کلمه جو
صفحه اصلی

pa


معنی : بابا، پاپا
معانی دیگر : (عامیانه) پدر، مخفف: سالیانه، در سال، هر سال، پنسیلوانیا، الکترونیک : بلندگوى اجتماعات

انگلیسی به فارسی

Pa، پاپا، بابا


(عامیانه) بابا، پاپا


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element protactinium.
اسم و ( noun, abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Pennsylvania," an eastern U.S. state south of New York.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "public address."

- No one could hear the speaker because of the faulty PA system.
[ترجمه ترگمان] هیچ کس به دلیل نقص سیستم PA نتوانست صدای سخنگو را بشنود
[ترجمه گوگل] هیچ کس نمیتوانست به علت سیستم صحیح سیستم صوتی، بلندگو را بشنود

• attorney who engages in legal proceedings against a defendant
mechanized system for amplifying sound in public or large areas
political leadership of the autonomous palestinian areas of the west bank and gaza strip
father, dad (informal)
(latin) yearly, per 12-month period, each year

دیکشنری تخصصی

[شیمی] پروتاکتینیم - عنصر فلزى و نادر از گروه اکتینید ها
[برق و الکترونیک] pascal-پاسکال واحد SI فشار یا تنش، 1 Pa برابر با 1 N/m به توان 2 است. - pico ampere-پیکو آمپر یک میلیونیم میکرو آمپر .
[مهندسی گاز] هشدار دهنده فشار - فشارمطلق
[نساجی] پلی آمید
[برق و الکترونیک] public -address system-سیستم سخنرانی عمومی سیستم کاملی برای تقویت صداها و ایجاد حجم صدای کافی برای گردهمایشهای عمومی بزرگح .

مترادف و متضاد

بابا (اسم)
father, dad, baba, pal, daddy, pa, papa, grandpa

پاپا (اسم)
dad, pa, papa

جملات نمونه

1. They've just announced on the PA that our flight's been delayed.
[ترجمه ترگمان]آن ها همین الان در PA اعلام کردند که پرواز ما به تاخیر افتاده است
[ترجمه گوگل]آنها فقط در PA اعلام کردند که پرواز ما با تأخیر انجام شده است

2. She works as PA to the managing director.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان PA به عنوان رئیس اداره کار می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان مدیرعامل به عنوان مدیرعامل کار می کند

3. A voice came booming over the PA.
[ترجمه ترگمان]صدای آهسته ای به گوش رسید
[ترجمه گوگل]صدای پرطرفدار PA شد

4. Chris works as a PA to the managing director.
[ترجمه ترگمان]کریس به عنوان یک عضو PA به مدیر عامل کار می کند
[ترجمه گوگل]کریس به عنوان یک مدیرعامل به عنوان مدیر عامل کار می کند

5. I used to know your pa.
[ترجمه ترگمان]قبلا پدرت رو می شناختم
[ترجمه گوگل]من از شما خوشم آمد

6. Pa used to be in the army.
[ترجمه ترگمان]پدر قبلا تو ارتش بوده
[ترجمه گوگل]پگاه در ارتش حضور داشت

7. Inform the commander of PA 30to hold the plane taking off.
[ترجمه ترگمان]به فرمانده PA کمک کنید تا هواپیما را نگه دارد
[ترجمه گوگل]فرمانده PA 30 را مطلع کنید تا هواپیما برداشته شود

8. I heard it on the PA.
[ترجمه ترگمان]من صدای آن را شنیدم
[ترجمه گوگل]من آن را در PA شنیدم

9. Announcements were made over the PA.
[ترجمه ترگمان]Announcements در مجلس خلق شده اند
[ترجمه گوگل]اطلاعیه ها در مورد PA منتشر شد

10. Jokes pour forth from the PA system, and so do hits from the 50's and 60's.
[ترجمه ترگمان]جوک ها از سیستم PA به بیرون ریخته می شود و بنابراین از دهه های ۵۰ و ۶۰ شروع می شود
[ترجمه گوگل]جوک ها از سیستم PA پخش می شوند و از 50 و 60 نیز بازدید می کنند

11. She's the Managing Director's PA.
[ترجمه ترگمان]او مدیر عامل است
[ترجمه گوگل]او مدیر ارشد PA است

12. Don't tell Ma or Pa.
[ترجمه ترگمان]به مادر یا پدر چیزی نگو
[ترجمه گوگل]به Ma یا Pa بگویید

13. Another announcement emerged from the PA system, sending more passengers to the gates to have their tickets punched.
[ترجمه ترگمان]اعلام دیگری از سیستم PA، ارسال مسافران بیشتر به گیت ها برای خرید بلیط های آن ها صورت گرفت
[ترجمه گوگل]اعلام دیگر از سیستم PA صورت گرفت و مسافران بیشتری را به دروازه ها فرستاد تا بلیط های خود را پر کنند

14. Pa has just pulled up the sleeves of his jacket and taken the Monster from Ma.
[ترجمه ترگمان]پدر آستین ها را بالا زد و هیولا را از مادر گرفت
[ترجمه گوگل]Pa فقط آستین های ژاکت خود را کشیده و هیولا از Ma را گرفته است

15. The hosepipe ban made it hard for Pa to water during the hours of daylight.
[ترجمه ترگمان]باران زیر باران باعث می شد که پا پا در ساعات روز آب را آب کند
[ترجمه گوگل]ممنوعیت شستشو برای ساعاتی از روز به سختی باعث شد تا آب پاشیده شود

پیشنهاد کاربران

Physician assistant
پزشک یار

در فیلم سازی مخفف دستیار تولیدproduction assistant

منشی

=personal assistant
someone who works as a secretary for one person


بابا، اَب

PA = Public Address
اطلاع رسانی عمومی

اختصاری پاناما

Pysical activity


کلمات دیگر: