کلمه جو
صفحه اصلی

naphthalene


معنی : نفتالین، هیدروکربن
معانی دیگر : (از ریشه ی فارسی: نفت) نفتالین (هیدروکربن سپید و بلورین به فرمول naphthalin) (c10h8 هم می نویسند)، هیدروکربن بفرمول h8 c10

انگلیسی به فارسی

(شیمی) هیدروکربن با فرمول: C 10 H 8، نفتالین


نفتالین، هیدروکربن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: naphthalenic (adj.), naphthalic (adj.)
• : تعریف: a white, crystalline hydrocarbon compound obtained from coal tar or petroleum and used in making moth repellents, dyes, solvents, and other products.

• crystalline hydrocarbon derived from coal tar used in making dye and moth repellant (chemistry)

مترادف و متضاد

نفتالین (اسم)
naphthalene

هیدروکربن (اسم)
naphthalene

جملات نمونه

1. the naphthalene nucleus
حلقه ی نفتالین

2. clothes savoring of naphthalene
لباس هایی که بوی نفتالین می داد

3. The liquid thus becomes richer in naphthalene.
[ترجمه ترگمان]مایع به شکل نفتالن غنی می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین مایع در نفتالین ثروتمندتر می شود

4. I could taste iron in the air, and naphthalene.
[ترجمه ترگمان]می توانستم بوی آهن را در هوا حس کنم
[ترجمه گوگل]من می توانم آهن را در هوا و نفتالین بخورم

5. The variation character of apparent consistency of the naphthalene and phenanthrene series compounds in oil has been detected by the technique.
[ترجمه ترگمان]ویژگی متغیر سازگاری ظاهری حلقه نفتالن و phenanthrene در روغن توسط این تکنیک تشخیص داده می شود
[ترجمه گوگل]ویژگی تنوع قوام ظاهری ترکیبات نفتالین و فنتانرن در روغن با استفاده از تکنیک تشخیص داده شده است

6. This indicates that N-methyl pyrrolidone is superior to naphthalene in comprehensive heat transfer performance and is suitable to be used in moderate-temperature heat pipe.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که N - متیل pyrrolidone نسبت به نفتالن در عملکرد انتقال حرارت جامع برتری دارد و مناسب آن است که در لوله حرارتی متوسط - دما مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که N-متیل پیرولیدون در عملکرد جامد انتقال حرارت برتر از نفتالین است و مناسب برای استفاده در لوله گرما متوسط ​​است

7. The derivates of naphthalene, fluorene, pyrene, anthracene, acenaphthene and their application in biotechnology were reviewed.
[ترجمه ترگمان]The نفتالن، فنانترن، پیرن، anthracene، acenaphthene و کاربرد آن ها در بیوتکنولوژی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مشتقات نفتالین، فلورن، پیرنه، آنتراسن، آکنهفتن و کاربرد آنها در بیوتکنولوژی بررسی شد

8. Hydrogenation of naphthalene and tetralin can be improved by the high pressure employed.
[ترجمه ترگمان]هیدروژن کافت نفتالین و tetralin را می توان با فشار بالا به کار برد
[ترجمه گوگل]هیدراتاسیون نفتالین و تترالین می تواند با فشار بالا مورد استفاده قرار گیرد

9. The curve in the middle shows what happens when a mixture of benzene and naphthalene is cooled.
[ترجمه ترگمان]منحنی در وسط نشان می دهد که وقتی مخلوطی از بنزن و نفتالن خنک می شود چه اتفاقی می افتد
[ترجمه گوگل]منحنی در وسط نشان می دهد چه اتفاقی می افتد زمانی که مخلوط بنزن و نفتالین خنک می شود

10. Store clothes in a moth-proof container, such as a suitcase, with dried rosemary and mint rather than mothballs which contain naphthalene.
[ترجمه ترگمان]لباس ها را در یک ظرف کرم پروانه مانند یک چمدان، با رزماری خشک و نعناع به جای گلوله های نفتالین که نفتالن آن هستند، ذخیره کنید
[ترجمه گوگل]لباس ها را در یک ظرف ضد گلوله، مانند یک چمدان، با رزماری خشک و نعناع به جای ماتبال هایی که حاوی نفتالین هستند، ذخیره کنید

11. Solid begins to form at point A. Depending on the composition of the mixture, the solid will be either benzene or naphthalene.
[ترجمه ترگمان]جامد شروع به تشکیل در نقطه A می کند بسته به ترکیب مخلوط، جامد یا بنزن یا نفتالن خواهد بود
[ترجمه گوگل]جامد در نقطه A تشکیل می شود بسته به ترکیب ترکیب، جامد یا بنزن یا نفتالین خواهد بود

12. They had been salted away in mothballs and smelt of naphthalene.
[ترجمه ترگمان]آن ها را به اندازه کافی پر کرده بودند و بوی naphthalene می دادند
[ترجمه گوگل]آنها در ماتب بول ها و ذوب نفتالین خرد شده اند

13. At point E a solid mixture of benzene and naphthalene is formed.
[ترجمه ترگمان]در نقطه E، مخلوطی از بنزن و نفتالن تشکیل می شود
[ترجمه گوگل]در نقطه E مخلوط جامد بنزن و نفتالین تشکیل می شود

14. SOLID-LIQUID EQUILIBRlA Figure 28 shows the cooling curves for pure benzene, pure naphthalene and a mixture of the two.
[ترجمه ترگمان]شکل ۲۸ منحنی های سرمایش را برای بنزن خالص، نفتالن محض و مخلوطی از هر دو نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل 28 منحنی خنک کننده بنزن خالص، نفتالین خالص و مخلوطی از این دو را نشان می دهد


کلمات دیگر: