کلمه جو
صفحه اصلی

radicle


معنی : بنیان، ریشه چه، ریشه کوچک، اصل ریشه، سرریشه
معانی دیگر : (کالبد شناسی: آغاز ریشه مانند عصب یا رگ و غیره) بن پی، بن رگ، بنچه، فرعی، نازک، مانند رگ

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) ریشه چه، ریشه کوچک، اصل ریشه، فرعی، نازک،(کالبدشناسی) سرریشه، مانند رگ، بنیان


رادیکل، ریشه چه، ریشه کوچک، اصل ریشه، سرریشه، بنیان


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the lower part of a plant embryo or seedling, esp. the beginnings of a root.

• portion of a seedling that develops into the main root; small root-like structure forming the base of a nerve or blood vessel

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ریشه چه، ریشه کوچک - در گیاه شناسی، ریشه آغازین یک جنین که داخل ریشه اولیه جوانه رشد می کند (Fuller& Tippo, 1954). - در دیرینه شناسی، الف- ساختار ریشه مانند یک بریوزوآ مرکب از یک یا چند کنوزویید. ب- شاخه مجزای ریشه مانند پایه یک لاله وش.

مترادف و متضاد

بنیان (اسم)
valence, valency, basis, root, radical, foundation, radicle, warp and woof

ریشه چه (اسم)
radicle

ریشه کوچک (اسم)
radicle

اصل ریشه (اسم)
radicle

سر ریشه (اسم)
radicle

جملات نمونه

1. In radicle areas, there are palisade cells and a lucuna which located above micropyle and formed via knockdown parenchyma cells .
[ترجمه ترگمان]در مناطق radicle، سلول های پناه گاه و یک lucuna وجود دارند که در بالای micropyle قرار دارند و از طریق سلول های parenchyma با شکست شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]در مناطق ریشه ای، سلول های palisade و lucuna وجود دارد که بیش از micropyle قرار دارند و از طریق سلول های پارنچیمه نابود می شوند

2. The mature embryo is corn posed of radicle, coleorhiza, plumule, coleoptile, scutellum and epiblast. That is the typical structure of the mature embryo of grass.
[ترجمه ترگمان]جنین بالغ corn از radicle، coleorhiza، plumule، coleoptile، scutellum و اپیبلاست است این ساختار معمول جنین بالغ بر علف است
[ترجمه گوگل]جنین بالغ ذرت ریشه، کلوریزا، گلابی، کولئوپتیل، اسکاتلوم و اپیبلاست است این ساختار نمونه ای از جنس بالغ چمن است

3. Among cotyledon, petiole of cotyledon, hypocotyl, and radicle, hypocotyl has the most responsive explants to 4 - D .
[ترجمه ترگمان]در میان cotyledon، petiole، cotyledon و radicle، hypocotyl most explants به ۴ - D دارد
[ترجمه گوگل]در میان کومیدلدون، دمبرگ کومیدلند، هیپوکوتیل و ریدیکل، هیپوکتییل دارای بیشترین آسیب پذیری به 4 - D است

4. Stage I of seed development produces the radicle, which gives rise to the root, and the plumule, giving the shoot and cotyledons.
[ترجمه ترگمان]مرحله اول توسعه بذر، radicle را تولید می کند که به ریشه افزایش می یابد، و the ها، به the و cotyledons دست می یابند
[ترجمه گوگل]مرحله اول رشد بذر رادیکل را ایجاد می کند که باعث ایجاد ریشه می شود و گلرنگ، به گل و ساقه می دهد

5. Kill to construct a radicle rank superior, also get that superior to sprint out physical strength, without physical strength conservation body, kill its shot for the aptitude indeed.
[ترجمه ترگمان]آن ها را بکشید تا یک رتبه بالاتر از هم داشته باشید، همچنین آن را برتر برای سرعت بخشیدن به مقاومت فیزیکی، بدون بدن حفاظت از قدرت بدنی، بکشید و عکس آن را به خاطر استعداد و استعداد بکشید
[ترجمه گوگل]کشتن برای ساختن ریتکول رتبه برتر، همچنین آن را برتر از حداکثر قدرت استقامت استرس، بدون بدن محافظت از قدرت فیزیکی، کشتن شات خود را برای استعداد در واقع

6. Stratification was good for radicle growth.
[ترجمه ترگمان]stratification برای رشد radicle خوب بود
[ترجمه گوگل]تثبیت برای رشد رادیکل خوب بود

7. Regression equations between the concentrations and radicle growth speed in cucumber were found.
[ترجمه ترگمان]روابط رگرسیون بین غلظت و سرعت رشد radicle در خیار نیز یافت شد
[ترجمه گوگل]معادلات رگرسیونی بین غلظت ها و سرعت رشد رادیکل در خیار مشاهده شد

8. The radicle and hypocotyl length and number of lateral roots increased with increasing germination time and decreased with increasing ploidy.
[ترجمه ترگمان]طول و طول hypocotyl و تعداد ریشه های جانبی با افزایش زمان رویش افزایش یافت و با افزایش ploidy کاهش یافت
[ترجمه گوگل]طول ریشهچه و هیپوکوتیل و تعداد ریشه های جانبی با افزایش زمان جوانهزنی افزایش یافت و با افزایش پلئیدی کاهش یافت

9. The index had germination rate, the weight of radicle, the weight of embryo, seedling rate, plant height, the number of seminal root, the total length of seminal root and dry weight of seedling.
[ترجمه ترگمان]این شاخص نرخ جوانه زنی، وزن جنین، نرخ جوانه زنی، ارتفاع ساقه و تعداد ریشه ها و طول کل ریشه ها و وزن خشک نهال را داشت
[ترجمه گوگل]شاخص سرعت جوانه زنی، وزن ریشه، وزن جنین، نرخ گیاهچه، ارتفاع بوته، تعداد ریشه منی، طول کل ریشه منی و وزن خشک گیاهچه ها بود

10. A low NaCl concentration could promote radicle growth, while excessive NaCl would lead to inhibition.
[ترجمه ترگمان]غلظت پایین تر NaCl می تواند رشد radicle را ارتقا دهد در حالی که NaCl بیش از حد منجر به مهار می شود
[ترجمه گوگل]غلظت NaCl کم می تواند رشد ریشهچه را افزایش دهد، در حالی که NaCl بیش از حد باعث مهار آن می شود

11. Coleorhiza covered the radicle of differentiating wheat embryo and morphologically appeared as tapered tissue with an attached globular protrusion.
[ترجمه ترگمان]Coleorhiza، the دانه های گندم را پوشش داد و به لحاظ مورفولوژیکی به عنوان یک بافت باریک با an کروی متصل ظاهر شد
[ترجمه گوگل]Coleorhiza رادیکل تمایز جنین گندم پوشیده شده و مورفولوژیکی به نظر می رسد به عنوان بافت مخروطی با پیشانی کروی متصل شده است

12. The cells of the root cap of the radicle abound with chloroplast up to early stages of seed germination.
[ترجمه ترگمان]سلول های کلاهک ریشه of با chloroplast تا مراحل اولیه رویش دانه زیاد است
[ترجمه گوگل]سلول های ریشه کلم ریشه با کلروفلاست تا مراحل اولیه جوانه زنی بذر فراوان است

13. The biological activity assay of the crude toxin showed that it could induce the characteristic symptom of rice sheath blight and inhibit the growth of rice radicle and make the seedling wilting.
[ترجمه ترگمان]سنجش فعالیت زیستی of خام نشان داد که می تواند نشانه های مشخصه آسیب غلاف برنج را القا کند و رشد برنج را مهار کند و نهال جوانه بزند
[ترجمه گوگل]بررسی فعالیت بیولوژیکی سم خام نشان داد که این می تواند علائم مشخصی از غلاف غلاف برنج را مهار و رشد ریشه های برنج را مهار و سبب نابود شدن گیاهچه شود

14. Since the reaction of ABA on scutellum is not sensitive and higher level of ABA can inhibit the plumule and radicle, so that it promotes the scutellum callus growth.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که واکنش of در scutellum حساس نیست و سطح بالاتر of می تواند مانع رشد plumule و radicle شود، به طوری که رشد callus scutellum را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]از آنجا که واکنش ABA در scutellum حساس نیست و سطح بالایی از ABA می تواند سبب ریزش و گلرنگ مهار کند، به طوری که آن باعث رشد قارچ Scutellum می شود


کلمات دیگر: