کلمه جو
صفحه اصلی

jabberwocky


معنی : سخن نامفهوم
معانی دیگر : زبان (یا عبارت ) من درآوردی و نامفهوم

انگلیسی به فارسی

زبان (یا عبارت ) من درآوردی و نامفهوم


جاذبه، سخن نامفهوم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Jabberwockies
(1) تعریف: in the nineteenth-century tale Through the Looking Glass, a poem containing many nonsense words.

(2) تعریف: (l.c.) nonsensical writing or speech; gibberish.
مشابه: abracadabra, bilge

• nonsense, gibberish; meaningless syllables that look like words
without meaning, nonsensical

مترادف و متضاد

سخن نامفهوم (اسم)
abracadabra, gobbledygook, galimatias, jabberwocky

جملات نمونه

1. He's a figment, a cipher, jabberwocky.
[ترجمه ترگمان]اون یک توهمه، یک رمز و تخیل
[ترجمه گوگل]او گریستن، رمزنگاری، وحشیانه است

2. The trend of baking in onboard reference materials like dictionaries has caught on, as well (though they're unlikely to make "Jabberwocky" more decipherable).
[ترجمه ترگمان]روند پخت در مواد مرجعی مانند فرهنگ های لغت همانند فرهنگ های لغت به خوبی مورد توجه قرار گرفته است (گرچه بعید به نظر می رسد که آن ها \"jabberwocky\" بیشتری ایجاد کنند)
[ترجمه گوگل]روند پخت و پز در مواد مرجع بر روی صفحه، مانند لغت نامه ها نیز در این زمینه دخیل بوده است (البته بعید است که Jabberwocky بیشتر قابل کشف باشد)

3. Six, I can slay the Jabberwocky.
[ترجمه ترگمان]شش تا، میتونم the رو بکشم
[ترجمه گوگل]شش، من می توانم Jabberwocky را بکشم

4. This book brings language to life for children of all ages. It is a delightfully whimsical verse reminiscent of Lewis Carroll's "Jabberwocky" and the works of Dr Seuss.
[ترجمه ترگمان]این کتاب زبان زندگی برای کودکان همه سنین را به ارمغان می آورد این یک شعر whimsical و delightfully است که یادآور \"jabberwocky\" و آثار دکتر Seuss است
[ترجمه گوگل]این کتاب زندگی کودکان را در تمام سنین به ارمغان می آورد این یک آیه خوش طعم غریب است که یادآور خاطرات جادوگری لوئیس کارول و آثار دکتر سوز است

5. In one such exercise he turns to Lewis Carroll's famous nonsense poem "Jabberwocky " to illustrate the importance of sentence structure.
[ترجمه ترگمان]در یکی از این تمرینات، او به شعر مزخرف معروف لوییس کارول برمی گردد تا اهمیت ساختار محکومیت را نشان دهد
[ترجمه گوگل]در یکی از این تمرینات او به شعر معروف «لوبیای کراول» لوبیای جادویی «Jabberwocky» تبدیل می شود تا اهمیت ساختار جمله را بیان کند

6. As for the other sections of this type, it ends with a "JABBERWOCKY" line.
[ترجمه ترگمان]در بخش های دیگر این نوع، با یک خط \"jabberwocky\" به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]همانطور که در بخش های دیگر این نوع است، آن را با خط JABBERWOCKY به پایان می رسد

7. Strange roses, colorful mushrooms, bird from beautiful garden, the Cheshire Cat, Jabberwocky and other wonders of the world through the mirror served as the inspiration for designers brand.
[ترجمه ترگمان]رزه ای عجیب، قارچ رنگین، پرنده از باغ زیبا، the Cheshire، jabberwocky و دیگر عجایب جهان از طریق آینه به عنوان الهامی برای برند طراحان عمل می کرد
[ترجمه گوگل]گلهای عجیب و غریب، قارچ های رنگارنگ، پرنده ای از باغ زیبا، گربه چشیر، Jabberwocky و دیگر شگفتی های جهان از طریق آینه الهام بخش برای نام تجاری طراح بودند

8. However, my machine isn't quite as fast as flim and jabberwocky are, so I'll move them up the list.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ماشین من به اندازه flim و jabberwocky سریع نیست، بنابراین آن ها را در لیست قرار می دهم
[ترجمه گوگل]با این حال، دستگاه من کاملا به همان اندازه سریع و مبهم نیست، بنابراین من آنها را لیست می کنم


کلمات دیگر: