کلمه جو
صفحه اصلی

cabal


معنی : دوز و کلک، دسیسه و توطئه، دسیسه کردن
معانی دیگر : دسته ی کوچک و سری و سیاسی، گروهک توطئه گرای، گروهی که محرمانه و به منظور تبانی گردهم می آیند، دسیسه، توطئه، ساخت و پاخت، روایت، راز

انگلیسی به فارسی

دوز و کلک، دسیسه و توطئه، روایت، راز، سر، دسیسه کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small group of people engaged in a secret plot, usu. of a political nature.
مترادف: camarilla, conspiracy
مشابه: accomplices, band, crew, junta, league, party, ring

- The lieutenant colonel was a member of the cabal who plotted against Hitler.
[ترجمه ترگمان] سرهنگ دوم یکی از اعضای انجمن و توطئه علیه هیتلر بود
[ترجمه گوگل] سرهنگ دوم، عضو کابال بود که در برابر هیتلر نقشه گرفت

(2) تعریف: the plot or scheme of such a group.
مترادف: connivance, conspiracy, plot, scheme
مشابه: design, intrigue, plan, program, racket
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cabals, caballing, caballed
• : تعریف: to form a cabal.
مترادف: connive, conspire, plot

• group of people interested in the arts; group of conspirators
conspire, plot against
a cabal is a small group of people who meet secretly, especially for political purposes.

مترادف و متضاد

دوز و کلک (اسم)
complot, cabal, underplot, frame-up

دسیسه و توطئه (اسم)
cabal

دسیسه کردن (فعل)
angle, cabal, intrigue, machinate

plot


Synonyms: scheme, conspiracy, intrigue


جملات نمونه

1. He had been chosen by a cabal of fellow senators.
[ترجمه ترگمان]یک توطئه از جانب سناتور انتخاب شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط کابال سناتورهای دیگر انتخاب شده بود

2. He was assassinated by a cabal of aides within his own regime.
[ترجمه ترگمان]او توسط گروهی از دستیاران در رژیم خودش ترور شد
[ترجمه گوگل]او توسط یک کابلی از کمک کنندگان در رژیم خود ترور شد

3. People who imagine that some small cabal of powerful investors move the market often talk about the gnomes of Zurich.
[ترجمه ترگمان]افرادی که تصور می کنند یکی از cabal کوچک سرمایه گذاران قدرتمند بازار را به حرکت در می آورند اغلب در مورد جن های کوتوله زوریخ صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]افرادی که تصور می کنند برخی از مشتریان کوچک سرمایه گذاران قدرتمند بازار را اغلب در مورد گنوم زوریخ صحبت می کنند

4. Thus leaving the descendants of the cabal in charge of the Imperium?
[ترجمه ترگمان]از این رو نوادگان the را به عهده امپراتوری رم گذاشت؟
[ترجمه گوگل]بنابراین مردهایی از کابال را که مسئول ایمپریوم هستند را ترک می کنند؟

5. The process of removing the cabal that has controlled most of the world for the past 300 years is almost complete, according to sources directly involved in the takedown.
[ترجمه ترگمان]با توجه به منابع مستقیم درگیر در the، فرآیند حذف the که اغلب جهان را برای ۳۰۰ سال گذشته کنترل کرده است، تقریبا کامل است
[ترجمه گوگل]بر طبق منابع مستقیم در برداشت، فرآیند حذف کابالی که بیش از 300 سال گذشته بیش از همه جهان را کنترل کرده است تقریبا کامل است

6. How loyal are you to your fellow cabal members?
[ترجمه ترگمان]تا چه حد وفادار به عضو حزب و عضو حزب خود هستید؟
[ترجمه گوگل]چگونه شما را به اعضای کابال خود اطمینان می دهید؟

7. No, it is not a cabal. It's Team Obama.
[ترجمه ترگمان]نه، it نیست این تیم اوباما است
[ترجمه گوگل]نه، کابال نیست این تیم اوباما است

8. Furthermore, the older they gotbuy cabal alz, the bigger the mortality gap became.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، هرچه آن ها older (cabal alz)را gotbuy، شکاف مرگ و میر بزرگ تر شد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هر چه آنها بزرگتر می شوند، کاباللز بیشتر می شود، و شکاف مرگ و میر بزرگتر می شود

9. We are pleased to announce that CABAL Online will soon cease charging a monthly subscription fee.
[ترجمه ترگمان]ما خوشحالیم که اعلام می کنیم که cabal آنلاین به زودی یک هزینه اشتراک ماهانه را متوقف خواهد کرد
[ترجمه گوگل]ما خوشحالیم که اعلام می کنیم که CABAL Online به زودی هزینه اشتراک اشتراک ماهانه را متوقف خواهد کرد

10. Can you organize a cabal in three and a half minutes?
[ترجمه ترگمان]میشه ظرف سه و نیم دقیقه یه توطئه رو تشکیل بدی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید یک کابال را در عرض سه و نیم دقیقه سازماندهی کنید؟

11. CABAL : No, generals, I will not alow that. My survival is paramount.
[ترجمه ترگمان]نه، ژنرال ها، من این کار را انجام نخواهم داد بقای من خیلی مهمتره
[ترجمه گوگل]کابال نه، ژنرال ها، من این را نخواهم گذاشت بقای من مهمترین است

12. A cabal of Appalachian district directors will undertake a palace revolution.
[ترجمه ترگمان]یکی از cabal \"آپالاچیان تریل\" انقلاب کاخ را به عهده خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]یک کابین از مدیران منطقه Appalachian یک انقلاب کاخ را انجام خواهند داد

13. CABAL : The Tacitus is necesarry, the extermination of Tratos was necesarry.
[ترجمه ترگمان]cabal: تاسیت necesarry است، نابودی of necesarry است
[ترجمه گوگل]کابال Tacitus ضروری است، از بین بردن Tratos ناسازگار بود

14. Is there a rival in your cabal ( for power, affection or leadership )?
[ترجمه ترگمان]آیا در cabal رقیب تان (برای قدرت، محبت یا رهبری)رقیب تان وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا رقیب شما در کابال شما (برای قدرت، مهربانی یا رهبری) وجود دارد؟

15. The last dark cabal is in full panic mode.
[ترجمه ترگمان]آخرین cabal سیاه در حالت وحشت کامل قرار دارد
[ترجمه گوگل]آخرین کابال تاریک در حالت وحشت کامل است

پیشنهاد کاربران

فرقه

گروهک کوچک سری با مقاصد سیاسی و توطئه گری


کلمات دیگر: