کلمه جو
صفحه اصلی

naivete


معنی : بی ریایی
معانی دیگر : naivety سادگی، خام دستی

انگلیسی به فارسی

( naivety ) سادگی، بی ریایی، خام دستی


ساده لوحانه، بی ریایی


مترادف و متضاد

بی ریایی (اسم)
sincerity, naivety, trueness, naivete

جملات نمونه

1. he has the naivete of a child
او ساده لوحی یک طفل را دارد.

2. His Toshi is a heroic character whose naivete and haunted past are shed in this exceedingly likable coming-of-age story.
[ترجمه ترگمان]توشی یک شخصیت قهرمانی است که سادگی و haunted در این عصر دوست داشتنی و دوست داشتنی در حال رخ دادن است
[ترجمه گوگل]Toshi او یک شخصیت قهرمانانه است که در این داستان بی نظیر از دوران طفولیت نابغه و گذشته اش خالی شده است

3. I saw your smiling mask, pretending naivete, no matter what is goody - goody.
[ترجمه ترگمان]من چهره خندان تو را دیدم، به سادگی تظاهر می کردم، مهم نیست که چه چیز خوبی است
[ترجمه گوگل]من ماسک لبخند را دیدم، تظاهر به ساده لوح، مهم نیست که چه خوب است - باصفا

4. Naive, perhaps, but whom did her naivete harm?
[ترجمه ترگمان]شاید Naive، اما سادگی او به چه کسی آسیب رسانده بود؟
[ترجمه گوگل]شاید ساده لوحانه باشد، اما خدایی که نادیده گرفت، آسیب دید؟

5. She represents purity, innocence, and, in all likelihood, naivete.
[ترجمه ترگمان]او مظهر پاکی و پاکی و از همه حیث سادگی و سادگی است
[ترجمه گوگل]او نشان دهنده خلوص، بی گناهی، و، به احتمال زیاد، ساده لوحانه است

6. He combined curious qualities of naivete with incisive wit and worldly sophistication.
[ترجمه ترگمان]او خصوصیات عجیب و غریبی را داشت که از هوش و ذکاوت بی بهره بود
[ترجمه گوگل]او ویژگی های شگفت انگیزی از نعمت را با پیچیدگی های شدید و پیچیدگی دنیوی ترکیب می کند

7. He finds the naivete of the young officer very engaging.
[ترجمه ترگمان]او سادگی و ساده لوحی افسر جوان را بسیار جذاب یافته بود
[ترجمه گوگل]او ساده لوح افسر جوان بسیار جذاب می یابد

8. She laughs at her own naivete.
[ترجمه ترگمان]به سادگی خودش می خندد
[ترجمه گوگل]او با ساده لوحانه اش می خندد

9. I like the naivete of children and living simply.
[ترجمه ترگمان]من از ساده لوحی کودکان و زندگی ساده خوشم می آید
[ترجمه گوگل]من ساده لوحانه از بچه ها را دوست دارم و زندگی می کنم

10. But this may betray a certain psychological naivete, for a growing research base is showing much of our moral thinking is automatic and nonconscious - mindless even.
[ترجمه ترگمان]اما این ممکن است به یک naivete روانی خاص، برای یک پایه تحقیقاتی رو به رشد، نشان دهد که تفکر اخلاقی ما به طور اتوماتیک و غیر اخلاقی است
[ترجمه گوگل]اما این ممکن است یک شیوه روان شناختی خاص را تحقیر کند؛ زیرا یک پایگاه تحقیقاتی در حال رشد نشان می دهد که بسیاری از تفکر اخلاقی ما به صورت خودکار و ناخودآگاه است - حتی بدون فکر

11. Effective, too, is Mare Winningham as Sheila, a mentally disabled woman whom Norman is courting with irresistible naivete.
[ترجمه ترگمان]مراقبت موثر نیز به عنوان شیلا، یک زن معلول ذهنی که نورمن با سادگی غیرقابل مقاومت به دنبال آن می رود، است
[ترجمه گوگل]مؤثر است، همچنین ماره وینینگام به عنوان شیلا، یک زن مبتلا به اختلالات روانی است که نورمن با نابغه غیر قابل تحسین است

12. Much that has been written is to be discarded if one incorporates naivete as requisite for creative work.
[ترجمه ترگمان]مطالب بسیاری که نوشته شده است این است که اگر کسی از ساده لوحی به عنوان لازم برای کار خلاقانه استفاده کند، کنار گذاشته شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از اینها نوشته شده است که اگر یک نفر را به عنوان الزام برای کار خلاق در نظر بگیرد، از بین می رود

13. Listening to Louise's agitation, Constance was amazed at her own naivete.
[ترجمه ترگمان]در حالی که به هیجان تام گوش می داد، از سادگی و سادگی خود حیرت کرد
[ترجمه گوگل]کنستانس با گوش دادن به لوئیس، با شگفتی اشنا شد

14. And to think that all of it had happened so innocently, with naivete on her part.
[ترجمه ترگمان]و فکر می کرد که همه این وقایع، بی آن که سادگی و سادگی در آن نقش داشته باشد، رخ داده بود
[ترجمه گوگل]و فکر می کنم که همه این اتفاقات بی گناه بوده است، و به زودی به زودی نادیده می گیرد

پیشنهاد کاربران

خام دستی
روانشناسی ( سادگی )

awkwardness
خام دستی


کلمات دیگر: