کلمه جو
صفحه اصلی

dalliance


معنی : تفریح و بازی از روی هوسرانی
معانی دیگر : لاسیدن، سرسری گرفتن، طفره، انفاق تدافعی

انگلیسی به فارسی

تفریح و بازی از روی هوس‌رانی، طفره


تقلید، تفریح و بازی از روی هوسرانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: amorous play; flirtation.

(2) تعریف: a wasting away of time; loitering; dawdling.

- Because of his dalliance, he missed the deadline for applying to the university.
[ترجمه ترگمان] او به خاطر خوشگذرانی خود، مهلت درخواست برای این دانشگاه را از دست داد
[ترجمه گوگل] به علت ناکامی او، آخرین مهلت برای درخواست دانشگاه را از دست داد

• flirtation
you can use dalliance to refer to people's behaviour or their activities when they are wasting time in an idle and unnecessary manner; a literary use.
dalliance is the behaviour shown by two people who are flirting with each other; an old-fashioned use.

مترادف و متضاد

تفریح و بازی از روی هوسرانی (اسم)
dalliance

dawdling


Synonyms: dabbling, delay, delaying, dilly-dallying, frittering, frivoling, idling, loafing, loitering, playing, poking, procrastinating, procrastination, puttering, toying, trifling


Antonyms: hastening, hurrying, push, rush


love affair


Synonyms: affair, a little on the side, amorous play, carrying on, fling, fooling around, frolicking, hanky-panky, messing around, relationship, seduction, toying, working late at office


جملات نمونه

1. It turned out to be his last dalliance with the education system.
[ترجمه ترگمان]این کار آخرین dalliance او با سیستم آموزشی بود
[ترجمه گوگل]معلوم شد که آخرش با نظام آموزش و پرورش است

2. In February 196 she began a dalliance with Robin Douglas - Home, 3 a talented and troubled pianist and the nephew of a former prime minister.
[ترجمه ترگمان]در فوریه ۱۹۶ او یک عشق بازی با رابین داگلاس - خانه، ۳ یک پیانیست با استعداد و با استعداد و برادرزاده یکی از نخست وزیر سابق آغاز کرد
[ترجمه گوگل]در فوریه 196 او با 'رابین داگلاس - خانه'، 3 پیانیست با استعداد و مضطرب و برادرزاده نخست وزیر سابق روبرو شد

3. Did they have time for dalliance?
[ترجمه ترگمان]برای dalliance وقت داشتند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها زمان دالایی داشتند؟

4. The man had escape on his mind, not dalliance.
[ترجمه ترگمان]این مرد از ذهن او فرار کرده بود نه dalliance
[ترجمه گوگل]این مرد در ذهنش فرار کرده بود، نه نزاع

5. She also knew nothing about Bill's dalliance with Monica Lewinsky.
[ترجمه ترگمان]او همچنین هیچ چیز در مورد dalliance با مونیکا لوینسکی هم نمی دانست
[ترجمه گوگل]او همچنین هیچ چیز در مورد تقلب بیل با مونیکا لوینسکی نمی دانست

6. Slight dalliance with her makes the very diminutive seem as big as life.
[ترجمه ترگمان]dalliance کوچک با او زندگی very به بزرگی زندگی است
[ترجمه گوگل]تقلا کمی با او باعث می شود بسیار کوچک به نظر می رسد بزرگ به عنوان زندگی است

7. In his memoir, he would put down his dalliance with a White House intern to the worst of all possible motives.
[ترجمه ترگمان]زندگی نامه اش را با یک انترن سفید برای بدترین انگیزه های احتمالی در نظر می گرفت
[ترجمه گوگل]در خاطرات خود، او را با یکی از کارکنان کاخ سفید به بدترین انگیزه های ممکن کنار گذاشت

8. Do not give dalliance Too much the rein:the strongest oaths are straw To the fire i' the blood.
[ترجمه ترگمان]dalliance را Too و rein: قوی ترین سوگند در برابر آتش است
[ترجمه گوگل]از بین نرفتن بیش از حد: قدرتمندترین سوگند ها کاه است به آتش من خون است

9. Keira's last dalliance with the Pirates franchise (she's not returning for Part IV) failed to resolve any off the major problems that Dead Man's Chest encountered.
[ترجمه ترگمان](کیرا)آخرین dalliance با گروه دزدان دریایی (که برای بخش چهارم باز نمی گردد)نتوانست مشکلات عمده ای را حل کند که صندوق مرد مرده با آن مواجه شد
[ترجمه گوگل]آخرین ارزیابی کایرا با حق رای دادن دزدان دریایی (او برای قسمت چهارم باز نمی گردد) موفق به حل هر گونه مشکل عمده ای که سینه مرد مرده را در بر داشت

10. entered into an advertising dalliance with Google, but this fell apart after antitrust authorities signalled that they would not approve such an agreement.
[ترجمه ترگمان]او با گوگل وارد یک عشق بازی تبلیغاتی شد، اما پس از آنکه مقامات آنتی تراست اعلام کردند که چنین قراردادی را تصویب نخواهند کرد، این یکی جدا شد
[ترجمه گوگل]وارد سامانه تبلیغاتی با گوگل شد، اما پس از آنکه مقامات ضد تروریستی اعلام کردند که چنین توافقی را تایید نمی کنند، این اختلاف افتاد

11. There was, however, one dalliance that continues to intrigue the old salts who worked on the 18-berth vessels at Ocean Village Marina.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک dalliance وجود داشت که به توطئه چینی با نمک های قدیمی ادامه می داد که در کشتی ۱۸ کشتی در ساحل اقیانوس مارینا کار می کردند
[ترجمه گوگل]با وجود این، یک اختلاف نظر وجود داشت که همچنان به جذب نمک های قدیمی که در کشتی های 18 بند در اقیانوس رومینا ماریین مشغول بودند، ادامه داد

12. I didn't realize it at first. I thought that perhaps it was only adalliance.
[ترجمه ترگمان]اولش متوجه نشدم من فکر می کردم که شاید فقط adalliance باشد
[ترجمه گوگل]من آن را در ابتدا متوجه نشدم من فکر کردم که شاید این فقط adalliance بود

13. I tell James, my former more-off-than-on dalliance, in a slightly gloating email.
[ترجمه ترگمان]به جیمز می گویم، دوست سابق من در مورد خوشگذرانی، با یک ایمیل مشتاقانه
[ترجمه گوگل]من به جیمز، سابق من بیشتر از خاموش شدن در، در یک ایمیل کمی دلهره آور می گویم

14. Instead Yahoo! entered into an advertising dalliance with Google, but this fell apart after antitrust authorities signalled that they would not approve such an agreement.
[ترجمه ترگمان]به جای Yahoo! او با گوگل وارد یک عشق بازی تبلیغاتی شد، اما پس از آنکه مقامات آنتی تراست اعلام کردند که چنین قراردادی را تصویب نخواهند کرد، این یکی جدا شد
[ترجمه گوگل]در عوض یاهو وارد سامانه تبلیغاتی با گوگل شد، اما پس از آنکه مقامات ضد تروریستی اعلام کردند که چنین توافقی را تایید نمی کنند، این اختلاف افتاد

15. But he did not feel that she looked upon their amorous exchanges as more than innocent dalliance.
[ترجمه ترگمان]اما احساس نمی کرد که او به exchanges عاشقانه خود بیش از dalliance معصومانه نگاه می کند
[ترجمه گوگل]اما او احساس نکرد که او بر مبادلات عاشقانه خود به اندازه بیش از تقصیر بیگناه نگاه کند


کلمات دیگر: