کلمه جو
صفحه اصلی

lacquer


معنی : لاک الکل، رنگ لاکی، لاک الکل زدن
معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی)، لاک و الکل، جلا (lacquer enamel هم می گویند)، لاک چینی (انگم که از برخی درختان بومی چین و ژاپن به دست می آید به ویژه از درختی به نام taxicondendron verniciflua از خانواده ی cashew که برای جلا دادن به چوب به کار می رود)، شی چوبی لاک و الکل دار، اسباب چوبی و جلادار، لاک (lacquerwork و lacquerware هم می گویند)، لاک والکل زدن

انگلیسی به فارسی

لاک والکل، رنگ لاکی، لاک والکل زدن


لاک، لاک الکل، رنگ لاکی، لاک الکل زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several glossy varnishes made from resin or cellulose and sometimes mixed with a solvent, used as a protective coating for wood and other materials.
مشابه: polish

- I'll apply another coat of lacquer to the bench after this dries.
[ترجمه ترگمان] بعد از خشک کردن این خشک، یک کت دیگر از لاک می زنم روی نیمکت
[ترجمه گوگل] بعد از خشک شدن، یک پوشش دیگر از لاک را به نیمکت اضافه می کنم
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: lacquers, lacquering, lacquered
مشتقات: lacquerer (n.)
• : تعریف: to coat with lacquer or a glossy finish similar to lacquer.
مشابه: finish

- The carpenter lacquered all the table tops.
[ترجمه ترگمان] نجار لاک وود همه میز را لاک زده بود
[ترجمه گوگل] نجار تمام ستون های جدول را لکه کرده است

• varnish, shiny protective coating
coat with lacquer, varnish; make presentable, camouflage (with fancy words, etc.)
lacquer is a special type of paint which is put on wood or metal to protect it and make it shiny.
lacquer is also a liquid which some people spray on their hair to hold it neatly in place.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] لاک 1- لاک و الکل، جلا (enamel lacquer هم می گویند) 2- لاک چینی (انگم که از برخی درختان بومی چین و ژاپن به دست می آید به ویژه از درختی به نام verniciflua Taxicondendron از خانواده ى cashew که براى جلا دادن به چوب به کار می رود) 3-شی چوبی لاک و الکل دار، اسباب چوبی و جلادار 4- لاک (lacquerwork و lacquerware هم می گویند) 5- لاک و الکل زدن
[سینما] لعاب محافظ
[عمران و معماری] لاک - لاک الکل زدن - جلا
[صنایع غذایی] لعاب،لاک : در صنایع غذایی به پوشش محافظ قوطیهای کنسرو گفته میشود که معمولا به طور یکنواخت و بسیار نازک بر سطح داخلی فلز قوطی پاشیده و قبل از تکمیل شدن قوطی در داخل کوره پخته و تثبیت میشود.
[نساجی] رنگ لاکی - لاک - جلا
[پلیمر] لاک، محلول رزین

مترادف و متضاد

لاک الکل (اسم)
varnish, lac, lacquer

رنگ لاکی (اسم)
lacquer

لاک الکل زدن (فعل)
lacquer

coating


Synonyms: covering, finish, glaze, lamination, layer, varnish, veneer


جملات نمونه

1. We put on the second coating of lacquer.
[ترجمه ترگمان]ما روکش دوم لاک لاک رو گذاشتیم
[ترجمه گوگل]ما روی پوشش دوم لایه قرار داده ایم

2. He has planned to lacquer the old table.
[ترجمه ترگمان]اون برنامه ریزی کرده که میز قدیمی رو لاک بزنه
[ترجمه گوگل]او برنامه ریزی کرده است تا جدول قدیمی را لکه کند

3. The decor is simple—black lacquer panels on white walls.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون (دکوراسیون)ساده است - پانل های لاک و لاک سیاه بر روی دیواره ای سفید
[ترجمه گوگل]دکور پانل های لاک الکل ساده بر روی دیوارهای سفید است

4. They finished the table in yellow lacquer.
[ترجمه ترگمان]رومیزی را با لاک زرد به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]آنها جدول را در لاک زدن به پایان رساندند

5. It will cost considerable time to lacquer the old furniture.
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت است که اثاثیه قدیمی را لاک و لاک و لاک و لاک کند
[ترجمه گوگل]این زمان زیادی را برای لایه کردن مبلمان قدیمی صرف خواهد کرد

6. The red lacquer work on the upper wall was badly chipped.
[ترجمه ترگمان]لاک قرمز روی دیوار بالایی کار می کرد
[ترجمه گوگل]لاک قرمز کار بر روی دیوار بالا به شدت تراشیده شده است

7. Unfortunately, the red lacquer is slightly too opaque to do the maple much justice.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، این لاک الکل قرمز کمی بیش از حد کدر است تا بتوان آن را به میزان بسیار زیادی انجام داد
[ترجمه گوگل]متاسفانه، لاک قرمز کمی بیش از حد مبهم است برای انجام افراط عدالت بیشتر

8. Japlac is a high gloss lacquer which produces a mirror-like finish that leaves ordinary paints looking lacklustre in comparison.
[ترجمه ترگمان]Japlac یک لاک الکل پر زرق و برق است که یک روکش آینه ای را تولید می کند که رنگ های معمولی را در مقایسه با آن جالب می کند
[ترجمه گوگل]Japlac یک لاک بالا براق است که یک پایان آینه مانند را تولید می کند که رنگ های معمولی را در مقایسه با لکه های رنگی کم می کند

9. Matt lacquer is a quicker alternative with the advantage of impermeability.
[ترجمه ترگمان]مت لاک، با استفاده از impermeability، یه جایگزین سریع تر از impermeability
[ترجمه گوگل]مت لاک یک جایگزین سریعتر با استفاده از نفوذپذیری است

10. The skin of clear lacquer floating at the surface was used for artwork and fine lacquerware.
[ترجمه ترگمان]پوست لاک و لاک روشن شناور در سطح، برای کار هنری و lacquerware خوب استفاده می شد
[ترجمه گوگل]پوست لاکی روشن شناور در سطح برای آثار هنری و لایهای زیبا استفاده شد

11. Twigs in a vase on the lacquer table.
[ترجمه ترگمان]یه گلدون توی گلدانی روی میز لاک
[ترجمه گوگل]شاخه های یک گلدان روی میز لاک الکل

12. If so, lacquer might also ward off shipworm.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین است، لاک و لاک ممکن است shipworm را دفع کند
[ترجمه گوگل]اگر چنین باشد، لاک نیز ممکن است از کرم کرم جلوگیری کند

13. Waves of lacquer black hair curved above their brown faces.
[ترجمه ترگمان]امواج موی سیاه لاک وود بر چهره آفتاب سوخته شان خم شده بودند
[ترجمه گوگل]امواج موهای سیاه لاک در بالای چهره های قهوه منحرف می شوند

14. Two of the black lacquer cabinets had been opened and china lay in little piles outside them on the carpet.
[ترجمه ترگمان]دوتا از قفسه های لاک و لاک سیاه باز شده بود و چینی روی فرش روی فرش افتاده بود
[ترجمه گوگل]دو تا از کابینت های لاک سیاه روشن شده اند و چین در شمع های کوچکی در خارج از آنها روی فرش گذاشته شده است

15. Apply the lacquer evenly.
[ترجمه ترگمان]لاک الکل را به طور مساوی اعمال کنید
[ترجمه گوگل]لایه را به طور یکنواخت اعمال کنید

پیشنهاد کاربران

روغن جلا

lacquer ( شیمی )
واژه مصوب: لاک
تعریف: مادۀ پوششی شفاف و بی رنگ و گاه رنگی که براثر تبخیر حلاّل و یا واکنش شیمیایی خشک می شود


کلمات دیگر: