کلمه جو
صفحه اصلی

idealist


معنی : ایدیالیست
معانی دیگر : آرمان گرا، (فلسفه) پنداره گرا، مینوگرا، خیال گرا، ایده الیست

انگلیسی به فارسی

ایده الیست


ایده آلیست، ایدیالیست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person with high or noble principles, goals, or codes of action.

- She is an idealist, who will never stop fighting for world peace.
[ترجمه bahar] او ایده آلیست است کسی که هرگز جنگیدن برای صلح جهانی را متوقف نخواهد کرد.
[ترجمه ترگمان] او idealist است که هرگز برای صلح جهانی مبارزه نخواهد کرد
[ترجمه گوگل] او ایده آلیست است که هرگز برای صلح جهانی مبارزه نخواهد کرد

(2) تعریف: a person who sets unrealistic or impractically high goals or standards.
مشابه: romantic

(3) تعریف: an artist or writer who conveys an ideal vision of the world.
مشابه: utopian

• one who forms ideals, one who lives according to some standard of perfection, one who pursues high and noble goals

مترادف و متضاد

ایدیالیست (اسم)
idealist

person who holds fancies in mind, who believes in perfection


Synonyms: dreamer, enthusiast, escapist, optimist, Platonist, radical, romancer, romantic, romanticist, seer, stargazer, theorizer, transcendentalist, utopian, visionary


Antonyms: pragmatist, realist


جملات نمونه

1. the discord between the idealist and materialist philosophies
تباین بین فلسفه ی ماده گرایی و فلسفه ی آرمان گرایی

2. He is a political pragmatist, not an idealist.
[ترجمه ترگمان]او یک عملگرا سیاسی است، نه یک idealist
[ترجمه گوگل]او یک پراگماتیست سیاسی است، نه ایده آلیست

3. He's too much of an idealist for this government.
[ترجمه ترگمان]اون برای این دولت خیلی of
[ترجمه گوگل]او بیش از این ایده آل برای این دولت است

4. Metaphysics is part and parcel of the idealist world outlook.
[ترجمه ترگمان]متافیزیک بخشی از دیدگاه جهانی idealist است
[ترجمه گوگل]متافیزیک بخشی از جهان بینی ایده آل گرا است

5. He is not such an idealist that he cannot see the problems.
[ترجمه ترگمان]او چنان idealist نیست که نمی تواند مشکلات را ببیند
[ترجمه گوگل]او چنین ایده ای نیست که او مشکلات را ببیند

6. The pragmatist knows it better than the idealist. 97 excess A sledge-hammer to crack a nut.
[ترجمه ترگمان]The این را بهتر از the می داند بیش از ۹۷ یک چکش برای شکستن یک مهره
[ترجمه گوگل]پراگماتیست آن را بهتر از ایده آلیست می داند 97 بیش از حد یک چکش برای گشودن مهره

7. Euripides' satire on the paranoia of the idealist has always been the cult play of the Attic repertoire.
[ترجمه ترگمان]طنز و هجو Euripides درباره جنون of همواره از زمره cult the Attic بوده است
[ترجمه گوگل]طنز Euripides در پارانویای ایده آلیست همیشه بازی فرقه ای از مجسمه سازی اتاق زیر شیروانی بوده است

8. Idealist philosophers saw the human body as the most perfect expression of the vertebrate form.
[ترجمه ترگمان]فلاسفه idealist بدن انسان را به عنوان کامل ترین توصیف از شکل مهره داران می بینند
[ترجمه گوگل]فیلسوفان ایده آل، بدن انسان را به عنوان بیان کامل شکل مهره ای دیدند

9. Inside every cynical person, there is a disappointed idealist. George Carlin
[ترجمه ترگمان]درون هر فرد بدبین، یک idealist نا امید کننده وجود دارد جورج Carlin
[ترجمه گوگل]در داخل هر شخص بدبینانه، ایده آلیست ناامید کننده وجود دارد جورج کارلین

10. For a philosophical Idealist, this is a perfectly respectable approach, whatever one thinks of it.
[ترجمه ترگمان]برای یک فلسفه فلسفی، این روش کاملا قابل احترام است، هر کس به آن فکر می کند
[ترجمه گوگل]برای یک Idealist فلسفی، این یک رویکرد کاملا قابل احترام است، هرچند که آن را درک می کند

11. Julie McCann is the idealist who believes that there will be everlasting lightbulbs and cars that run on water after the revolution.
[ترجمه ترگمان]جولی مک the، the است که معتقد است پس از انقلاب لامپ و ماشین های ابدی وجود خواهند داشت
[ترجمه گوگل]جولی McCann ایده آلیست است که معتقد است که چراغ های ابری و ماشین هایی که پس از انقلاب در آب می کنند وجود خواهد داشت

12. Bazarov is an idealist and a brave man, and his aims are rational.
[ترجمه ترگمان]Bazarov یک idealist و یک مرد شجاع است، و اهداف او منطقی هستند
[ترجمه گوگل]بازاروف ایده آلیست و مرد شجاع است و اهداف او منطقی است

13. Gatting, the street fighter; and Gower, the idealist.
[ترجمه ترگمان]Gatting، مبارز خیابانی، Gower، the
[ترجمه گوگل]گاتینگ، جنگنده خیابانی؛ و Gower، ایده آلیست

14. An idealist, you are always trying to help.
[ترجمه ترگمان]یک idealist، تو همیشه سعی می کنی کمک کنی
[ترجمه گوگل]ایده آلیست، شما همیشه سعی در کمک دارید

15. I would probably categorize him as a romantic idealist -- a dreamer.
[ترجمه ترگمان] احتمالا اونو به عنوان یه ایده رمانتیک ایده آل طبقه بندی می کردم - یه آدم خیال بافی -
[ترجمه گوگل]من احتمالا او را به عنوان یک آرمانگرای عاشقانه - رویاپردازی طبقه بندی می کنم

پیشنهاد کاربران

رویاپندار

آرمان گرا

idealist ( هنرهای تجسمی )
واژه مصوب: آرمان‏گرا
تعریف: 1. هنرمندی که به شیوۀ آرمان‏گرایی کار می‏کند|||2. اثر هنری‏ای که به شیوۀ آرمان‏گرایی خلق شده باشد


کلمات دیگر: