کلمه جو
صفحه اصلی

narcosis


معنی : بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی
معانی دیگر : خواب دارویی، خواب شیمیایی

انگلیسی به فارسی

حالت بی حسی وخواب الودگی، بیحالی


مواد مخدر، بی حالی، حالت بی حسی و خواب الودگی


انگلیسی به انگلیسی

• state of deep sleep, loss of consciousness due to drug use

اسم ( noun )
(1) تعریف: drowsiness or deep unconsciousness induced by drugs or other artificial means.

(2) تعریف: inactivity or immobility similarly induced, as by carbon dioxide.

مترادف و متضاد

بی حالی (اسم)
lethargy, paralysis, inaction, phlegm, narcosis

حالت بی حسی و خواب الودگی (اسم)
narcosis

جملات نمونه

1. The patient was treated in prone position without narcosis.
[ترجمه ترگمان]بیمار در موقعیت prone بدون narcosis درمان شد
[ترجمه گوگل]بیمار در موقعیت مستعد بدون عوارض درمان شد

2. Deep - sea divers can suffer nitrogen narcosis from breathing air under high pressure.
[ترجمه ترگمان]غواصان آب های عمیق می توانند از تنفس نیتروژن در هوای تنفسی تحت فشار بالا رنج ببرند
[ترجمه گوگل]عمیق - غواصان دریا می تواند خواب نیتروژنی را از تنفس هوا تحت فشار بالا رنج می برند

3. Objective: To evaluate the use of narcosis analgetic.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی استفاده از narcosis analgetic
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی استفاده از داروهای ضد درد

4. Nitrogen narcosis has everything to do with the partial pressure of nitrogen and has no relationship with the partial pressure of oxygen.
[ترجمه ترگمان]نیتروژن narcosis هر کاری را با فشار نسبی نیتروژن انجام می دهد و هیچ ارتباطی با فشار نسبی اکسیژن ندارد
[ترجمه گوگل]مواد مخدر نیتروژن دارای همه چیزهایی است که با فشار جزئی نیتروژن ارتباط دارند و هیچ ارتباطی با فشار جزئی اکسیژن ندارد

5. Method: use the narcosis to cure pelvic hematocele syndromes 54 cases.
[ترجمه ترگمان]روش: استفاده از narcosis برای درمان درده ای hematocele در لگن در ۵۴ مورد
[ترجمه گوگل]روش: برای درمان سندرم های هماتوثل لگنی 54 مورد از نارس استفاده کنید

6. Care must be taken not to confuse narcosis with death.
[ترجمه ترگمان]باید توجه داشت که نباید narcosis را با مرگ اشتباه گرفت
[ترجمه گوگل]مراقبت باید انجام شود تا عواملی را با مرگ تلف نکنند

7. Objective To watch the narcosis effect of Primacaine in the oral cavity diagnosis.
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده اثر narcosis of در تشخیص حفره دهانی
[ترجمه گوگل]هدف تماشای اثر نارکوزی Primacaine در تشخیص حفره دهان

8. Nitrogen narcosis ( or nitrogen euphoria or raptures of the deep ): Effects of Breathing nitrogen under increased pressure.
[ترجمه ترگمان]نیتروژن narcosis (یا رضایت یا شادی نیتروژن): اثرات نیتروژن تنفسی تحت فشار افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]نارس نیتروژن (یا ناخوشایند نیتروژن یا رطوبت عمیق): اثر نیتروژن تنفسی تحت فشار افزایش یافته است

9. Conclusion: It is better effect to pelvic hematocele syndromes treated by narcosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تاثیر بهتر در بهبود syndromes hematocele در لگن است که توسط narcosis درمان می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اثر بهتری بر سندرم های هماتوثل لگنی درمان شده با مواد مخدر دارد

10. It is used as an inert gas in welding, rocket propulsion, balloon flight, hyperbaric chambers, deep-sea diving (see nitrogen narcosis ), gas chromatography, luminous signs, and cryogenics.
[ترجمه ترگمان]از آن به عنوان یک گاز بی اثر در جوشکاری، نیروی محرکه جت، پرواز بالون، chambers hyperbaric، غواصی عمیق دریا (دیدن نیتروژن narcosis)، کروماتوگرافی گازی، علایم درخشان و cryogenics استفاده می شود
[ترجمه گوگل]این گاز به عنوان یک گاز بی رویه در جوشکاری، موشک، پرواز بالون، اتاق های پر فشار، غواصی عمیق دریایی (نوشیدنی نادر)، کروماتوگرافی گاز، علائم درخشان و کریوژنیک استفاده می شود

11. Purpose: Observe the clinical effect of pelvic hematocele syndromes by the narcosis therapy.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر بالینی of hematocele در لگن با روش درمان narcosis
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر بالینی سندرم های هماتوثل لگنی با درمان دارویی

12. Objective To observe the influence of ambient temperature to the central body temperature of experimental dogs in the period of narcosis .
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده تاثیر دمای محیط به دمای بدن مرکزی سگ های آزمایشی در دوره of
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر دمای محیط به دمای بدن مرکزی سگهای آزمایشی در دوره سقط جنین

13. He says that time spent by divers in the water is critical in terms of research costs and the threat of nitrogen narcosis .
[ترجمه ترگمان]او می گوید که زمان صرف شده توسط غواصان در آب از نظر هزینه های تحقیقاتی و تهدید of نیتروژن حیاتی است
[ترجمه گوگل]او می گوید زمان صرف شده توسط غواصان در آب از نظر هزینه های تحقیقاتی و تهدید مواد مخدر نیتروژنی بسیار مهم است

پیشنهاد کاربران

narcosis ( پزشکی )
واژه مصوب: تخدیر
تعریف: کاستن غیراختصاصی و قابل برگشت عملکرد دستگاه عصبی مرکزی براثر مواد مخدر و داروهای افیونی


کلمات دیگر: