کلمه جو
صفحه اصلی

madder


معنی : روناس، ریشه روناس، با روناس رنگ زدن
معانی دیگر : (گیاه شناسی) گیاه روناس (جنس rubia به ویژه rubia tinctorum)، (رنگ) قرمز روشن، صفت تفضیلی: mad

انگلیسی به فارسی

ریشه روناس، روناس، با روناس رنگ زدن


دیوانه، روناس، ریشه روناس، با روناس رنگ زدن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a number of perennial plants that bear yellow flowers and have a root that yields a red dye.

(2) تعریف: the red fleshy root of such a plant, or the dye obtained from it.
صفت ( adjective )
• : تعریف: comparative of mad.

• herbaceous climbing plant which bears clusters of yellow flowers; root of the madder plant; red dye extracted from the madder root; red or reddish orange color

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ریشه های گیاهی رنگزا - روناس

مترادف و متضاد

روناس (اسم)
madder

ریشه روناس (اسم)
madder

با روناس رنگ زدن (فعل)
madder

جملات نمونه

1. Whom the gods destroy, they first make mad.
[ترجمه ترگمان]اگر خدایان نابود شوند، اول دیوانه می شوند
[ترجمه گوگل]آنها خدایان را خلع سلاح می کنند

2. You can tell the size of a man by the size of the things which make him mad.
[ترجمه ترگمان]می توانید به اندازه یک مرد به اندازه چیزهایی که او را دیوانه می کند، تشخیص بدهید
[ترجمه گوگل]شما می توانید اندازه یک مرد را با اندازه چیزهایی که او را دیوانه می کنید، بگوید

3. Oppression maketh a wise man mad.
[ترجمه ترگمان]ظلم و ظلم یک آدم عاقل را آفریده
[ترجمه گوگل]عصبانیت یک مرد عاقل به نظر می رسد

4. Whom the gods wish to destroy, they first made mad.
[ترجمه ترگمان]کسانی که خدایان می خواهند نابود شوند، اول دیوانه شدند
[ترجمه گوگل]آنها ابتدا خشمگین شدند

5. When the doors opened, there was a mad dash for seats.
[ترجمه ترگمان]وقتی در باز شد، یکی از آن ها روی صندلی نشست
[ترجمه گوگل]هنگامی که درهای باز شد، یک خطای دیوانه برای صندلی وجود داشت

6. What a mad thing to do!
[ترجمه ترگمان]چه کار احمقانه ای است!
[ترجمه گوگل]چه چیز دیوانه ای برای انجام دادن!

7. The chase was mad, mad now retire.
[ترجمه ترگمان]شکار دیوانه و دیوانه شده بود
[ترجمه گوگل]تعقیب دیوانه بود، دیوانه اکنون بازنشسته شده است

8. The woman charged with murder was said to be mad and unfit to plead.
[ترجمه ترگمان]زنی که متهم به قتل شده بود، گفته شده بود که دیوانه و مناسب نیست
[ترجمه گوگل]گفته شده که زن متهم به قتل ناموسی و نامناسب است

9. She seemed to have gone stark raving mad.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او دیوانه شده است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که به سختی گریه می کرد

10. He went mad and spent the rest of his life locked up in a mental hospital.
[ترجمه ترگمان]او دیوانه شد و بقیه عمرش را در یک بیمارستان روانی زندانی کرد
[ترجمه گوگل]او رفت و دیوانه شد و بقیه زندگی اش را در یک بیمارستان روانی قفل کرد

11. There was a mad scramble for the exits.
[ترجمه ترگمان]تقلا کنان به طرف راه خروجی رفت
[ترجمه گوگل]برای خروج از یک معضل دیوانه وجود داشت

12. He must be teasing,or else he's mad.
[ترجمه ترگمان]او باید سربه سرش بگذارد، وگرنه دیوانه می شود
[ترجمه گوگل]او باید اذیت شود یا اینکه دیوانه باشد

13. The next few days were a mad whirl of parties.
[ترجمه ترگمان]چند روز بعد، یک دسته دسته از احزاب سیاسی بودند
[ترجمه گوگل]چند روز آینده یک جرقه ای از طرف احزاب بود

14. A mad dog may bite people.
[ترجمه ترگمان]یک سگ دیوانه می تواند مردم را گاز بگیرد
[ترجمه گوگل]سگ گنگ ممکن است مردم را گاز بگیرد

15. She made after him like a mad woman.
[ترجمه ترگمان]مثل یک زن دیوانه از او مراقبت می کرد
[ترجمه گوگل]او پس از او را مانند یک زن دیوانه ساخته است


کلمات دیگر: