کلمه جو
صفحه اصلی

backhand


معنی : ضربه باپشت دست، پشت دستی یا ضربه با پشت راکت، زشت، ناهنجار، با پشت دست ضربه زدن، با پشت راکت ضربت وارد کردن
معانی دیگر : (در نوشتن انگلیسی) خطی که حروف آن به عقب (به سوی چپ) مایل شده اند، (در تنیس و پینگ پنگ و غیره) با پشت راکت (و غیره) توپ را زدن، پشت دستی یا ضربه با پشت راکت دربازی تنیس و غیره

انگلیسی به فارسی

(تنیس) ضربه‌ی پشتی، ضربه‌ی پشت‌دستی یا ضربه با پشت راکت، بک‌هند


پشت سر هم، ضربه باپشت دست، پشت دستی یا ضربه با پشت راکت، با پشت دست ضربه زدن، با پشت راکت ضربت وارد کردن، زشت، ناهنجار


انگلیسی به انگلیسی

• letters slanting to the left; stroke in tennis
a backhand is a shot in tennis or squash which you make with your arm across your body.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a forward movement made with the back of the hand outward, as in a slap or a stroke with a tennis racket.

- He needs work on his backhand.
[ترجمه ترگمان] اون به کار پشت سرش نیاز داره
[ترجمه گوگل] او نیاز به کار در پشت خود دارد

(2) تعریف: handwriting that slants to the left.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or in the manner of a backhand.

- The point was won with a backhand shot.
[ترجمه ترگمان] این نکته با یک تیر backhand به دست آمد
[ترجمه گوگل] نقطه با یک ضربه پشتی به دست آورد
قید ( adverb )
• : تعریف: with or in the manner of a backhand.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: backhands, backhanding, backhanded
• : تعریف: to strike or accomplish with a backhand.

مترادف و متضاد

ضربه با پشت دست (اسم)
backhand

پشت دستی یا ضربه با پشت راکت (اسم)
backhand

زشت (صفت)
abhorrent, heinous, hideous, nefarious, bawdy, ugly, bad, obscene, abominable, execrable, gross, scurrilous, rude, offensive, awry, nasty, contumelious, awkward, black, unfavorable, flagrant, maladroit, backhand, ungainly, dirty, horrid, gash, unpleasant, fulsome, disgusting, invidious, ham-handed, heavy-handed, homely, ill-favored, ill-favoured, pocky, uncouth, ungraceful, unhandsome

ناهنجار (صفت)
abnormal, malformed, raucous, dissonant, rough, maladaptive, abnormous, coarse, incult, maladroit, backhand, lumpy, unkempt, scruffy, cacophonous, gruff, incondite, inelegant, uncouth, surly

با پشت دست ضربه زدن (فعل)
backhand

با پشت راکت ضربت وارد کردن (فعل)
backhand

جملات نمونه

1. The opponent was wrong-footed by his passing backhand.
[ترجمه ترگمان]حریف هنگام برخورد با پشت سرش اشتباه می کرد
[ترجمه گوگل]حریف با پشت سر گذاشتنش اشتباه کرد

2. That wonderful backhand slice of Ben's sends the ball where his opponent just can't reach it.
[ترجمه ترگمان]آن تکه backhand عجیب و غریب بن (بن)توپ را به جایی می فرستد که حریف نتواند به آن برسد
[ترجمه گوگل]این تکه تکه تکه تکه شده از بن، توپ را به جایی فرستاد که حریفش نمیتوانست به آن برسد

3. Williams took the set with a stunning backhand volley down the line.
[ترجمه ترگمان]ویلیامز با شلیک خیره کننده ای از خط، این مجموعه را گرفت
[ترجمه گوگل]ویلیامز با ضربات خیره کننده ای از خط خطوط را در اختیار داشت

4. That was a marvellous backhand volley.
[ترجمه ترگمان]این یک رگبار توپ بود
[ترجمه گوگل]این یک جادوگر بی نظیر بود

5. I can always recognize her backhand.
[ترجمه ترگمان]من همیشه می تونم backhand رو تشخیص بدم
[ترجمه گوگل]من همیشه می توانم او را به عقب برگردانم

6. He played some powerful backhand strokes throughout the game.
[ترجمه ترگمان]او در طول بازی چند ضربه قدرتمند نواخت
[ترجمه گوگل]او در طول بازی چند ضربه پشت سرهم قدرتمند بازی کرد

7. You need to follow through more on your backhand.
[ترجمه ترگمان]تو باید بیشتر از پشت سرت ضربه بزنی
[ترجمه گوگل]شما باید از طریق بیشتر در پشت دست خود را دنبال کنید

8. What a wonderful backhand return!
[ترجمه ترگمان]چه ضربه محکمی بر سرت زد!
[ترجمه گوگل]یک بازگشت عالی!

9. Serve to his backhand.
[ترجمه ترگمان]این کار را با backhand انجام دهید
[ترجمه گوگل]خدمت به عقب

10. He played a backhand volley.
[ترجمه ترگمان]اون با یه رگبار بسته بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او یک سر و صدا بازی کرد

11. He has a good backhand .
[ترجمه ترگمان]سرش ضربه خوبی است
[ترجمه گوگل]او خوب است

12. She practised her backhand.
[ترجمه ترگمان]او سرش را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]او دست راستش را تمرین کرد

13. Borg himself revolutionised the game with his two-handed backhand and top spin from either side.
[ترجمه ترگمان]فرمان روا بورگ هم خودش بازی رو با دو دست داد و چرخش رو از دو طرف انجام داد
[ترجمه گوگل]بور خود خود را با دو دست باز و چرخش بالا از هر طرف انقلابی بازی

14. The contemporary rap on Rosewall's backhand is that it was a slice, lacking the dipping topspin of his rival Rod Laver or the penetrating flatness of Jimmy Connors' superb drive.
[ترجمه ترگمان]موسیقی رپ معاصر در Rosewall s این است که این قطعه برشی بود و the dipping رقیب او راد Laver یا مسطح بودن جیمی کانرز را داشت
[ترجمه گوگل]رپ معاصر در قسمت پشتی Rosewall این است که این یک تکه بود، فاقد تپش غوطه ور از رقیب رقیبش راد Laver یا مسطح بودن نفوذ جیمی کونزر درایو فوق العاده

پیشنهاد کاربران

پشت دستی


ضربه به توپ با پشت دست در بدمینتون

راکت ضربت وارد کردن


کلمات دیگر: