کلمه جو
صفحه اصلی

quaker


معنی : لرزنده، عضو فرقه کویکر
معانی دیگر : (عضو کلیسای the society of friends) کویکر، مرتعش

انگلیسی به فارسی

لرزنده، مرتعش، ملخ، عضو فرقه کویکر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Quakerish (adj.), Quakerly (adj.), Quakerly (adv.), Quakerism (n.)
• : تعریف: a member of the Society of Friends.

• member of the society of friends (protestant christian sect)
a quaker is a person who belongs to a christian group called the society of friends which started in the 17th century.

مترادف و متضاد

لرزنده (اسم)
wobbler, shuttle, quaker

عضو فرقه کویکر (اسم)
quaker

جملات نمونه

1. Quaker meetings are traditionally held in silence.
[ترجمه ترگمان]جلسات کوی کر به طور سنتی در سکوت برگزار می شوند
[ترجمه گوگل]جلسات کوئیکر به طور سنتی در سکوت برگزار می شود

2. She was converted to pacifism by the Quaker Hilda Clark, while at university during the Boer war.
[ترجمه ترگمان]در زمان جنگ بوئر به دانشگاه pacifism، Quaker کلارک، تبدیل شد
[ترجمه گوگل]او به وسیله کوئیکر هیلدا کلارک، در حالی که در دانشگاه در طول جنگ بوئر، به پاپیوس تبدیل شد

3. Quaker creditors showed great tolerance to those who were tardy in paying their bills.
[ترجمه ترگمان]طلبکاران Quaker نسبت به کسانی که در پرداخت بدهی های خود تاخیر داشتند، شکیبایی زیادی نشان دادند
[ترجمه گوگل]طلبکاران کوکاکر به کسانی که در پرداخت صورتحساب خود دچار تردید بودند، تحمل زیادی داشتند

4. Arrested for attending Quaker and Seeker meetings, he was excused by a judge who noted his fine dress.
[ترجمه ترگمان]او که به خاطر شرکت در جلسات Quaker و جستجوگر دستگیر شده بود، از یک قاضی که متوجه لباس زیبایش شده بود عذر خواهی کرد
[ترجمه گوگل]او برای حضور در جلسات کوئیکر و سیکر بازداشت شد، او توسط یک قاضی که لباس خوبش را ذکر کرد آزاد شد

5. Since then, Quaker has continued to support university-based research into the substance.
[ترجمه ترگمان]از آن زمان، Quaker به حمایت از پژوهش مبتنی بر دانشگاه در ماده ادامه داده است
[ترجمه گوگل]از آن زمان، کوئیکر به حمایت از تحقیقات مبتنی بر دانشگاه در مورد ماده ادامه داده است

6. Quaker has gone through a succession of distribution plans, executives and advertising campaigns in an effort to reverse the slide.
[ترجمه ترگمان]Quaker در تلاش برای معکوس کردن اسلاید، برنامه های توزیع، مدیران اجرایی و کمپین تبلیغاتی را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]Quaker طی یک سری از برنامه های توزیع، مدیران و کمپین های تبلیغاتی در تلاش برای معکوس کردن اسلاید است

7. When Quaker tea merchant Joseph Fry went bankrupt in 1828 his monthly meeting disowned him.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که جوزف فرای، تاجر چای کویکر در سال ۱۸۲۸، ملاقات ماهانه خود با او ورشکست شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که جوزف فرای، معامله گر چای کوئیکر در سال 1828 ورشکست شد، جلسه ماهانه خود را به او واگذار کرد

8. Despite Boss's success, Keith used the Quaker decision to use force as a new argument against the majority.
[ترجمه ترگمان]علی رغم موفقیت رئیس، کیث از تصمیم فرقه کویکرز برای استفاده از زور به عنوان یک بحث جدید علیه اکثریت استفاده کرد
[ترجمه گوگل]با وجود موفقیت رئیس، کیت از تصمیم کوئیکر برای استفاده از زور به عنوان یک استدلال جدید علیه اکثریت استفاده کرد

9. They were Quaker, kind, loving, getting old, simple people but by no means simple minded.
[ترجمه ترگمان]آن ها از کوی کر بودن، مهربان بودن، پیر شدن، ساده و ساده بودند، اما به هیچ وجه ساده نبود
[ترجمه گوگل]آنها Quaker بودند، مهربان، دوست داشتنی، قدیمی، ساده، اما به هیچ وجه ساده فکر

10. Uncooked Quick Quaker Oats was the main constituent.
[ترجمه ترگمان]uncooked Quick Quaker یکی از اجزای اصلی بود
[ترجمه گوگل]کوک کوکو کوکاک کوکو کباب کوبیده اصلی بود

11. Quaker Oats, best known for its cereals, was undaunted.
[ترجمه ترگمان]کوی کر کوی کر، که بهتر از آن ها بود، بی آن که کسی از آن ها خبر داشته باشد، بی باک بود
[ترجمه گوگل]جو دو سر کوئیکر، که برای غلات شناخته می شود، ناامید شده بود

12. In 1681 the Quaker William Penn founded the colony of Pennsylvania.
[ترجمه ترگمان]در ۱۶۸۱ ویلیام پن، مستعمره پنسیلوانیا را بنیان نهاد
[ترجمه گوگل]در سال 1681 کوئیکر ویلیام پین مستعمره پنسیلوانیا را تاسیس کرد

13. Born into a Quaker family, Frith's childhood combined firm morality with the indulgence given to an only son.
[ترجمه ترگمان]فریت که در خانواده ای فرقه کویکرز متولد شده بود، در دوران کودکی، اخلاق محکم و محکم خود را با the که به تنها پسر داده شده بود، ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]دوران کودکی فرزین متولد خانواده خانوادگی کوئیکر بود و اخلاقیات را با دلسوزی به یک پسر تنها متصل می کرد

14. Quaker Oats funded about one-third of the studies, which were performed by university and company scientists over the last years.
[ترجمه ترگمان]Quaker Quaker حدود یک سوم از این مطالعات را که توسط دانشگاه و دانشمندان شرکت در طول سالیان گذشته انجام شده است، تامین کرده است
[ترجمه گوگل]جوجه کوئیکر حدود یک سوم مطالعات انجام شده را که در طول سال های گذشته توسط دانشمندان دانشگاه و شرکت انجام شده است، تأمین می کند


کلمات دیگر: