کلمه جو
صفحه اصلی

oarsman


معنی : پارو زن مسابقات قایقرانی، پارو زن
معانی دیگر : پارو زن (به ویژه کسی که در مسابقه ی قایقرانی پارو می زند)

انگلیسی به فارسی

پارو زن، پارو زن مسابقات قایقرانی


کشتی گیر، پارو زن مسابقات قایقرانی، پارو زن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: oarsmen
مشتقات: oarsmanship (n.)
• : تعریف: someone who rows a boat.

• one who rows (especially on a rowing team), boat rower
an oarsman is someone who rows, especially in a racing boat.

مترادف و متضاد

پارو زن مسابقات قایقرانی (اسم)
oarsman

پارو زن (اسم)
oarsman, rower

جملات نمونه

1. We had to admire his prowess as an oarsman / his rowing prowess.
[ترجمه ترگمان]ما باید شجاعت او را به عنوان پارو بزنی و شجاعت او تحسین می کردیم
[ترجمه گوگل]ما مجبور بودیم توانایی خود را به عنوان یک عصای دست و پا زدن و توانایی قدم زدنش تحسین کنیم

2. He was complimented on his prowess as an oarsman.
[ترجمه ترگمان]از شجاعت او به عنوان پارو بزنی تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]او بر اساس توانایی او به عنوان خیاطی عمل کرد

3. This oarsman says it took a bite out of his blade.
[ترجمه ترگمان]این پارو بزنی می گوید که از تیغ او گاز بگیرد
[ترجمه گوگل]این خورشید می گوید که آن را از تیغه خود بیرون کشید

4. A first-rate swimmer and skilful oarsman, he loved the river as another might love a turbulent and demanding woman.
[ترجمه ترگمان]پارو بزن اول و ماهرانه پارو بزن، رودخانه را دوست داشت، زیرا یک زن دیگر ممکن بود زنی آشفته و پر توقع را دوست داشته باشد
[ترجمه گوگل]شناگر اول و شناگر مهارت، او را دوست داشت رودخانه به عنوان یکی دیگر ممکن است یک زن آشفته و خواستار را دوست دارد

5. Sculling is another kind, in which each oarsman controls two oars, one in each hand.
[ترجمه ترگمان]از نوع دیگری است که هر پارو بزنی دو پاروها را در دست دارد
[ترجمه گوگل]Sculling یکی دیگر از نوع است، که در آن هر دو کشتی دو وارونه را کنترل می کند، یکی در هر دست

6. Blue - robed oarsman seafarers travelling between Southeast Asia and the coast of Fujian, in southern China.
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی Blue در حال سفر میان آسیای جنوب شرقی و ساحل فوجیان، در جنوب چین است
[ترجمه گوگل]آبی - دریانوردان دریانوردی مسافری بین جنوب شرقی آسیا و ساحل فوجیان در جنوب چین

7. The oarsman found that the he had to pull against the tide.
[ترجمه ترگمان]پارو بزنان به این نتیجه رسیده بودند که کشتی باید در مقابل جزر و مد حرکت کند
[ترجمه گوگل]کشتی گیر متوجه شد که او مجبور است در برابر جریان غرق شود

8. What are the individual skills of an oarsman?
[ترجمه ترگمان]توانایی های فردی یک پارو بزنی چیست؟
[ترجمه گوگل]مهارتهای فردی یک قیچی چیست؟

9. The oarsman was feathering through the turbulent waves.
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی در میان امواج متلاطم موج می زد
[ترجمه گوگل]آویزان از طریق امواج آشفته پر شده بود

10. He pulled, and managed to bend forwards at the waist like an oarsman.
[ترجمه ترگمان]کشید و مانند پارو بزنی خود را به جلو خم کرد
[ترجمه گوگل]او کشیده شد و توانست در کمر مانند یک خنجر به جلو برود

11. I watched as the boat, propelled by a solitary oarsman, turned into the shore almost directly in front of me.
[ترجمه ترگمان]قایق را تماشا کردم که توسط یک پارو بزنی تنها به طرف ساحل متمایل شده و تقریبا درست جلوی من قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]من به عنوان قایق دیده می شود، که توسط یک خلبان انفرادی به حرکت درآمده است، تقریبا به طور مستقیم در مقابل من به ساحل تبدیل شده است

12. You would not want to insult Redgrave by trying to call him the best oarsman in the world.
[ترجمه ترگمان]دلت نمی خواهد به او توهین کنی و سعی کنی بهترین پارو بزنی دنیا را به او بدهی
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید Redgrave را متهم کنید که سعی کنید او را بهترین بوسه دنیا بدانید


کلمات دیگر: