کلمه جو
صفحه اصلی

abased


معنی : سرافکنده
معانی دیگر : پست شده خوار

انگلیسی به فارسی

فرار کرد، سرافکنده


مترادف و متضاد

سرافکنده (صفت)
abased, ashamed, abject, confused

جملات نمونه

1. the abased tips of some birds' wings
نوک خمیده ی بال برخی از پرندگان

2. those who are proud shall be abased
آنان که غرور دارند زبون خواهند شد.


کلمات دیگر: