کلمه جو
صفحه اصلی

babel


معنی : هرج و مرج، اغتشاش، سخن پرقیل و قال، شلوغی، بنای شگرف، طرح خیالی
معانی دیگر : رجوع شود به: babur، (با b کوچک هم می توان نوشت) هنگامه، غوغا، قیل و قال، همهمه، هیاهو، ولوله، سر و صدای مردم، محل شلوغ و پر سر و صدا، (کتاب مقدس) شهر بابل (در سرزمین شینار)، هر طرح یا نقشه ی غیر عملی، کار نشدنی، شهر و برج قدیم بابل

انگلیسی به فارسی

بابل، شهر و برج قدیم بابل


شهر و برج قدیم بابل، هرج و مرج، سخن پرقیل و قال، اغتشاش، شلوغی، بنای شگرف، طرح خیالی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: according to the Old Testament, a tower built by the descendants of Noah, which was to reach heaven, a plan frustrated by God, who made communication among workmen impossible by creating a confusion of languages.

• clamor, discord, confusion (like a scene from the biblical story of the tower of babel)
if there is a babel of noise or of voices, you hear a lot of people talking at the same time, so that you cannot understand what they are saying.

مترادف و متضاد

هرج و مرج (اسم)
chaos, anarchy, babel, helter-skelter

اغتشاش (اسم)
bewilderment, confusion, disarray, turbulence, rummage, anarchy, babel, commotion, sedition, turbulency, garboil, topsy-turvydom

سخن پر قیل و قال (اسم)
babel

شلوغی (اسم)
jumble, chaos, babel, crowd, bustle, blatancy, to-do

بنای شگرف (اسم)
babel

طرح خیالی (اسم)
babel

جملات نمونه

1. the hall was filled with a babel of voices demanding money
تالار از صدای قیل و قال مردمی که پول می خواستند پر بود.

2. A babel of voices can be heard.
[ترجمه ترگمان]هیاهویی از هیاهوی جمعیت به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]صدایی از صدای شنیده می شود

3. The village was a babel of accents from Ulster, London, Glasgow and Lancashire.
[ترجمه ترگمان]این روستا با accents از Ulster، لندن، گلاسگو و Lancashire سرو صورت داشت
[ترجمه گوگل]این روستا، حروف بزرگ از لهستان، لندن، گلاسکو و لانکاشیر بود

4. She hushed the babel of her thoughts and tried to sleep.
[ترجمه ترگمان]و در میان هیاهوی اندیشه های خود سکوت کرد و سعی کرد بخوابد
[ترجمه گوگل]او بابل از افکار خود را خاموش و سعی کرد به خواب

5. Turning to the Babel story, Dark then elaborated his plan and announced his vision of things to come.
[ترجمه ترگمان]سپس به داستان بابل تبدیل شد و سپس نقشه خود را به تفصیل شرح داد و نظرش را درباره چیزها اعلام کرد
[ترجمه گوگل]سپس Dark را به سمت داستان بابل توضیح دادیم و دیدگاه خود را درباره چیزهایی که باید به دست می آمد، اعلام کردیم

6. The Tower of Babel is extremely significant to the epic of the Bible.
[ترجمه ترگمان]برج بابل در اثر حماسی کتاب مقدس بسیار قابل توجه است
[ترجمه گوگل]برج بابل به حماسه کتاب مقدس بسیار مهم است

7. The great symbol of architecture, Babel, is a hive.
[ترجمه ترگمان]نماد بزرگ معماری، بابل، یک کندو است
[ترجمه گوگل]نماد بزرگ معماری، بابل، یک کندو است

8. God personally visited the Tower of Babel to see what was going on.
[ترجمه ترگمان]خدا شخصا به برج بابل رفت تا ببیند چه خبر است
[ترجمه گوگل]خدا شخصا از برج بابل دیدن کرد تا ببیند چه اتفاقی افتاده است

9. Babel was a city on the plain of Shinar between the Tigris and Euphrates rivers.
[ترجمه ترگمان]بابل شهری در دشت of بین رودخانه های دجله و فرات بود
[ترجمه گوگل]بابل یک شهر در دشت شینار بین رودخانه های تیرس و فرات بود

10. At this the babel of voices broke loose again.
[ترجمه ترگمان]در این اثنا همه سرو صدا باز شد
[ترجمه گوگل]با این حال، صدای آواز دوباره شکسته شد

11. A babel of voices could be heard from the street.
[ترجمه ترگمان]هیاهوی مردم از کوچه به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]صدایی از صدای شنیده می شود

12. A Tower of Babel of voices could be heard from the schoolroom.
[ترجمه ترگمان]صدای برج بابل از کلاس درس شنیده می شد
[ترجمه گوگل]برج بابل از صداها می تواند از اتاق مدرسه شنیده شود

13. Babel Revisited is a clever contemporary riff on Brueghel the Elder's tower, skyscrapers rising out from the ravages of industrial wasteland to form the tower in place of the single doomed structure.
[ترجمه ترگمان]برج بابل یکی از riff معاصر است که در بروگل برج پیشین به سر می برد، آسمان خراش ها از هجوم زمین های بایر صنعتی خارج می شوند تا برج را به جای یک ساختار محکوم به فنا شکل دهند
[ترجمه گوگل]بابل Revisited یک ریف معاصر هوشمندانه در برج بره گل برجسته است، آسمان خراش ها از انزجار بقای صنعتی استقبال می کنند تا برج را به جای ساختار منحصر به فرد محصور کنند

14. A babel of voices could be heard from the schoolroom.
[ترجمه ترگمان]صدای babel از کلاس درس شنیده می شد
[ترجمه گوگل]از کلاس درس می توان شنوایی از صداها را شنید

The hall was filled with a babel of voices demanding money.

تالار از صدای قیل و قال مردمی که پول می‌خواستند پر بود.



کلمات دیگر: