کلمه جو
صفحه اصلی

padrone


معنی : مدیر، ارباب، آقا، صاحب
معانی دیگر : (ایتالیا) ناخدای کشتی بازرگانی، (ایتالیا)مسافرخانه دار، لاتین اقا

انگلیسی به فارسی

(لاتین) اقا، صاحب، مدیر، ارباب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a master; boss.

(2) تعریف: the owner or manager of an inn; innkeeper.

• italian owner or manager; (usa) employer who hires italian immigrants; innkeeper, person who owns an inn

مترادف و متضاد

مدیر (اسم)
principal, master, moderator, administrator, manager, director, foreman, superintendent, helmsman, intendant, padrone, schoolmaster

ارباب (اسم)
suzerain, squire, master, boss, lord, overlord, monsieur, esquire, seignior, liege, padrone

آقا (اسم)
gaffer, monsieur, don, sir, gentleman, mister, gent, seigneur, esquire, seignior, signor, hidalgo, padrone, sahib

صاحب (اسم)
master, lord, padrone

جملات نمونه

1. As the American girl passed the office, the padrone bowed from his desk.
[ترجمه ترگمان]وقتی که آن دختر آمریکایی از دفتر خارج شد، من از روی میزش خم شدم
[ترجمه گوگل]همانطور که دختر آمریکایی دفتر را سپری کرد، پادرون از میز خود خم شد

2. Act I Scene 2: Recitativo - Bravo signor padrone!
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار کنین که من موقعیت رو تغییر دادم
[ترجمه گوگل]قانون من صحنه 2 Recitativo - Bravo signor patrone!

3. Excuse me, ' she said, 'the padrone asked me to bring this for the Signora .
[ترجمه ترگمان]گفت: معذرت می خواهم که از من خواست که این را به سینی ورا بیاورم
[ترجمه گوگل]ببخشید، 'او گفت،' پتررون از من خواست که این را برای سینورا آورده باشم

4. Padrone, I swear by the Holy Virgin I have never taken advantage of your kindness.
[ترجمه ترگمان]به خدا قسم، من به خدا قسم می خورم که هیچ وقت از مهربانی تو سو استفاده نکرده ام
[ترجمه گوگل]Padrone، من سوگند به مقدس خدای من هرگز استفاده از مهربانی شما

5. I do not work for a padrone, or a boss.
[ترجمه ترگمان]من برای یک کارمند یا یک رئیس کار نمی کنم
[ترجمه گوگل]من برای یک پادرون یا یک رئیس کار نمی کنم

6. Both padre and padrone seemed in fine fettle.
[ترجمه ترگمان]هم پدر و هم به نظر می رسید که من بسیار سرخوش و خرم به نظر می رسم
[ترجمه گوگل]هر دو padre و padrone به نظر می رسید در ظاهر خوب است

7. He took a look at the two shepherds carrying their luparas quite openly without fear and remembered how they had come into his cafe and told him their padrone wanted to talk to him.
[ترجمه ترگمان]او نگاهی به دو چوپان انداخت که بدون ترس و واهمه از آن بیرون آمده و به یادش آمده بود که من تصمیم گرفته ام با او صحبت کنم
[ترجمه گوگل]او نگاهی به دو چوپان خود که بدون هیچ ترس وحشیانه به راحتی آنها را حمل می کرد، نگاه کرد و به یاد می آورد که چگونه به کافی شاپ خود می آمدند و به او می گفتند که پتررون خود را با او صحبت می کنند


کلمات دیگر: