کلمه جو
صفحه اصلی

icon


معنی : پیکر، تصویر، تمثال، شمایل، تندیس
معانی دیگر : (کلیسای ارتدکس) تصویر عیسی یا مریم یا مقدسان دیگر (که مورد نیایش قرار می گرفت)، فرتور، نخش، نگاره، تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی

انگلیسی به فارسی

شمایل، تمثال، تندیس، پیکر، تصویر، تصویر حضرت مسیح یا مریم ویامقدسین مسیحی


آیکون، شمایل، تصویر، تندیس، تمثال، پیکر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: iconic (adj.), iconical (adj.), iconically (adv.)
(1) تعریف: an image, representation, or symbol.
مشابه: image, likeness, representation

- The Byzantine emperor banned the veneration of religious icons, images of deities or other figures, in the eighth century.
[ترجمه آیکون] امپراتوری بیزانسدر قرن هشتم احترام به آیکون های مذهبی، تصاویر خدایان و دیگر شخصیت هارا ممنوع کرد.
[ترجمه ترگمان] امپراتور بیزانس، پرستش شمایل مذهبی، تصاویر خدایان یا دیگر اشکال را در قرن هشتم ممنوع کرد
[ترجمه گوگل] امپراتور بیزانس ممنوعیت احترام آیکون های مذهبی، تصاویر خدایان و دیگر شخصیت ها را در قرن هشتم ممنوع کرد
- The chrysanthemum is an icon of Imperial Japan.
[ترجمه ترگمان] The یکی از نمادهای امپراتوری ژاپن است
[ترجمه گوگل] گل داوودی نماد امپراتوری ژاپن است

(2) تعریف: a visual representation of a deity or sacred personage which is itself regarded as sacred, esp. in certain churches, such as the Russian Orthodox.
مشابه: idol

- The woman finished her prayer and kissed the icon.
[ترجمه ترگمان] زن دعای خود را تمام کرد و شمایل را بوسید
[ترجمه گوگل] زن نماز خود را به پایان رساند و نماد را بوسید

(3) تعریف: a person or thing that is the object of reverence or high esteem.
مشابه: idol

- Einstein is an icon of twentieth-century physics.
[ترجمه ترگمان] انیشتین نماد فیزیک قرن بیستم است
[ترجمه گوگل] اینشتین نماد فیزیک قرن بیستم است

(4) تعریف: in computing, any of the small pictures on a computer display that represent documents, folders, programs, and the like.

- Clicking on the icon that resembles an envelope will start your e-mail program.
[ترجمه ترگمان] کلیک روی آیکون که شبیه یک پاکت است برنامه ایمیل شما را شروع خواهد کرد
[ترجمه گوگل] با کلیک بر روی آیکون که شبیه پاکت است، برنامه ایمیل شما شروع می شود

• figure, image; statue; idol, sacred image; symbol; small graphic symbol which symbolizes a program or file in a graphical user interface (computers); person who is famous for something
an icon is a picture of christ or a saint painted on a wooden panel. icons are regarded as holy by some christians.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] تصویر کوچک، نشان تصویری کوچک بر روی صفحه ی کامپیوتر که شیء خاص عملیات، یا گروهی از فایلها را نشان می دهد . این تصاویر کوچک به طور گسترده در رابطهای گرافیکی کاربر، مانند میکروسافت ویندوز، مک اینتاش، و so/2 desktop به ار میروند . در مک اینتاش، قوطی آشغال به معنای ( حذف کن ) است . ماوس را به کار ببرید تا فایل دلخواه را داخل قوطی آشغال بریزد . چنین کاری فایل را حذف می کند در ویندوز 95 امکانات recycle bin این ار را انجام میدهد . نگاه کنید به window nouse , graphical user interface . windows. - راهنمای انتخاب ؛ تمثال ؛ نشانه ؛ نشان ؛ تصویر ؛ نماد تصویری
[برق و الکترونیک] شمایل ؛ آیکون در فناوری رایانه، به نمادهای گرافیکی گفته می شود که به صورت تصاویر کوچک نوعاً در کناره های صفحهی نمایشگر ظاهر می شوند و به صورت قیاسی عملکرد ترم افزار مقیم در حافظه را نشان می دهند. به عنوان مثال، شمایل سطل زباله برای نمایش عمل حذف متن یا تصویر، قفسه بایگانی برای نمایش عمل پرونده سازی و علامت
[ریاضیات] تصویر، شکل، شمایل

مترادف و متضاد

پیکر (اسم)
likeness, figure, portrait, body, effigy, statue, icon, digit, model

تصویر (اسم)
likeness, description, portrayal, projection, form, image, picture, portrait, hue, icon, delineation, illustration, vignette, scenography

تمثال (اسم)
representation, image, picture, effigy, statue, icon, simulacrum

شمایل (اسم)
image, icon

تندیس (اسم)
statue, icon

image


Synonyms: figure, graphical user interface, graphic image, idol, ikon, likeness, painted image, picture, portrait, portrayal, representation, symbol


جملات نمونه

1. Enter your password, then click on the 'proceed' icon.
[ترجمه ترگمان]گذرواژه خود را وارد کنید، سپس روی آیکون سمت راست کلیک کنید
[ترجمه گوگل]رمز عبور خود را وارد کنید، سپس روی نماد 'ادامه' کلیک کنید

2. Click on the icon when you want to print.
[ترجمه ترگمان]زمانی که می خواهید چاپ شود روی شمایل کلیک کنید
[ترجمه گوگل]وقتی می خواهید چاپ کنید، روی نماد کلیک کنید

3. To uninstall this demo, double-click the Add/Remove icon.
[ترجمه ترگمان]برای uninstall این نمونه، روی آیکون Add \/ حذف کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای حذف این نسخه ی نمایشی، دوبار کلیک بر روی افزودن / حذف آیکون

4. Click on this icon to align or justify text.
[ترجمه ترگمان]برای تراز کردن یا توجیه متن بر روی این شمایل کلیک کنید
[ترجمه گوگل]روی این آیکون کلیک کنید تا متن را توجیه یا توجیه کنید

5. Double-click on an icon to launch an application.
[ترجمه ترگمان]برای راه اندازی یک برنامه روی یک آیکون کلیک کنید
[ترجمه گوگل]روی یک آیکون دوبار کلیک کنید تا برنامه را اجرا کنید

6. Only Marilyn has proved as enduring a fashion icon.
[ترجمه ترگمان]تنها ماریلن آن طور که یک نماد مد است ثابت شده است
[ترجمه گوگل]فقط Marilyn ثابت شده است که یک نماد مد است

7. Click on the icon to open the file .
[ترجمه ترگمان]برای باز کردن پرونده بر روی شمایل کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای باز کردن فایل روی نماد کلیک کنید

8. The singer has become a lesbian icon.
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک نماد لزبین تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]خواننده به نماد لزبین تبدیل شده است

9. Click on the square icon to maximize the window.
[ترجمه ترگمان]برای به حداکثر رساندن پنجره روی شمایل مربع کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای به حداکثر رساندن پنجره، روی نماد مربع کلیک کنید

10. Click on the printer icon with the mouse.
[ترجمه ترگمان]روی آیکون چاپگر با ماوس کلیک کنید
[ترجمه گوگل]روی نماد چاپگر با ماوس کلیک کنید

11. To open a new file, click on the icon at the top of the screen.
[ترجمه ترگمان]برای باز کردن یک فایل جدید، روی آیکون بالای صفحه کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای باز کردن یک فایل جدید، روی نماد بالای بالای صفحه کلیک کنید

12. Clicking on the icon will take you back to the previous web page.
[ترجمه ترگمان]کلیک روی آیکون سمت شما را به صفحه وب قبلی بازخواهد گرداند
[ترجمه گوگل]با کلیک بر روی آیکون، شما را به صفحه وب قبلی بازگردانید

13. Click on this icon to open the File Manager.
[ترجمه ترگمان]برای باز کردن مدیر پرونده بر روی این شمایل کلیک کنید
[ترجمه گوگل]برای باز کردن مدیر فایل روی این نماد کلیک کنید

14. Double-click the icon to start the program.
[ترجمه ترگمان]بر روی آیکون کلیک کنید تا برنامه شروع شود
[ترجمه گوگل]دوبار کلیک بر روی آیکون برای شروع برنامه

دانشنامه عمومی

نگارک. به چَمِ (معنیِ) نگاره ای کوچک بر روی نمایشگرِ رایانه که نمایندۀ چیز یا برنامه ای است.


پیشنهاد کاربران

مظهر

نشانگر

سمبل
نشانه


نقشک

شکلک، نگارک، نشانک، آیکون

نَماکْ: برآمده از "نما" "ک"؛ به معنی نمودنده ی کوچک.

تصویر مربع شکل

الگوی رفتاری، سمبل

نشانه صورى

نماد تصویر
The classroom icon is still there

نمایه

نماد، اسطوره، شخص معروف و تأثیرگذار در یک رشته خاص

icon ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: شمایل
تعریف: هریک از تصاویر چهره‏های مقدس در کلیساهای ارتدکس دوران بیزانس

بت ، تندیس


کلمات دیگر: