کلمه جو
صفحه اصلی

earthworm


معنی : کرم خاکی
معانی دیگر : (جانورشناسی) کرم خاکی (انواع کرم های خاکزی به ویژه از جنس lumbricus)، خراتین، ادم پست

انگلیسی به فارسی

کرم خاکی، خراتین، آدم پست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various long segmented worms that burrow in soil and feed on decaying organic matter.

• type of worm that burrows in soil
an earthworm is a worm that lives under the ground.

مترادف و متضاد

کرم خاکی (اسم)
angleworm, earthworm, dew worm

جملات نمونه

1. an earthworm
کرم خاکی

2. That chick pecks out an earthworm from the earth.
[ترجمه ترگمان]اون دختره کرم های خاکی رو از زمین بلند کرده
[ترجمه گوگل]این جوجه کرم خاکی را از زمین می کشد

3. When the earthworm appears in the morning, the sun will shine brightly.
[ترجمه ترگمان]وقتی که کرم های خاکی در صبح ظاهر می شوند، خورشید به روشنی می درخشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که کرم خاکی ظاهر می شود در صبح، خورشید روشن خواهد شد

4. The earthworm can regenerate if it's cut in half.
[ترجمه ترگمان]کرم های خاکی حتی اگر از وسط نصفش کنند می توانند حیات را بازسازی کنند
[ترجمه گوگل]کرم خاکی می تواند اگر آن را به نصف کاهش دهد بازسازی می شود

5. Above centre: Male P. zebra eating earthworm.
[ترجمه ترگمان]در مرکز: مرد P گورخر earthworm را می خورد
[ترجمه گوگل]بالاتر از مرکز: نر P پرورش گوره کرم خاکی

6. The tortoise does not know an earthworm, also ignore.
[ترجمه ترگمان]لاک پشت یک earthworm را نمی داند و هم آن را نادیده می گیرد
[ترجمه گوگل]لاک پشت کرم خاکی را نمی شناسد، همچنین نادیده گرفته می شود

7. An organism, such as earthworm or a monoclinous plant, having both male and female reproductive organs.
[ترجمه ترگمان]یک ارگانیسم، مثل earthworm یا گیاه monoclinous، هم اندام های جنسی مردانه و هم جنس مونث دارد
[ترجمه گوگل]یک ارگانیسم، مانند کرم خاکی یا یک گیاه مونوکلامی، که دارای هر دو اندام تناسلی مرد و زن است

8. The antitumorigenic effect of an extract of earthworm was observed in mice.
[ترجمه ترگمان]اثر antitumorigenic عصاره of در موش ها مشاهده شد
[ترجمه گوگل]اثر ضدسرطانی عصاره کرم خاکی در موش ها مشاهده شد

9. Earthworm populations in arable soils in the United States may be destroyed by frost.
[ترجمه ترگمان]جمعیت های earthworm در زمین های قابل کشت در آمریکا ممکن است با یخ تخریب شوند
[ترجمه گوگل]جمعیت کرم خاکی در خاک های قابل کشت در ایالات متحده ممکن است از طریق یخ زده تخریب شود

10. Based on the research of motion principle of earthworm, this paper proposed a micro bionic and peristaltic robot simulating the walking motion of earthworm.
[ترجمه ترگمان]براساس تحقیقات اصول حرکت of، این مقاله یک روبات کوچک و peristaltic را پیشنهاد می کند که حرکت راه رفتن of را شبیه سازی می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیق مبنی بر حرکت کرم خاکی، این مقاله یک ربات میکرو بیونیک و پرستالتی را که شبیه سازی حرکت پیاده روی کرم خاکی است، پیشنهاد کرد

11. The result indicated that the earthworm protease had certain enzymolysis activeness to the soy protein, its degree of hydrolysis reached 75%.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که آنزیم earthworm protease مشخصی را به پروتیین سویا داده و میزان هیدرولیز آن به ۷۵ % رسیده است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که پروتئاز کرم خاکی فعالیت فعال آنزیمولیز را به پروتئین سویا نشان می دهد، میزان هیدرولیز آن به 75 درصد می رسد

12. Their extraordinary image sandy soil plain earthworm lizard and javelin lizard.
[ترجمه ترگمان]تصویر شگفت انگیز آن ها، مارمولک خاکی و مارمولک javelin بود
[ترجمه گوگل]تصویر خارق العاده آنها شنی خاکستری کرم خاکی خاکی شنی خاکی و مارمولک زرد

13. Earthworm channels greatly aid root growth.
[ترجمه ترگمان]کانال ها به شدت به رشد ریشه کمک می کنند
[ترجمه گوگل]کانال های کرم خاکی به شدت به رشد ریشه کمک می کند

14. So the baby earthworm cut himself into two, went to play badminton.
[ترجمه ترگمان]پس کرم خاکی خودش رو به دو قسمت تقسیم کرده بود که بدمینتون بازی کنه
[ترجمه گوگل]پس کرم خاکی کودک خود را به دو قسمت تقسیم کرد و به بازی بدمینتون رفت

پیشنهاد کاربران

کرم خاکی


کلمات دیگر: