1. abdominal pain
درد شکم
2. abdominal pouch
(کانگورو و غیره) کیسه ی شکمی (marsupium هم می گویند)
3. abdominal region
(کالبدشناسی) ناحیه ی شکمی (هریک از نه بخشی که شکم به آن تقسیم می شود)
4. the abdominal region
ناحیه ی شکم
5. Through this incision, the abdominal cavity is distended with carbon dioxide gas.
[ترجمه ترگمان]از طریق این برش، حفره شکمی با گاز کربن دی اکسید تکه تکه می شود
[ترجمه گوگل]از طریق این برش، حفره شکمی با گاز دی اکسید کربن طراحی شده است
6. She was advised to have an abdominal X-ray.
[ترجمه ترگمان]اون توصیه کرد که اشعه ایکس شکمی داشته باشه
[ترجمه گوگل]او توصیه شده بود که یک اشعه ایکس شکم داشته باشد
7. Her symptoms included abdominal pain and vomiting.
[ترجمه ترگمان]علائم او شامل درد شکمی و استفراغ است
[ترجمه گوگل]علائم او شامل درد شکم و استفراغ است
8. Abdominal tissues sometimes adhere after an operation.
[ترجمه ترگمان]برخی اوقات پس از یک عملیات، بافت Abdominal به هم متصل می شوند
[ترجمه گوگل]بافت های شکمی گاهی اوقات پس از یک عمل جفت می شوند
9. He was taken to hospital suffering from severe abdominal pain.
[ترجمه ترگمان]اون از درد شدید شکمی گرفته بیمارستان
[ترجمه گوگل]او به بیمارستان مبتلا به درد شدید شکم منتقل شد
10. He complained of increasing abdominal discomfort.
[ترجمه ترگمان]او از افزایش ناراحتی شکمی شکایت داشت
[ترجمه گوگل]او از افزایش ناراحتی شکمی شکایت کرد
11. Through a midline abdominal incision, a cholecystectomy was performed and the lesser pancreatic duct was ligated.
[ترجمه ترگمان]از طریق برش میانی قلب، یک cholecystectomy انجام شد و مجرای اصلی لوزالمعده از بین رفت
[ترجمه گوگل]از طریق یک برش عرضی midline، یک کولسیستکتومی انجام شد و مجرای لوزالمعده کمتر لگد زده شد
12. The stomach was then returned to the abdominal cavity and the wound covered with a moistened cotton wool pad.
[ترجمه ترگمان]سپس شکم به حفره شکمی بازگشت و زخم با یک پد مرطوب کننده پنبه پوشانده شد
[ترجمه گوگل]سپس معده به حفره شکمی بازگشت و زخم با پد پنبه مرطوب پوشیده شده بود
13. Three days after the last lithotripsy, the plain abdominal x ray showed no calcifications in the right upper abdomen.
[ترجمه ترگمان]سه روز پس از آخرین lithotripsy، اشعه ایکس در قسمت راست شکم هیچ کلسیم نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]سه روز پس از آخرین لیتوتریپسی، اشعه X اشعه ایکس شکم در شکم فوقانی راست قرار نداشت
14. Later, bassist Mike Mills recovered from abdominal surgery and Michael Stipe recovered from a hernia operation.
[ترجمه ترگمان]بعدا مایک میلز از جراحی شکمی بهبود یافت و مایکل Stipe از یک جراحی فتق نجات یافت
[ترجمه گوگل]بعدها، مایک میلز ناپدید شد از جراحی شکم و مایکل استیپ از عملیات فتق یک عمل جراحی بهبود یافت
15. Small bowel biopsy and abdominal computed tomography are essential but often unhelpful in early diagnosis.
[ترجمه ترگمان]بیوپسی روده کوچک و پرتونگاری محاسبه شده شکمی ضروری هستند اما در تشخیص زودهنگام بی فایده هستند
[ترجمه گوگل]بیوپسی روده کوچک و توموگرافی کامپیوتری شکم ضروری هستند، اما اغلب در تشخیص زودرس بی فایده اند