کلمه جو
صفحه اصلی

cacophonous


معنی : ناهنجار، بدصدا
معانی دیگر : بدصدا، ناهنجار

انگلیسی به فارسی

بدصدا، ناهنجار


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: characterized by a discordant, sometimes unpleasant, mixture of sounds.

- Some find Stravinsky's unconventional harmonies cacophonous and jarring.
[ترجمه ترگمان] برخی از آن ها harmonies غیر متعارف Stravinsky و jarring را پیدا می کنند
[ترجمه گوگل] برخی از هارمونی های غیر متعارف استراوینسکی را می توان با هم مخلوط کرد

• having a discordant sound, discordant, inharmonious, jarring

مترادف و متضاد

harsh sounding


Synonyms: clinking, discordant, disharmonic, dissonant, grating, ill-sounding, immusical, inharmonious, jangly, jarring, noisy, raucous, sour, strident, unmusical


Antonyms: quiet


ناهنجار (صفت)
abnormal, malformed, raucous, dissonant, rough, maladaptive, abnormous, coarse, incult, maladroit, backhand, lumpy, unkempt, scruffy, cacophonous, gruff, incondite, inelegant, uncouth, surly

بد صدا (صفت)
cacophonous

جملات نمونه

1. a cacophonous sound
صدای گوشخراش

2. I lay in the cacophonous darkness thinking about magic.
[ترجمه ترگمان]در تاریکی cacophonous که به جادو فکر می کردم دراز کشیدم
[ترجمه گوگل]من در تاریکی کثیف فکر می کنم در مورد سحر و جادو

3. There the music is cacophonous in nature.
[ترجمه ترگمان]در آنجا موسیقی در طبیعت بو جود آمده است
[ترجمه گوگل]وجود دارد موسیقی در طبیعت cacophonous است

4. Or India, with her cacophonous, messy. multi-ethnic democracy?
[ترجمه ترگمان]یا ایندیا، با her، درهم و برهم دموکراسی چند نژادی؟
[ترجمه گوگل]یا هندوستان، با او کثیف، کثیف دموکراسی چند قومی؟

5. In America's cacophonous and hyper-active democracy, this means that actions and adventures tend to be self-regulating, at least over a period of years.
[ترجمه ترگمان]در دموکراسی آمریکا و دموکراسی بیش از حد فعال، این به این معنی است که اقدامات و ماجراها حداقل در طول یک دوره از سال ها تمایل به تنظیم خود دارند
[ترجمه گوگل]در دموکراسی سرسخت و پرجمعیت آمریکا این به این معنی است که اقدامات و ماجراهای حداقل در طی یک سال، خود تنظیم کننده است

6. And the city is just too cacophonous for meaningful conversation.
[ترجمه ترگمان]و این شهر برای گفتگوی معنی دار بسیار تنگ شده است
[ترجمه گوگل]و شهر فقط برای مکالمه معنی دار است

7. When it reached mine, I heard cacophonous music like a calliope and felt as if Roman candles had been lighted inside my skull.
[ترجمه ترگمان]وقتی به معدن رسید صدای موسیقی cacophonous را شنیدم و احساس کردم که انگار یک شمع رومی داخل جمجمه من روشن شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که به مین رسیدم، موسیقی شبیه صدای بلند را شنیدم، مثل یک صدف، و احساس کردم که شمع های رومی در داخل جمجمه من روشن شده بودند

8. They produced the most cacophonous beat of pop music.
[ترجمه ترگمان]آن ها the آهنگ موسیقی پاپ را تولید کردند
[ترجمه گوگل]آنها ضربهای مبهم موسیقی پاپ را تولید کردند

9. It is quite a shock to move from this charming, if slightly aimless stuff back into the original cacophonous maelstrom.
[ترجمه ترگمان]تکان خوردن از این فریبنده، اگر چیزهای بی معنی و بی هدف در این گرداب واقعی به وجود آمده باشد، واقعا حیرت آوره
[ترجمه گوگل]این کاملا شگفت انگیز است که از این جذابیت حرکت کند، اگر چیزهای کمی بی هدف را به سرزمین اصلی سرخوشه تبدیل کند

10. Her work was there, her friends were there-even her remote acquaintances from college at Brown ten years ago were there-and she had made her home in the cacophonous, cozy comfort of the Village.
[ترجمه ترگمان]کار او در آنجا بود، دوستانش آنجا بودند - حتی آشنایان دور او از دانشگاه براون در ده سال پیش در آنجا بودند - و او او را با cacophonous و راحت و راحت روستا به خانه آورده بود
[ترجمه گوگل]کار او وجود دارد، دوستان او وجود دارد - حتی از آشنایان راه دور خود را از دانشگاه کالج در براون ده سال پیش وجود دارد - و او خانه خود را در راحتی cacophonous، راحت و راحت از روستای ساخته شده است

11. As expected, birds raised in soundproof boxes grew up to sing cacophonous songs.
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، پرندگانی که در جعبه های صوتی خود ساخته شده بودند به آواز خواندن آواز خواندند
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، پرندگان مطرح در جعبه های صوتی بزرگ تر آواز خواندن آواز خواندن

12. As you can hear, the result is a bit cacophonous (although you can hear its nested structure in a coarse way).
[ترجمه ترگمان]همانطور که می توانید بشنوید، نتیجه کمی cacophonous است (اگر چه شما می توانید ساختار تودرتو را به روش خشن بشنوید)
[ترجمه گوگل]همانطور که می توانید بشنوید، نتیجه کمی کمیاب است (اگرچه می توانید ساختار توجیه شده خود را به صورت یکنواخت بشنوید)

13. Cao Huiping, 4 a taxi driver whose childhood compound was stuffed with 17 unrelated families, recalls when vendors filled the air with a cacophonous racket of competing tunes.
[ترجمه ترگمان]کایو و وی، ۴ یک راننده تاکسی که ترکیب کودکی آن ها با ۱۷ خانواده نامربوط پر شده بود، به خاطر می آورد که وقتی فروشندگان هوا را با راکت cacophonous پر کردند
[ترجمه گوگل]کائو Huiping، 4 راننده تاکسی که ترکیب دوران کودکی خود را با 17 خانواده غیر مرتبط پوشانده شده است، به یاد می آورد زمانی که فروشندگان هوا با یک رکت کوکاکون از آهنگ های رقابتی را پر کرد

14. Mostly the 20% of earth's surface that is problematic are related unto the cities humanity resides within as they produce the most greatly sour sounds of all that are cacophonous to listen unto.
[ترجمه ترگمان]بیشتر از ۲۰ % سطح زمین که مشکل است، مربوط به شهرها است که انسانیت در آن ساکن است، در حالی که بیش ترین صدای ترش را که برای گوش دادن به آن ها وجود دارد، تولید می کنند
[ترجمه گوگل]بیشتر 20٪ از سطح زمین که مشکل ساز است مربوط به شهرها بشریت است که در آن ساکن هستند، زیرا صداهای فراوانی از همه کسانی که به گوش دادن گوش می دهند، تولید می کنند


کلمات دیگر: