1. Napoleon arrayed his troops for battle.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون قشون خود را برای پیکار آماده ساخت
[ترجمه گوگل]ناپلئون سربازان خود را برای جنگ گذاشت
2. Napoleon was defeated by the Duke of Wellington at the battle of Waterloo.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون در نبرد واترلو با دوک ولینگتون شکست خورد
[ترجمه گوگل]ناپلئون توسط دوک ولینگتون در نبرد واترلو شکست خورد
3. Napoleon threatened to starve the country into submission.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون تهدید کرد که کشور را به گرسنگی وامی دارد
[ترجمه گوگل]ناپلئون تهدید کرد که کشور را به زور گرسنه کند
4. Napoleon was vanquished at the battle of Waterloo in 18
[ترجمه ترگمان]ناپلئون در نبرد واترلو در سال ۱۸ مغلوب شد،
[ترجمه گوگل]ناپلئون در 18 سالگی در نبرد واترلو شکست خورد
5. He is under the delusion that he is Napoleon.
[ترجمه ترگمان]او در اشتباه است که ناپلئون است
[ترجمه گوگل]او تحت تاسف است که او ناپلئون است
6. Napoleon III authorized Haussmann to rebuild Paris.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون سوم به Haussmann اجازه داد که پاریس را بازسازی کند
[ترجمه گوگل]ناپلئون III مجاز به بازسازی پاریس بود
7. Instead of confronting the enemy directly, Napoleon simply outflanked them.
[ترجمه ترگمان]به جای رویارویی مستقیم با دشمن، ناپلئون به سادگی آن ها را از بین می برد
[ترجمه گوگل]به جای مقابله با دشمن به طور مستقیم، ناپلئون به سادگی آنها را فراموش کرد
8. He was a direct descendant of Napoleon Bonaparte.
[ترجمه ترگمان]او از نوادگان ناپلئون بناپارت بود
[ترجمه گوگل]او یک نسل مستقیم ناپلئون بناپارت بود
9. Historical analogies, as between Napoleon and Hitler, ought not to be carried too far.
[ترجمه ترگمان]قیاس تاریخی، مانند بین ناپلئون و هیتلر نباید زیاد انجام شود
[ترجمه گوگل]تقابل های تاریخی، مانند بین ناپلئون و هیتلر، نباید بیش از حد انجام شود
10. My boss is a little Napoleon.
[ترجمه ترگمان]رئیسم یک ناپلئون کوچک است
[ترجمه گوگل]رئیس من یک ناپلئون کوچک است
11. Napoleon was defeated at the Battle of Waterloo.
[ترجمه ترگمان]ناپلئون در نبرد واترلو شکست خورده بود
[ترجمه گوگل]ناپلئون در نبرد واترلو شکست خورد
12. The Prosecutor looked toward Napoleon, waiting for him to thunder an objection.
[ترجمه ترگمان]دادستان به ناپلئون نگریست و منتظر بود که او اعتراض نماید
[ترجمه گوگل]دادستان به سمت ناپلئون نگاه کرد و منتظر شد تا او را به اعتراض ریشخند بزند
13. Do you know who Napoleon was?
[ترجمه ترگمان]شما می دانید که ناپلئون کیست؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که ناپلئون چیست؟
14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
15. The professor wrote a lengthy book on Napoleon.
[ترجمه ترگمان]استاد کتاب مفصلی درباره ناپلئون نوشت
[ترجمه گوگل]پروفسور یک کتاب طولانی درباره ناپلئون نوشت