معنی : مصنوعی، ساختگی، صوری، دروغی، وانمود کننده، بهانه کننده، غیر طبیعی
معانی دیگر : (دستور زبان ـ وابسته به فعلی که متمم مفعول بی واسطه ی آن اسم یا ضمیر یا صفت بوده و حاکی از انجام کار یا دستور است) فعل کنش نمود (مثلا در این جمله : پیراهن زنانه را کوتاه بکن ! !make the dress short و یا: او را به سمت شهردار انتخاب کن ! elect him !mayor)