کلمه جو
صفحه اصلی

gabled


معنی : دارای ارایش سه گوش
معانی دیگر : دارای ارایش سه گوش در ساختمان

انگلیسی به فارسی

دارای آرایش سه گوش (در ساختمان)


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having a gable; built with gables.

• having gables, having triangular sections of wall below a pitched roof
gabled is used to describe houses that have a gable or gables.

مترادف و متضاد

دارای ارایش سه گوش (صفت)
gabled

جملات نمونه

1. With its narrow cobbled streets and gabled houses, Brugge must be one of the most beautiful cities in Europe.
[ترجمه ترگمان]بروگ با خیابان های باریک و باریک خود، باید یکی از زیباترین شهرهای اروپا باشد
[ترجمه گوگل]Brugge باید با خیابان های بلوکه شده و بلوک های خود، خانه های زیبا و زیبا، یکی از زیباترین شهرهای اروپا باشد

2. The store is housed in a gabled two-story Tudor Revival building with a magnificent split staircase to the second level.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه در یک ساختمان دو طبقه دو طبقه از احیای تودور، با یک پلکان باریک با شکوه به طبقه دوم قرار داده شده است
[ترجمه گوگل]این فروشگاه در یک ساختمان Revival تودور دو طبقه با پله های پراکنده با شکوه به سطح دوم قرار گرفته است

3. During Richard Webb's time the large, gabled clothier's house was built.
[ترجمه ترگمان]در طی زمان ریچارد وب، خانه clothier بزرگ ساخته شد
[ترجمه گوگل]در طول زمان ریچارد وب، خانه ای بزرگ و بزرگ، ساخته شده بود

4. The multi-level hipped and gabled roof forms one of the project's most striking features.
[ترجمه ترگمان]شیب چند سطحی و سقف شیروانی یکی از مهم ترین ویژگی های این پروژه هستند
[ترجمه گوگل]سقف هیپنوتیزم و گلف چند سطح یکی از ویژگی های قابل توجه ترین پروژه است

5. The gabled main block is stone-built.
[ترجمه ترگمان]بلوک اصلی شیروانی دار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]بلوک اصلی gabled دارای سنگ ساخته شده است

6. We can conclude that gabled frame is more suitable for the exhibition hall of the car.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم نتیجه بگیریم که چارچوب شیروانی برای سالن نمایشگاه اتومبیل مناسب تر است
[ترجمه گوگل]ما می توانیم نتیجه گیری کنیم که چارچوب مناسب برای سالن نمایشگاه ماشین مناسب تر است

7. This is a gabled house.
[ترجمه ترگمان]این یه خونه gabled
[ترجمه گوگل]این خانه ایده آل است

8. This was the time when the old style of gabled manor was feeling the first breath of classical ideas.
[ترجمه ترگمان]این زمانی بود که سبک قدیم ملک اربابی اولین نفس از ایده های کلاسیک را احساس می کرد
[ترجمه گوگل]این زمانی بود که سبک قدیم حیاط خلوت اول نفس ایده های کلاسیک بود

9. He could see people on the beach, and behind them the gabled houses with dormer windows.
[ترجمه ترگمان]او می توانست مردم را در ساحل ببیند و در پس آن ها خانه های شیروانی دار با پنجره های آن دیده می شد
[ترجمه گوگل]او می توانست مردم را در ساحل ببیند و خانه های مهیج را با پنجره های درازا پشت سر گذاشت

10. The results could be used as a practical reference to the design of gabled frames.
[ترجمه ترگمان]این نتایج را می توان به عنوان یک مرجع عملی برای طراحی چارچوب gabled مورد استفاده قرار داد
[ترجمه گوگل]نتایج به دست آمده می تواند به عنوان یک مرجع عملی برای طراحی فریم های عددی استفاده شود

11. For example, the roof of Chinese ancient buildings, they all have gabled roofs with four to eight turn-up edges.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، سقف ساختمان های باستانی چینی، همه سقف شیروانی دار با چهار تا هشت لبه تیز دارند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، سقف ساختمان های باستانی چینی، همه آنها دارای سقف هایی با چهار تا هشت لبه بازو است

12. Here was an old church, quaint and rambling and gabled.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک کلیسای قدیمی بود، عجیب و پرت و شیروانی دار
[ترجمه گوگل]در اینجا یک کلیسای قدیمی بود، عجیب و غریب و طنز و gabled

13. As a popular form of light steel structures, gabled frame is widely used at present.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر به عنوان یک شکل متداول از سازه های فولادی سبک، استفاده می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شکل محبوب از سازه های فولادی سبک، قاب چارچوب به طور گسترده ای در حال حاضر استفاده می شود

14. Here was an old church, quait and rambling and gabled.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک کلیسای کهنه، quait و rambling بود
[ترجمه گوگل]در اینجا یک کلیسای قدیمی وجود داشت، طعنه زدگی و خندیدن

پیشنهاد کاربران

گوشه ای از ساختمان


خرپشته ای، شیروانی شکل

سه گوش.
gabled house: خانه های سه گوش شیروانی دار رایج در اروپا


کلمات دیگر: