1. Haberdashers and provision merchants were to be granted a few houses.
[ترجمه ترگمان]بازرگانان و بازرگانان را به چند خانه اجاره می دادند
[ترجمه گوگل]خانه های کوچک و مجلل باید به آنها تعلق گیرد
2. He became a haberdasher and Merchant Adventurer, growing rich on the cloth export trade to Antwerp.
[ترجمه ترگمان]او a و ماجراجوی Merchant شد که در تجارت صادرات پارچه به آنورس به ثروت رسیده بود
[ترجمه گوگل]او تبدیل به یک مغازه دار و ماجراجو Merchant، رشد رو به رشد در تجارت صادرات پارچه به آنتورپ
3. The suit also names the 49ers' chief haberdasher and hair hat, Carmen Policy.
[ترجمه ترگمان]این لباس همچنین ۴۹ ers را با کلاه برداری و کلاه مو، سیاست کار من نام گذاری می کند
[ترجمه گوگل]کت و شلوار نیز کلاه مغازه دار عمده و کلاه زنانه، Carmen Policy را نام برد
4. A failed haberdasher before going into politics, Truman seemed overwhelmed by the job.
[ترجمه ترگمان]پیش از ورود به سیاست، یک خرازی با شکست مواجه شد و به نظر می رسید که از این کار ناراحت است
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن به سیاست، مغازه دار شکست خورده، ترومن به نظر می رسید از کار شگفت انگیز به نظر می رسید
5. The handsome delight of haberdashers succeeded.
[ترجمه ترگمان]از راه رفتن به مغازه خرازی فروشی، از این کار لذت می بردم
[ترجمه گوگل]لذت زیبایی دکوراسیون منزل موفق شد
6. HABERDASHER. Here is the cap your worship did bespeak .
[ترجمه ترگمان]خرازی فروشی این کلاهی است که جنابعالی می فرمایید
[ترجمه گوگل]HABERDASHER در اینجا کلاه خود را عبادت می گویند
7. The haberdasher presented a cap, saying, " Here is the cap your worship bespoke. "
[ترجمه ترگمان]دکاندار این کلاه را به او تقدیم کرد و گفت: \" این کلاه جنابعالی است \"
[ترجمه گوگل]مغازه ملبورن یک کلاه را ارائه داد و گفت: 'در اینجا کت و شلواری است که پرستش خود را بر روی آن قرار داده است '
8. The haberdasher presented a cap.
[ترجمه ترگمان]فروشنده دوره گرد کلاه به سر گذاشت
[ترجمه گوگل]مانیکور کراوات را ارائه داد