1. One day they dwelt in Hades, the next in Olympus, always together.
[ترجمه ترگمان]یک روز در جهنم زندگی می کردند، همسایه بغلی، همیشه با هم
[ترجمه گوگل]یک روز آنها در هیدس، بعدی در المپیک، همیشه با هم زندگی می کردند
2. They took this descent into Hades as casually as she would go down a flight of stairs.
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر از پله ها پایین می رفت و از پله ها پایین می رفت
[ترجمه گوگل]آنها به طور معمول به این حادثه می رفتند، زیرا او می توانست پروازی از پله ها را انجام دهد
3. But when Hades, with help from Zeus, comes for Kore, then at last Demeter resists.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی حادث، با کمک from، به دنبال Kore - و پس از آن Demeter last مقاومت می کند
[ترجمه گوگل]اما زمانی که هیدز، با کمک زئوس، برای کره می آید، در نهایت Demeter مقاومت می کند
4. But when Hades rapes Persephone something different happens.
[ترجمه ترگمان]اما وقتی که Hades تجاوز می کند، اتفاق دیگری رخ می دهد
[ترجمه گوگل]اما زمانی که تجاوز Hades Persephone اتفاق می افتد چیزی متفاوت است
5. Upon arrival, he was welcomed to Hades and the host promptly set the temperature gauge at 110 degrees.
[ترجمه ترگمان]پس از رسیدن به او، او به حادث خوشامد گفت و میزبان فورا درجه حرارت را در ۱۱۰ درجه تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]پس از ورود، او به Hades استقبال شد و میزبان به سرعت درجه حرارت را در 110 درجه تنظیم کرد
6. Who in the name of Hades wants to play cards with his daughter?
[ترجمه ترگمان]چه کسی به نام حادث می خواهد با دخترش بازی کند؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به نام هیدس می خواهد با دخترش کارت بازی کند؟
7. Hades, for example, announces his presence with sooty plumes that could have been lifted straight from Lost's Smoke Monster. Flying monkeys whip through the air in apparent homage to The Wizard of Oz.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، حادث حضور خود را با پره ای دود زده اعلام می کند که می توانست مستقیما از \"هیولای دود گم شده\" برداشته شود میمون پرنده با ادای احترام به جادوگر شهر از میان هوا رد می شوند
[ترجمه گوگل]برای مثال Hades، حضور خود را با طوفان تند می کند که می تواند مستقیما از هیولای دود شگفت انگیز برداشته شود پرواز میمون ها از طریق هوا به صورت ظاهری به جادوگر اوز شتافت
8. And I hold the keys of death and hades.
[ترجمه ترگمان]و کلید مرگ و جهنم را نگه می دارم
[ترجمه گوگل]و من کلید های مرگ و حاد را نگه دارم
9. He is the brother of Zeus and Hades.
[ترجمه ترگمان]او برادر زئوس و حادث است
[ترجمه گوگل]او برادر زئوس و هیدس است
10. Hades was by no means prepared to meet her request.
[ترجمه ترگمان]حادث به هیچ وجه حاضر نبود درخواست او را برآورده کند
[ترجمه گوگل]Hades به هیچ وجه آماده پاسخگویی به درخواست او نبود
11. Visitors to Hades often travelled far to the west.
[ترجمه ترگمان]بازدید کنندگان از حادث اغلب به غرب سفر می کردند
[ترجمه گوگل]بازدید کنندگان به هادس اغلب به دور از غرب سفر می کنند
12. And I hold the keys of death and Hades.
[ترجمه ترگمان]و من کلیدهای مرگ و حادث را نگه می دارم
[ترجمه گوگل]و کلید های مرگ و حید را نگه دارم
13. Greek mythology a river in Hades that was said to be a tributary of the Acheron.
[ترجمه ترگمان]اساطیر یونانی، رودی در حادث بود که گفته می شد یکی از شاخه های رودخانه Acheron است
[ترجمه گوگل]اسطوره یونانی یک رودخانه در هیدس است که گفته می شود به عنوان یک شاخه از Acheron است
14. When he found Eurydice, he realized that Hades, the god of the underworld, refused to let her go.
[ترجمه ترگمان]وقتی او اوریدایس را دید، فهمید که حادث، خدای عالم اموات، از رها کردن او سر باز زد
[ترجمه گوگل]وقتی او Eurydice را پیدا کرد، متوجه شد که هیدس، خدای عالم اموات، از رفتن او اجازه نداد