کلمه جو
صفحه اصلی

jackal


معنی : شغال، توره، جان کنی مفت
معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی یا سانسکریت)، (جانور شناسی) شغال (انواع سگ های وحشی کوچکتر از گرگ که به صورت گروهی شکار می کنند و لاشخور هم هستند ـ بومی آسیا و شمال افریقا)، تورک، نوکر حلقه به گوش، قره نوکر، کاسه لیس، سفله، ش شغال

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) شغال، توره، جان کنی مفت


شغال، توره، جان کنی مفت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of a number of wild Asian and African dogs, closely related to the wolf, that are esp. known for scavenging and for attacking small or weakened prey.

(2) تعریف: someone who performs or assists in degrading or villainous tasks, esp. to serve another.

• nocturnal wild dog common to asia and africa; rascal, thief; menial worker
a jackal is a wild animal that looks like a dog, has long legs and pointed ears, and lives in africa and southern asia.

مترادف و متضاد

شغال (اسم)
reynard, jackal

توره (اسم)
jackal

جان کنی مفت (اسم)
jackal

جملات نمونه

1. A jackal is a kind of the animal that scavenges rotten meat.
[ترجمه ترگمان]شغال نوعی حیوان است که گوشت فاسد می کند
[ترجمه گوگل]یک شغال نوعی حیوانی است که گوشت فاسد را از بین می برد

2. The jackal as Anubis presided over mummification and was lord and protector of cemeteries.
[ترجمه ترگمان]شغال او را Anubis و ارباب و محافظ گورستان بود
[ترجمه گوگل]شاکر به عنوان Anubis به ریاست مومیایی کردن و ارباب و محافظ گورستان بود

3. You are too much of a jackal. I could never trust you.
[ترجمه احمد] تو خیلی شغال صفتی ، هرگز نمی تونم به تو اعتماد کنم
[ترجمه ترگمان] تو خیلی شغال هستی هیچوقت نمیتونم بهت اعتماد کنم
[ترجمه گوگل]شما بیش از حد یک شغال هستید من هرگز به شما اعتماد نداشتم

4. The Sultan sings and a Jackal falls in the forest.
[ترجمه ترگمان]سلطان آواز می خواند و a در جنگل می افتد
[ترجمه گوگل]سلطان آواز می خواند و یک شغال در جنگل می افتد

5. Tom handed her a Jackal shield unit and two plasma grenades.
[ترجمه ترگمان]تام یه واحد Jackal و دوتا نارنجک پلاسما بهش داد
[ترجمه گوگل]تام به او یک واحد سپر شغال و دو نارنجک پلاسما دست زد

6. Tiger, leopard, bear, jackal mask shape to be false to the production of fabrics or fur.
[ترجمه ترگمان]ببر، پلنگ، خرس، شکل ماسک شغال باید برای تولید پارچه یا خز مصنوعی باشند
[ترجمه گوگل]ببر، پلنگ، خرس، شکل ماسک شغال به ساخت پارچه یا خز نادرست است

7. Now there was an aged jackal, and he devised a plan to get food.
[ترجمه ترگمان]اکنون یک شغال سالخورده وجود داشت که برای تهیه غذا نقشه ای طرح کرده بود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر یک شغال ساله وجود داشت، و او یک طرح برای تهیه غذا طراحی کرد

8. DNA analysis has shown that the Egyptian jackal, previously believed to be a subspecies of the golden jackal, is a relative of the grey wolf.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل DNA نشان داده است که شغال مصری، پیش از این گمان می رفت که یک گونه از شغال طلایی باشد، یکی از بستگان گرگ خاکستری است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل DNA نشان داده است که شاکله مصری، که قبلا بعنوان یک زیرگونه شغال طلایی شناخته می شود، نسبی گرگ خاکستری است

9. They held Jackal shield gauntlets, ready to activate them to protect the others.
[ترجمه ترگمان]آن ها سپر Jackal را نگه داشته بودند، آماده برای محافظت از دیگران
[ترجمه گوگل]آنها دستکش های محافظ شالاک را نگه داشتند، آماده فعال کردن آنها برای حفاظت از دیگران بودند

10. A wolf and a jackal often went hunting together.
[ترجمه ترگمان]گرگ و شغال اغلب به شکار می رفتند
[ترجمه گوگل]یک گرگ و یک شغال اغلب با هم شکار می شوند

11. Lang chose a tune from a propaganda flick about the Korean War, in which heroic and outnumbered Chinese troops mow down the American "jackal. "
[ترجمه ترگمان]لانگ با حرکت تبلیغاتی در مورد جنگ کره، آهنگی را انتخاب کرد که در آن سربازان چینی بیشتر و بیشتر از \"شغال\" آمریکایی رد می شدند
[ترجمه گوگل]لنگ یک لحظه از یک تلنگر تبلیغاتی در مورد جنگ کره ای را انتخاب کرد که در آن نیروهای قهرمانانه و غالبا چینی نیروی شغال آمریکا را کشتند '

12. Beware of jackal when you live in a big city.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که در شهر بزرگی زندگی می کنید از شغال باشید
[ترجمه گوگل]مراقب شغال باشید زمانی که در یک شهر بزرگ زندگی می کنید

13. Tiny Duffy was Willie's loyal political jackal.
[ترجمه ترگمان]دافی یک شغال وفادار و وفادار بود
[ترجمه گوگل]کوچک Duffy شاکی سیاسی وفادار ویلی بود

14. He strapped one of Jackal shields to his forearm.
[ترجمه ترگمان]اون یکی از سپرها رو روی ساعد بسته بود
[ترجمه گوگل]او یکی از سپر های شغال را به ساعدش متصل کرد

15. Your mission: Capture and eliminate the Jackal, a dangerous weapons dealer helping to arm a terrible civil war ravaging Africa.
[ترجمه ترگمان]ماموریت شما: ثبت و حذف the، یک فروشنده اسلحه خطرناک که به کمک گرفتن یک جنگ داخلی وحشتناک به افریقا کمک می کند
[ترجمه گوگل]ماموریت شما: ضبط و از بین بردن شغال، یک فروشنده سلاح خطرناک است که کمک می کند تا جنگ داخلی وحشتناکی را که آفریقا را ویران می کند، باز کند

پیشنهاد کاربران

Jackal انگلیسی در زبان ترکی در ریخت چاقّال و در زبان فارسی در ریخت شغال کاربرد دارد.

از ریشه فارسی یا هندی
( همچنین در آلمانی: schakal )

شغال
سگسانان کوچک که حتی سگ هم باهاشون مشکل داره : )
فحش مورد علاقه ایرانی ها :|


کلمات دیگر: