ممکن است اصلا همگرا نباشد
[ترجمه گوگل]به روش مینیمم فاصله منحنی، همگرایی درجه دوم برای مشکلات باقیمانده باقی مانده ممکن است همگرا نباشد

8. In this thesis algorithms for quadratic programming problems are researched.
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه الگوریتم ¬ هایی برای مشکلات برنامه نویسی درجه دو مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه، الگوریتم هایی برای مسائل برنامه نویسی درجه دوم مورد بررسی قرار گرفته است

9. Results of the quadratic polynomial regression analysis show that the developing tendency of texture parameters is parallel with one of precipitation.
[ترجمه ترگمان]نتایج تحلیل رگرسیون چند جمله ای درجه دوم نشان می دهد که گرایش در حال توسعه پارامترهای بافت با یکی از بارش موازی است
[ترجمه گوگل]نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند جملهای درجه دوم نشان می دهد که گرایش در حال رشد پارامترهای بافت موازی با یکی از بارش ها است

10. A quadratic model of predicting helical milling force was researched. The effects of spindle speed, feed per tooth, and axial and radial depth of cut were analyzed.
[ترجمه ترگمان]یک مدل چهارتایی از پیش بینی نیروی milling مارپیچی مورد بررسی قرار گرفت اثرات سرعت spindle، تغذیه هر دندان، و عمق محوری و شعاعی برش تحلیل شدند
[ترجمه گوگل]یک مدل درجه دوم پیش بینی نیروی فرزکاری اسپینالی مورد بررسی قرار گرفت اثرات سرعت چرخش، تغذیه در دندان و عمق محوری و شعاعی بررسی شد

11. Such costs suggest portfolio adjustment by means of large lumpy transactions rather than by the continuous small transactions implied by quadratic costs.
[ترجمه ترگمان]چنین هزینه هایی تنظیم سبد اوراق بهادار را با استفاده از معاملات بزرگ به جای معاملات کوچک و مداوم که با هزینه های درجه دو به کار می رود، پیشنهاد می کنند
[ترجمه گوگل]چنین هزینههایی، پیشنهادات سرمایهگذاری را با استفاده از معاملات بزرگ توجیهی پیشنهاد میدهند، نه به وسیله معاملات مستمر کوچک که به وسیله هزینههای درجه دوم مطرح شده است

12. In large-strain elasticity and in continuum mechanics the stress-strain law is non-linear and W is no longer a quadratic function of the strains.
[ترجمه ترگمان]در کشش کشش - کرنش و در مکانیک پیوستار، قانون کشش - فشار غیر خطی است و W دیگر تابع درجه دو سویه نیست
[ترجمه گوگل]در کشش بزرگ فشار و در مکانیک پیوسته، قانون تنش-تنش غیر خطی است و W دیگر از عملکرد محدب سویه ها نیست

13. In this paper we will discuss symmetric bilinear forms and quadratic forms over valuation rings, and establish the congruent standard forms of symmetric matrices over valuation rings.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله ما در مورد فرم های دو طرفه متقارن و فرم های درجه دوم بر روی حلقه های ارزش گذاری بحث و تبادل نظر خواهیم کرد و فرم استاندارد متجانس ماتریس ها را بر روی حلقه های ارزش گذاری تعیین خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، در مورد حلقه های متخلخل bilinear و اشکال درجه دوم بر روی حلقه های ارزیابی بحث خواهیم کرد و فرم های متداول استاندارد ماتریس های متقارن را بر روی حلقه های ارزش گذاری ایجاد می کنیم

14. The discrete-time direct adaptive optimal control problem of jump linear quadratic (JLQ) model is investigated.
[ترجمه ترگمان]مساله کنترل بهینه کنترل بهینه وفقی در مدل درجه دو خطی (JLQ)مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]مسئله کنترل بهینه مستقیم تطبیقی ​​مستقیم زمان مجزا از مدل مربع خطی پرش (JLQ) مورد بررسی قرار گرفته است

quadratic form

شکل درجه دوم، معادله درجه دوم


quadratic congruence

نجانس درجه‌ی دوم


پیشنهاد کاربران

درجه دو، مرتبه دو

شکل درجه ی دومِ سه متغیّره

مربع دوم


کلمات دیگر: