کلمه جو
صفحه اصلی

kaleidoscopic


معنی : رنگارنگ، جوراجور، وابسته به لوله شکلنما
معانی دیگر : وابسته به لوله شکل نما، جوراجور، رنگارنگ

انگلیسی به فارسی

وابسته به لوله شکل نما، جوراجور، رنگارنگ


kaleidoscopic، رنگارنگ، جوراجور، وابسته به لوله شکلنما


انگلیسی به انگلیسی

• of a kaleidoscope; constantly changing
kaleidoscopic patterns and images are made up of rapidly changing colours and shapes.
kaleidoscopic changes to social or political situations happen quickly, without any fixed or certain pattern.

مترادف و متضاد

رنگارنگ (صفت)
medley, piebald, motley, colorful, multicolored, varied, kaleidoscopic, pied, particolored, omnifarious, versicolor, versicolored, versicolour, versicoloured, particoloured, polychromatic, polychrome, technicolor

جوراجور (صفت)
kaleidoscopic

وابسته به لوله شکل نما (صفت)
kaleidoscopic

multicolored


Synonyms: many-colored, motley, multicolor, particolored, polychromatic, prismatic, psychedelic, rainbow, varicolored, variegated


Antonyms: monochrome


جملات نمونه

1. In short, this is Nik Cohn's kaleidoscopic variation on the Down and Out in . . . theme.
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، این variation Nik s در قسمت پایین و خارج از موضوع است
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، این تغییرات کالیودوسکوپی نیک کوه در پایین و خارج است موضوع

2. Everything then became a kaleidoscopic array of sounds and feelings as they slipped over the edge of control.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن همه چیز به یک ردیف رنگارنگ از صداها و احساسات تبدیل شد
[ترجمه گوگل]همه چیز پس از آن تبدیل شد به آرایه ای از kaleidoscopic از صداها و احساسات به عنوان آنها بر لبه کنترل لغزش

3. Gone are the wild, kaleidoscopic murals, desiccated couches and furry dancing masses that rendered the old space a rhythmic poltergeist.
[ترجمه ترگمان]کاناپه های پوشیده از وحشی، kaleidoscopic خشک شده و توده های مواج و رقصان که فضای کهنه و rhythmic را تشکیل می دادند، از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]نقاشی های وحشی، کالیودوسکوپی، نیمکت های خشک شده و توده های رقص خزدار به نمایش گذاشته شده است که فضای قدیمی را به عنوان یک المپیک ریتمیک ارائه می دهد

4. Its serial, kaleidoscopic exposures force us to follow its lead.
[ترجمه ترگمان]مجموعه این مجموعه رنگارنگ و رنگارنگ ما را وادار به پیروی از آن می کند
[ترجمه گوگل]جلوه های سریالی، کالیودوسکوپی ما را مجبور می کند که از رهبری خود پیروی کند

5. Communication scholars cannot insulate kaleidoscopic real world, hence the Communication and China - Fudan Forum comes into being.
[ترجمه ترگمان]محققان ارتباطات نمی توانند دنیای واقعی را عایق کنند در نتیجه انجمن ارتباطات و ارتباطات چین - Fudan وارد عمل می شود
[ترجمه گوگل]محققان ارتباطات نمیتوانند دنیای واقعی کالیداوسکوپی را عایق بندی کنند، بنابراین ارتباطات و چین - انجمن فودان در حال شکل گیری است

6. Dance, depicting the kaleidoscopic and manifoldand exploring board field, is an art that manifests and beauty.
[ترجمه ترگمان]رقص، نمایش the و manifoldand در حال کاوش زمین، یک هنر است که ظاهر و زیبایی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]رقص، تصویری از منظره کالیودوسکوپی و منیفولد و کاوش در زمینه هیئت مدیره، هنر است که منعکس شده و زیبایی است

7. A rainbow kaleidoscopic energy band of antigravity plasma swirled around the sphere, and often appeared as what you now term the aurora or northern lights.
[ترجمه ترگمان]رنگین کمانی از پلاسمای antigravity در اطراف کره پیچ وتاب می خورد، و اغلب به ظاهر چیزی که در حال حاضر نور سپیده دم یا نور شمالی را نشان می دهد، ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]پلاسمای انرژی kaleidoscopic رنگی از پلاسما ضد گرانش چرخش در اطراف کره، و اغلب به نظر می رسد که شما در حال حاضر به عنوان نور آئورورا یا نور شمالی

8. Give us the right to be young. kaleidoscopic painting we will bring in the youth.
[ترجمه ترگمان]به ما حق بدهیم که جوان باشیم خیلی از نقاشی رنگارنگ که در جوانی به ارمغان خواهیم آورد
[ترجمه گوگل]به ما حق داشتن جوان بودن را بدهید نقاشی کالیداوسکوپی ما جوانان را به ارمغان خواهد آورد

9. She closed her eyes again, kaleidoscopic colours whirling behind her eyelids.
[ترجمه ترگمان]چشمانش را بست و رنگ ها دور پلک هایش می چرخیدند
[ترجمه گوگل]او دوباره چشم هایش را بست، رنگ های کالیودوسکوپی که پشت پلک او می چرخید

10. The kaleidoscopic quality of the book is brilliantly realised on stage.
[ترجمه ترگمان]فوق العاده جذاب کتاب روی صحنه به خوبی تشخیص داده شد
[ترجمه گوگل]کیفیت کالیودوسکوپی کتاب بر روی صحنه برآورده شده است

11. Most famous of those is the kaleidoscopic score written for La Dolce Vita.
[ترجمه ترگمان]معروف ترین آن ها بیست و پنجمین امتیاز نوشته شده برای La زندگی شیرین است
[ترجمه گوگل]معروف ترین آنها نمره کالیودوسکوپی برای لا Dolce Vita است

12. Thoughts appear as kaleidoscopic patterns of light and sound.
[ترجمه ترگمان]افکار به صورت الگوهای متنوع نور و صدا ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]افکار به عنوان الگوهای کالیودوسکوپی نور و صدا ظاهر می شوند

13. London is a kaleidoscopic world.
[ترجمه ترگمان]لندن خیلی متنوع است
[ترجمه گوگل]لندن دنیای کالی اندوسکوپی است

14. Those Victorian forces had apparently enrolled too many inadequate individuals, susceptible to the kaleidoscopic temptations of street life.
[ترجمه ترگمان]آن نیروهای ویکتوریا ظاهرا افراد ناکافی را ثبت نام کرده بودند و در برابر وسوسه های رنگارنگ زندگی خیابانی آسیب پذیر بودند
[ترجمه گوگل]این نیروهای ویکتوریا ظاهرا بسیاری از افراد نامناسب را که مستعد ابتلا به وسوسه های جالبی از زندگی خیابانی بودند، ثبت نام کردند


کلمات دیگر: