کلمه جو
صفحه اصلی

naphtha


معنی : بنزین سنگین
معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی)، نفت، نفتا

انگلیسی به فارسی

نفتا، بنزین سنگین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: naphthous (adj.)
• : تعریف: a colorless, flammable liquid distilled from coal or petroleum and used mainly as a solvent and cleaning agent.

• inflammable substance at the intermediate stage between gasoline and benzine; kerosene; petroleum

دیکشنری تخصصی

[خودرو] نفتا
[عمران و معماری] حل کننده نفتی - نفتا
[مهندسی گاز] مخلوطی ازهیدروکربورهابه نسبتهای مختلف

مترادف و متضاد

بنزین سنگین (اسم)
naphtha

جملات نمونه

1. In the square the flower-sellers had lit the naphtha flares in the buckets set along the cobblestones.
[ترجمه ترگمان]در میدان، the - را روشن کرده بودند که در سطل ها در امتداد سنگفرش خیابان می درخشیدند
[ترجمه گوگل]در میدان، گل فروشندگان عطرهای نفتا را در سطلهایی که در امتداد سنگ قبر قرار گرفته بودند روشن کرده بودند

2. The Naphtha Stipper Reboiler duty is not decreased proportionally to the laden methanol to be stripped.
[ترجمه ترگمان]وظیفه Naphtha Stipper proportionally نسبت به متانول مملو از متانول کاهش نمی یابد
[ترجمه گوگل]وظیفه Reboiler روغن نخل به طور معنی داری نسبت به متانول خنثی کاهش نمی یابد

3. Finally, the solubility of methyl chloride in solvent naphtha was mensurated to accord to industrial application.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، قابلیت انحلال متیل کلرید در حالت حلال mensurated برای مطابقت با کاربرد صنعتی بود
[ترجمه گوگل]در نهایت، محلول متیل کلرید در نفتا حلال به منظور تطبیق با کاربرد صنعتی مورد سنجش قرار گرفت

4. Naphtha is the main feedstock for steam cracking process, therefore its property directly influences the yields of main cracking products and the operation cycle of cracking furnace.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ماده خام برای فرآیند ترک بخار است، بنابراین خاصیت آن مستقیما بر تولید محصولات ترک اصلی و چرخه بهره برداری از کوره به طور مستقیم تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]نفتا مواد اولیه اصلی برای فرآیند ترک بخار است، بنابراین اموال آن به طور مستقیم بر عملکرد محصولات کراکینگ اصلی و چرخه عمل کوره ترک خوردگی تاثیر می گذارد

5. A fluidized-bed process for upgrading FCC naphtha ZSM-zeolite catalyst has been developed.
[ترجمه ترگمان]یک فرآیند بس تر سیال برای ارتقا catalyst FCC پدید آمده است
[ترجمه گوگل]فرایند تخت روانکاری برای ارتقاء کاتالیست FCC نفتا ZSM-zeolite توسعه یافته است

6. It will build 12 daily production capacity of 600 tons of differential fiber plant, crude gasoline (naphtha) eventually turn the finished clothes.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ظرفیت تولید روزانه ۶۰۰ تن کارخانه فیبر تفاضلی، بنزین خام (نفتا)را خواهد ساخت و در نهایت لباس های تکمیل شده را تحویل خواهد داد
[ترجمه گوگل]این 12 ظرفیت روزانه تولید 600 تن فیبر گیاهی دیفرانسیل، بنزین خام (نفتا) را در نهایت به پایان می رساند

7. Reaction rules of FCC light naphtha upgrading and FCC naphtha recycle and reflux upgrading have been investigated with FCC catalyst in the bench scale riser FCC unit.
[ترجمه ترگمان]قوانین واکنش of light FCC به روز رسانی و برگشت برگشت مجددا با کاتالیست FCC در واحد FCC در مقیاس bench، مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]قوانین واکنش به روز رسانی FCC نورافکن و بازیافت پروتئین FCC و بهبود رفلکس با کاتالیزور FCC در واحد اندازه گیری استاندارد FCC مورد بررسی قرار گرفته است

8. Objective : To extract and determine naphtha in Eupatorium fortune.
[ترجمه ترگمان]هدف: استخراج و تعیین naphtha در ثروت Eupatorium
[ترجمه گوگل]هدف: استخراج و تعیین نفتا در ثروت یوپاتوریوم

9. The treating process included naphtha absorption, light gas oil absorption and once through hydrogenation, etc.
[ترجمه ترگمان]فرآیند تصفیه شامل جذب انرژی، جذب روغن گاز و یک بار از طریق هیدروژناسیون و غیره بود
[ترجمه گوگل]فرایند تصفیه شامل جذب نفتا، جذب روغن گاز سبک و یک بار از طریق هیدروژناسیون و غیره

10. The bases of this substance is naphtha, which has a very strong effect for health care.
[ترجمه ترگمان]اساس این ماده naphtha است که تاثیر بسیار زیادی برای مراقبت های بهداشتی دارد
[ترجمه گوگل]پایه های این ماده نفتا است که تأثیر بسیار مهمی بر سلامت دارد

11. Solvent naphtha is one of the five broad areas of petroleum products.
[ترجمه ترگمان]naphtha Solvent یکی از ۵ منطقه وسیعی از محصولات نفتی است
[ترجمه گوگل]نفتا حلال یکی از پنج بخش وسیع محصولات نفتی است

12. Fuel ( Gasoline and Naphtha ) cars of capacity 50 - thousand liters.
[ترجمه ترگمان]سوخت (بنزین و بنزین)ماشین های ظرفیت ۵۰ هزار لیتر
[ترجمه گوگل]سوخت (بنزین و نفتا) اتومبیل ظرفیت 50 هزار لیتر

13. In contact with a hot surface, naphtha petroleum fractions crack to produce ethylene and propylene.
[ترجمه ترگمان]در تماس با سطح داغ، لوله های نفت خام برای تولید اتیلن و پروپیلن استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]در تماس با یک سطح گرم، کریستال های نفتی نفتی برای تولید اتیلن و پروپیلن کراک می کنند

14. Methods: Apply microwave extraction in determining content of naphtha in Eupatorium Fortune.
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از استخراج مایکروویو در تعیین محتوا of در Eupatorium Fortune
[ترجمه گوگل]روش ها: استخراج مایکروویو در تعیین مقدار نفتا در Eupatorium فورچون اعمال می شود

15. Meanwhile, the lack of naphtha raw materials and the obsoleteness of production facilities and equipment will also affect China's aromatics production capacity.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، فقدان مواد خام جدید و تولید تجهیزات و تجهیزات تولید نیز بر ظرفیت تولید آروماتیک چینی تاثیر خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]در همین حال، کمبود نفت خام نفتی و بی ثباتی از امکانات و تجهیزات تولید، ظرفیت تولید آروماتیک چین نیز را تحت تاثیر قرار خواهد داد


کلمات دیگر: