1. The daffodil belongs to the genus narcissus.
[ترجمه ترگمان]نرگس زرد به جنس نرگس تعلق دارد
[ترجمه گوگل]عنکبوت متعلق به جنس نارسسی است
2. The daffodil belongs to the genus Narcissus.
[ترجمه ترگمان]نرگس زرد به جنس نرگس یا نارسیس تعلق دارد
[ترجمه گوگل]عنکبوت متعلق به جنس Narcissus است
3. In Greek mythology, Narcissus fell in love with his own reflection in a pool of water.
[ترجمه ترگمان]در اساطیر یونانی، نرگس عاشق انعکاس خود در استخر آب شد
[ترجمه گوگل]در اسطوره یونانی، نارسیس با عطف خود در یک استخر آب به عشقش افتاد
4. Alek brought her a cluster of early narcissus and she wore a short white gown with a grass-blade pattern.
[ترجمه ترگمان]Alek یک خوشه از نرگس کوچک خود را به او آورد و یک پیراهن سفید کوتاه با الگوی علفی به تن کرد
[ترجمه گوگل]Alek او را به ارمغان آورد خوشه ای از اواسط نوسس و او پوشیدن یک لباس کوتاه کوتاه با الگوی چمن-تیغه
5. Once Narcissus had fallen under the spell of Aphrodite he was lost.
[ترجمه ترگمان]یک بار دی زی زیر طلسم of از دست رفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که نارسیوس زیر طلسم Aphrodite سقوط کرد، از بین رفت
6. Among flowers and trees he should admire the narcissus, the violet and the orange.
[ترجمه ترگمان]در میان گل ها و درختان، او باید نرگس، بنفش و نارنجی را تحسین کند
[ترجمه گوگل]در میان گل ها و درختان او باید نارسیوس، بنفش و نارنجی را تحسین کند
7. This was not the only story about the narcissus.
[ترجمه ترگمان]این تنها داستان نرگس نبود
[ترجمه گوگل]این تنها داستان در مورد نارسیوس نبود
8. Narcissus was a young man who spurned the nymph Echo and became enamoured of his own reflection.
[ترجمه ترگمان]Narcissus جوانی بود که اکو nymph را رد کرد و شیفته خود شد
[ترجمه گوگل]نابغه یک مرد جوان بود که نفخ شکم را تکان داد و از انعکاس خود بهره مند شد
9. Narcissus was the richest man of his day.
[ترجمه ترگمان]Narcissus ثروتمندترین مرد روزش بود
[ترجمه گوگل]نابغه ثروتمند ترین مرد روز بود
10. They stole my narcissus bulbs that I had been so carefully forcing to bloom in January.
[ترجمه ترگمان]آن ها لامپ های نرگس مرا دزدیدند که در ماه ژانویه به شدت مجبور به شکوفه دادن شدند
[ترجمه گوگل]آنها لامپ های نارسیوس را به سرقت برده اند که من در ماه ژانویه خیلی زود پرورش دادم
11. And my narcissus bulbs were artistically arranged in a kind of serpentine wall around the whole thing.
[ترجمه ترگمان]و لامپ های نرگس از نظر هنرمندانه در یک نوع دیوار serpentine در سراسر جهان قرار داده شده بودند
[ترجمه گوگل]و لامپ های نارسیوس من هنرمندانه در یک دیوار سرامیکی در اطراف همه چیز مرتب شده اند
12. With its skirt-shaped cups and narrow petals, this narcissus is known as the hoop petticoat daffodil.
[ترجمه ترگمان]این نرگس با cups که به شکل دامنی و گلبرگ های narrow است، به نام نرگس زرد معروف است
[ترجمه گوگل]این پرتقال با فنجان های شکل و دامنه و گلبرگهای باریک، به عنوان عنکبوت زنبق قلاب شناخته می شود
13. The narcissus is one of two plants around which the story revolves.
[ترجمه ترگمان]نرگس یکی از دو گیاهی است که داستان دور آن می چرخد
[ترجمه گوگل]نارسیوس یکی از دو گیاه است که در اطراف این داستان چرخش می یابد
14. Narcissus [ starting to get irritated ]: " Why are you avoiding me? "
[ترجمه ترگمان]نرگس (شروع به عصبانی شدن): \"چرا از من دوری می کنید؟\"
[ترجمه گوگل]نارسیس [شروع به تحریک شدن]: چرا از من اجتناب می کنید؟ '
15. Or at the most, you become a frail narcissus at the water's edge - your self-loathing, indistinguishable from your self-love.
[ترجمه ترگمان]یا در اغلب موارد، شما به یک نرگس زرد در لبه آب تبدیل می شوید - بیزاری خود شما، که از عشق خود قابل تشخیص نیست
[ترجمه گوگل]یا بیشتر، شما تبدیل به ضخیم نارسیوس در لبه آب - خود را نفرت انگیز، غیر قابل تشخیص از عشق خود را