کلمه جو
صفحه اصلی

machination


معنی : دسیسه، تدبیر
معانی دیگر : نابکاری، توطئه، سگالش، ساخت و پاخت، زمینه سازی، طرح

انگلیسی به فارسی

دسیسه، تدبیر، طرح


ماشینکاری، دسیسه، تدبیر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: scheming or plotting, esp. for a devious purpose.
مترادف: contriving, intrigue, plotting, scheming

(2) تعریف: (usu. pl.) elaborate or devious schemes.
مترادف: designs, intrigues, plots, schemes, stratagems, tactics
مشابه: conspiracies, devices, maneuvers, ploys, ruses, scheme, wiles

- The brilliant detective always uncovers the machinations of his evil archenemy.
[ترجمه ترگمان] کارآگاه باهوش همیشه the دشمن شیطانی او را کشف می کند
[ترجمه گوگل] کارآگاه درخشان همیشه به دنبال کارهای بدبختی او میگردد

• act of plotting or scheming; scheme, plot, conspiracy

مترادف و متضاد

maneuver, plot


دسیسه (اسم)
complot, trafficker, frame-up, plot, conspiracy, machination

تدبیر (اسم)
measure, counsel, rede, design, contraption, experiment, scheme, contrivance, plan, machination, gimmick

Synonyms: artifice, cabal, conspiracy, design, device, dirty work, dodge, intrigue, monkey business, on the make, ploy, practice, ruse, scheme, sellout, skullduggery, song and dance, stratagem, trick


جملات نمونه

1. He typified a decade in which financial machinations stymied long-term corporate growth.
[ترجمه ترگمان]او یک دهه را نشان داد که در آن توطئه های مالی، رشد شرکت بلندمدت را متوقف کردند
[ترجمه گوگل]او یک دهه را نشان داد که در آن ماموریت های مالی باعث رشد بلند مدت شرکت ها شد

2. His total disinterest in the machinations of money bewildered his brothers, his father and extended family.
[ترجمه ترگمان]بی علاقگی او به توطئه پول، برادرانش، پدر و خانواده اش را به وحشت انداخت
[ترجمه گوگل]بی تفاوتی کل او در قیام پول، برادران، پدر و خانواده اش را تحسین کرد

3. If such machinations are seldom heard of in this period it is unlikely to be because they were rare.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین machinations به ندرت در این دوره شنیده می شود، بعید است به این دلیل باشد که نادر بودند
[ترجمه گوگل]در صورتی که چنین کاری در این دوره به ندرت شنیده شود، بعید به نظر می رسد زیرا آنها نادر بودند

4. The machinations of corporate sharks were a slightly hazy area in her experience.
[ترجمه ترگمان]نقشه های کوسه های کوچک در تجربه او کمی مه آلود بود
[ترجمه گوگل]ماکروسکوپ های کوسه های شرکت ها یک منطقه کمی درخشان در تجربه او بود

5. Her machinations appear intended to secure a Bush victory-nothing else.
[ترجمه ترگمان]نقشه های او به نظر می رسد که می خواهد پیروزی بوش را تضمین کند - هیچ چیز دیگر
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که او به دنبال پیروزی بوش در نظر گرفته شده است - هیچ چیز دیگری

6. He was also aware of various machinations on his behalf in Paris.
[ترجمه ترگمان]او همچنین از machinations مختلف از طرف خود در پاریس آگاه بود
[ترجمه گوگل]او همچنین از انواع مختلفی از طرف وی در پاریس آگاه بود

7. We may be fed up with the machinations of elected officials who are obsessed with gaining political advantage over one another.
[ترجمه ترگمان]ممکن است ما با توطئه های مقامات منتخب که درگیر به دست آوردن مزیت سیاسی نسبت به یکدیگر هستند، سیر شویم
[ترجمه گوگل]ما ممکن است از کارهایی که از مقامات منتخب انجام می دهیم ناراحت باشیم که از مزایای سیاسی نسبت به یکدیگر برخورد می کنند

8. We find contemptible the political machinations of Mssers.
[ترجمه ترگمان]ما the سیاسی of را کشف خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما مات و مبهوت های سیاسی Mssers را می بینیم

9. The exploit machination is in backward status in tourism research usually.
[ترجمه ترگمان]معمولا بهره برداری از machination در تحقیقات گردشگری وضعیت عقب افتاده دارد
[ترجمه گوگل]ماشینی استثمار معمولا در تحقیقات گردشگری در وضعیت عقب مانده قرار دارد

10. They arehearersof their Origin, but not servants of machination.
[ترجمه ترگمان]آن ها اصالت خود را داشتند، اما نه خدمتکار of
[ترجمه گوگل]آنها از خاندان خود خجالت می کشند، اما خدمه های ماشینکاری نیستند

11. The spy, a past master of machination and maneuver, was caught at last.
[ترجمه ترگمان]جاسوس، استاد گذشته از machination و مانور، سرانجام دستگیر شد
[ترجمه گوگل]جاسوسی، یک استاد گذشته از ماشینکاری و مانور، در نهایت گرفتار شد

12. This is all a machination!
[ترجمه ترگمان]! همه اینا یه \"machination\" - ه
[ترجمه گوگل]این همه ماشینکاری است!

13. Despite a commitment to more open government, the public are still being kept in the dark about the inner machinations of the Cabinet.
[ترجمه ترگمان]علی رغم تعهد به دولت باز، مردم هنوز در تاریکی درباره توطئه های داخلی کابینه نگهداری می شوند
[ترجمه گوگل]علیرغم تعهد به باز کردن بیشتر دولت، مردم هنوز در تاریکی در مورد رفتارهای داخلی کابینه نگهداری می شوند

14. I don't want to get involved in all his machinations.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم در همه machinations درگیر شوم
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم در تمام کارهایش دخالت کنم

We decided to reveal their machinations to everyone.

تصمیم گرفتیم توطئه آنان را برای همه آشکار کنیم.


پیشنهاد کاربران

دوز و کلک

دست های پشت پر ده

طرح ریزی کردن


کلمات دیگر: