کلمه جو
صفحه اصلی

damascus


معنی : دمشق
معانی دیگر : شهر دمشق (پایتخت سوریه)

انگلیسی به فارسی

دمشق


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of Syria.

• capital of syria
damascus is the capital of syria and its largest city. population: 1,361,000 (1989).

مترادف و متضاد

دمشق (اسم)
damascus

جملات نمونه

1. The army was encamped near Damascus.
[ترجمه ترگمان]ارتش در نزدیکی دمشق اردو زده بود
[ترجمه گوگل]ارتش در نزدیکی دمشق قرار داشت

2. People in Damascus talk with more openness about such issues as unemployment, low wages and corruption.
[ترجمه ترگمان]مردم دمشق با صراحت بیشتری درباره موضوعاتی همچون بیکاری، دست مزد پایین و فساد صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]مردم در دمشق با افتخار بیشتر در مورد مسائلی چون بیکاری، دستمزد کم و فساد صحبت می کنند

3. What is on offer from Damascus is at best a cold, barren peace, rooted in the past.
[ترجمه ترگمان]آنچه که در دمشق ارائه می شود در بهترین حالت یک صلح خشک و خشک است که ریشه در گذشته دارد
[ترجمه گوگل]آنچه که از دمشق ارائه می شود، بهترین آرامش و آرامش است که ریشه در گذشته دارد

4. The secretary of state is to fly to Damascus today to press IsraelSyria peace talks.
[ترجمه ترگمان]وزیر امور خارجه امروز قصد دارد تا به دمشق پرواز کند تا مذاکرات صلح را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه امروز می خواهد به دمشق سفر کند تا مذاکرات صلح اسرائیل و اسراییل را مطرح کند

5. It was resolved to deposit the Damascus Declaration with the Arab League as an official document.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شد که بیانیه دمشق را به عنوان سند رسمی در اختیار اتحادیه عرب قرار دهد
[ترجمه گوگل]این تصمیم به رسمیت شناختن اعلامیه دمشق با اتحادیه عرب به عنوان یک سند رسمی بود

6. The Damascus government has run out of steam after 30 years in power.
[ترجمه ترگمان]دولت دمشق بعد از ۳۰ سال قدرت از قدرت خارج شده است
[ترجمه گوگل]دولت دمشق پس از 30 سال قدرت را از دست داده است

7. Bashir Gemayel was in Damascus when the news was reported to him.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که این خبر به او گزارش شد، بشیر جمایل در دمشق بود
[ترجمه گوگل]بشار گیمیل در زمانی که خبر به او گزارش شد، در دمشق بود

8. The fox of Damascus, ruthlessly in control since 1970, has always taken the long view.
[ترجمه ترگمان]روباه دمشق، که از سال ۱۹۷۰ کنترل آن را بی رحمانه در دست داشت، همیشه این دیدگاه را داشته است
[ترجمه گوگل]روباه دمشق، که از سال 1970 به طور بی رحمانه کنترل می شود، همیشه دیدگاه طولانی ای را به نمایش گذاشت

9. For centuries cities such as Damascus and Aleppo were at the hub of the regional economy.
[ترجمه ترگمان]برای قرن ها، مانند دمشق و حلب در مرکز اقتصاد منطقه ای قرار داشتند
[ترجمه گوگل]برای قرن ها شهرهای مانند دمشق و حلب در مرکز اقتصاد منطقه قرار داشتند

10. DAMASCUS, July (Xinhua correspondent arch Zhenxi) political and press adviser to Syrian President Shaaban said that dialogue is the only way to Syria out of the crisis.
[ترجمه ترگمان]دمشق، جولای (خبرگزاری شین هوا)، مشاور سیاسی و مطبوعاتی رئیس جمهور سوریه شعبان گفت که گفتگو تنها راه خروج سوریه از این بحران است
[ترجمه گوگل]دمشق، ژوئیه (قوچ Zhenxi، خبرنگار Xinhua) مشاور سیاسی و مطبوعاتی رئیس جمهور سوریه، شاaban گفت که این گفتگو تنها راه برای خروج سوریه از بحران است

11. The wavy pattern on Damascus steel.
[ترجمه ترگمان]الگوی موجی در فولاد دمشق
[ترجمه گوگل]الگوی موجی در فولاد دمشق

12. Then David put garrisons in Syria of Damascus: and the Syrians became servants to David, and brought gifts. And the LORD preserved David whithersoever he went.
[ترجمه ترگمان]سپس دیوید garrisons را در سوریه مستقر کرد و سوری ها به خدمت دیوید پرداختند و هدایا را آوردند و لرد سیاه، دیوید را به هر جا که می رفت، حفظ کرد
[ترجمه گوگل]سپس دیوید پادشاهی را در سوریه دمشق گذاشت و سوری ها بقیه داوطلبان بودند و هدایای را به ارمغان آوردند و خداوند دیوید را هر جا که رفت، حفظ کرد

13. Ahmed Haj Ali, a pro-government analyst in Damascus, told the U. S. -funded al-Hurra TV that it is not clear which activists will represent the opposition, and who would participate in the debate.
[ترجمه ترگمان]احمد حاج علی، یک تحلیلگر طرفدار دولت در دمشق، به ایالات متحده گفت اس تلویزیون al با سرمایه گذاری دولتی گفت روشن نیست که کدام فعالان نماینده مخالفان هستند و چه کسی در این بحث مشارکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]احمد حاجی علی، یک تحلیلگر طرفدار دولت در دمشق، به تلویزیون ال حوره گفت که مشخص نیست که کدام فعالان مخالف نمایند و چه کسی در این بحث شرکت کنند

14. The Norwegian Embassy in Damascus was set ablaze Saturday.
[ترجمه ترگمان]سفارت نروژ در دمشق روز شنبه به آتش کشیده شد
[ترجمه گوگل]سفارت نروژ در دمشق روز شنبه در آتش سوزی قرار گرفت

15. Ghazi Kan'an, arranged a ceasefire on Sept. 2 and a week later officials from both sides signed an agreement in Damascus.
[ترجمه ترگمان]در روز ۲ سپتامبر، قاضی کان اعلام آتش بس کرد و یک هفته بعد مقامات هر دو طرف قراردادی را در دمشق به امضا رساندند
[ترجمه گوگل]غازی کانعان، در 2 سپتامبر آتش بس را تنظیم کرد و یک هفته بعد مقامات از هر دو طرف در دمشق امضا کردند


کلمات دیگر: