کلمه جو
صفحه اصلی

lacerated


معنی : مجروح
معانی دیگر : دریده، ریش، آزرده، دل آزرده، خاطر آزرده، قلب مجروح

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having been lacerated; torn up; mangled.

- He appeared at the hospital with a lacerated wrist.
[ترجمه ترگمان] او با مچ دست زخمی به بیمارستان آمد
[ترجمه گوگل] او در یک بیمارستان با یک مچ دستشویی ظاهر شد

• torn, ripped, mangled; injured, damaged; jagged

مترادف و متضاد

مجروح (صفت)
sore, lacerated, wounded

جملات نمونه

1. broken glass lacerated his feet
شیشه ی شکسته پایش را مجروح کرد.

2. i am in love; my witness: this lacerated heart. . .
من عاشقم گواه من این قلب چاک چاک . . . .

3. i am in love, my evidence is this lacerated heart
من عاشقم گواه من این قلب چاک چاک

4. i am in love; my evidence is this lacerated heart
من عاشقم گواه من این قلب چاک چاک

5. as a result of falling in the mountain, his knee was lacerated in several places
در اثر افتادن از کوه چند جای زانویش مجروح شد.

6. The man's face was severely lacerated in the accident.
[ترجمه ترگمان]چهره مرد به شدت جریحه دار شده بود
[ترجمه گوگل]چهره مرد در حادثه بسیار شدید بود

7. His leg was lacerated by the tiger's claws.
[ترجمه ترگمان]پای او پاره شده بود
[ترجمه گوگل]پای او با پنجه ببر لک زده بود

8. She was suffering from a badly lacerated hand.
[ترجمه ترگمان]او از دست زخمی بد رنج می برد
[ترجمه گوگل]او از یک دست خیلی ناامید شده رنج می برد

9. Its claws lacerated his thighs.
[ترجمه ترگمان]پنجه هایش را پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]پنجه های آن ران های خود را تکان داد

10. Disputes on this matter lacerated their friendship.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، این مساله، دوستی شان را پاره کرد
[ترجمه گوگل]اختلافات در مورد این مسئله، دوستی آنها را تضعیف کرد

11. My hand was lacerated, deformed, and bulbous with pus.
[ترجمه ترگمان]دستم پاره و پاره شده بود، بد شکل و با سری از چرک
[ترجمه گوگل]دستم شلاق زده، تغییر شکل داده شده بود و با ذره بین بابونه بود

12. The rope lacerated his forehead and scalp.
[ترجمه ترگمان]طناب روی پیشانی و پوست سرش را پاره کرد
[ترجمه گوگل]طناب پیشانی و پوست سرش را تکان داد

13. She had lacerated Lord John for his cowardice.
[ترجمه ترگمان]او جان جان را برای بزدلی خود پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]او برای خداحافظی خود لرد جان را لک زده بود

14. She was not too badly lacerated, just strangled with her pantyhose apparently.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا پاره نشده بود، فقط با جوراب شلواری پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]او خیلی زخم نداشت، فقط با جوراب شلواری ظاهر شد

15. Women who lacerated young feminist apprentices at conferences if they made the mistake of admitting confusion or heretical leanings.
[ترجمه ترگمان]زنانی که بعضی از کارآموزان جوان فمینیستی را در کنفرانس ها پاره می کردند، در صورتی که مرتکب اشتباه می شدند یا به تمایلات کفرآمیز اعتراف می کردند
[ترجمه گوگل]زنان که در کنفرانس های فمینیست جوان فریاد زدند، اگر اشتباهی را از پذیرش سردرگمی یا کبریت ها به وجود آوردند

16. This leads to a lacerated wound with wider tissue destruction around the laceration.
[ترجمه ترگمان]این امر منجر به زخم پاره با تخریب بافت وسیع تر در اطراف پارگی می شود
[ترجمه گوگل]این به زخم زخم منجر می شود که با تخریب بافت گسترده تر در اطراف انقباض است


کلمات دیگر: