کلمه جو
صفحه اصلی

packet


معنی : بسته، قوطی، بسته کوچک، بسته بندی کردن
معانی دیگر : بسته ی کوچک، پاکت، جعبه ی کوچک (معمولا مقوایی)، (در اصل) یک بسته نامه، رجوع شود به: a packet boat، (انگلیس - عامیانه) پول زیاد، قوطی سیگار و غیره

انگلیسی به فارسی

بسته کوچک


بسته، بسته کوچک، قوطی (سیگار و غیره)، بسته بندی کردن


بسته، بسته کوچک، قوطی، بسته بندی کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small bundle or parcel.

- This packet contains spices, which you add during cooking.
[ترجمه ترگمان] این بسته حاوی ادویه است که شما در طول پخت وپز به آن اضافه می کنید
[ترجمه گوگل] این بسته حاوی ادویه جات ترشی جات است که شما در طول پخت و پز آن را اضافه می کنید
- The machine sells packets of gum.
[ترجمه ترگمان] دستگاه بسته آدامس را می فروشد
[ترجمه گوگل] این دستگاه بسته های آدامس را به فروش می رساند

(2) تعریف: a boat used to transport passengers, goods, and mail on a specific route, esp. along rivers.

• bundle; package; large amount of money (slang); block of information that is transferred via a network and contains the sender's address and error correction information (computers)
a packet is a small box, bag, or envelope in which a quantity of something is sold.
you can use packet to refer to a packet and its contents, or to the contents only.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] بسته کوچک - بسته - دسته ای از کاراکترها که از یک کامپیوتر درون شبکه به کامپیوتر دیگر شبکه ارسال می شود. مثلاً نگاه کنید به XMODEM. در بسیاری از شبکه های محلی، تمامی ارتباطات به ثورت بسته هایی است که ابتدای آنها با برچسب کامپیوتر مقصد مشخص شده است. نگاه کنید به X.25 .
[برق و الکترونیک] بسته بیت گروهی از بیتهای ارسال شده به صورت بلوک در شبکه بسته بیت -راهگزین . - بسته

مترادف و متضاد

بسته (اسم)
stack, pack, package, bundle, packet, wisp, parcel, fardel, trusser

قوطی (اسم)
tin, package, box, canister, can, packet

بسته کوچک (اسم)
packet

بسته بندی کردن (فعل)
pack, wrap, packet, put up, parcel

small, often flat, bundle


Synonyms: bag, carton, container, envelope, file, folder, package, parcel, wrapper, wrapping


جملات نمونه

1. a packet of aspirin
یک بسته ی آسپرین

2. the seals of the packet had been broken
مهر و موم مرسوله باز شده بود.

3. The symbol on the packet is a guarantee that the food has been produced organically.
[ترجمه سید مهدی] نماد روی بسته بندی تضمین می کند که این غذا به صورت ارگانیک تولید شده است.
[ترجمه ترگمان]علامت روی پاکت یک تضمین است که غذا به صورت ارگانیک تولید شده است
[ترجمه گوگل]نماد در بسته، تضمین می کند که غذا به صورت زراعی تولید شده است

4. According to the packet, these vitamin pills will restore lost vitality.
[ترجمه سید مهدی] بسته بندی این محصول می گوید که این قرص های ویتامین نیروی زندگی از دست رفته را باز می گرداند.
[ترجمه ترگمان]طبق این بسته، این قرص های ویتامین نیروی زندگی را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]با توجه به بسته بندی، این قرص های ویتامین انرژی زنده را از دست می دهند

5. A packet of white powder was found and police scientists are analysing it.
[ترجمه ترگمان]یک بسته پودر سفید پیدا شده است و دانشمندان پلیس در حال تحلیل آن هستند
[ترجمه گوگل]پودر پودر سفید یافت شد و دانشمندان پلیس آن را تجزیه و تحلیل کردند

6. They'll catch a packet if they try to go round the points.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها سعی کنند به نقاط دور بروند یک بسته دستگیر خواهند کرد
[ترجمه گوگل]اگر آنها سعی می کنند نقاط را دور بزنند بسته ای دریافت می کنند

7. How many seeds are there in a packet?
[ترجمه ترگمان]چند دانه در یک بسته وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]چند دانه در بسته وجود دارد؟

8. I opened the packet just to satisfy my curiosity.
[ترجمه ترگمان]بسته را باز کردم تا حس کنجکاوی ام را ارضا کنم
[ترجمه گوگل]من بسته را فقط برای کنجکاوی من پذیرفتم

9. The contents of the packet may settle down in travelling.
[ترجمه ترگمان]محتوای بسته ممکن است در سفر ساکن شود
[ترجمه گوگل]محتویات بسته ممکن است در مسافرت ساکن باشد

10. Paul tore open the packet as soon as it arrived.
[ترجمه سید مهدی] پل به محض رسیدن بسته، به سرعت آن را باز کرد.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه رسید پل بسته را باز کرد
[ترجمه گوگل]پل به زودی به محض رسیدن بسته را باز می کند

11. This tea is good value at 39p a packet.
[ترجمه ترگمان]این چای ارزش خوبی در هر پاکت ۳۹ p دارد
[ترجمه گوگل]این چای ارزش 39 پا در یک بسته است

12. That house cost me a packet.
[ترجمه ترگمان] اون خونه به قیمت یه بسته تموم شد
[ترجمه گوگل]این خانه من یک بسته را پرداخت می کند

13. The contents of the packet may shake down in traveling.
[ترجمه ترگمان]محتوای بسته ممکن است در سفر تکان بخورد
[ترجمه گوگل]محتویات بسته ممکن است در سفر حرکت کند

14. Follow the instructions on the packet.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های روی بسته را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های بسته را دنبال کنید

a packet of aspirin

یک بسته‌ی آسپرین


پیشنهاد کاربران

پاکت. بسته

packet ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: بستک 2
تعریف: زیرمجموعه‏ای از یک پیام کامل که با شناسایی آن می‏توان مسیر پیام را مشخص کرد

بسته شبکه ( علوم کامپیوتر )


کلمات دیگر: