کلمه جو
صفحه اصلی

kangaroo


معنی : کانگورو
معانی دیگر : (جانورشناسی) کانگورو (از کیسه داران تیره ی macropodidae ـ بومی استرالیا)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) کانگورو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: kangaroo, kangaroos
• : تعریف: any of a group of large plant-eating marsupials of Australia and Tanzania, having powerful hind legs for jumping and a long, heavy tail used for balance.

• large marsupial mammal with a long tail and powerful hind legs for jumping (native to australia and neighboring islands)
a kangaroo is a large australian animal which moves by jumping on its back legs. female kangaroos carry their babies in a pouch on their stomachs.

مترادف و متضاد

کانگورو (اسم)
kangaroo

جملات نمونه

1. The kangaroo is a native of Australia.
[ترجمه ویشکا] کانگورو توی استرالیا زندگی میکند
[ترجمه ترگمان]کانگورو یکی از بومیان استرالیا است
[ترجمه گوگل]کنگورو بومی استرالیا است

2. The kangaroo has a fast turn of speed.
[ترجمه علی] کانگورو دارای سرعت سریعی است
[ترجمه ترگمان]کانگورو سرعت سریعی دارد
[ترجمه گوگل]کنگره دارای سرعت سریع است

3. Australia is the province of the Kangaroo.
[ترجمه ترگمان]این شهر (کانگورو)استان کانگورو است
[ترجمه گوگل]استرالیا استان کنگورو است

4. The kangaroo is indigenous to Australia.
[ترجمه ترگمان]کانگورو بومی استرالیا است
[ترجمه گوگل]کنگورو به استرالیا بومی است

5. Although the kangaroo has a fast turn of speed on the plan, he is handicapped when climbing trees.
[ترجمه ترگمان]اگر چه کانگورو نسبت به این برنامه سرعت سریعی دارد، اما وقتی از درختان بالا می رود، معلول است
[ترجمه گوگل]اگر چه کنگره دارای سرعت سریع در برنامه است، او هنگام صعود درختان معلول است

6. The kangaroo court decided the punishment must fit the crime and ruled that he stay in his cell during the jailhouse comedy.
[ترجمه ترگمان]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید متناسب با جرم باشد و حکم داد که در طول کمدی jailhouse در سلول خود بماند
[ترجمه گوگل]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید جرم باشد و تصدیق کند که او در کمدی زندان در سلول خود بماند

7. She raves over the low cholesterol content of kangaroo and it's distinctive, sweet taste.
[ترجمه ترگمان]او از مقدار کلسترول پایین کانگورو استفاده می کند و طعم آن متمایز و لطیف است
[ترجمه گوگل]او بیش از مقدار کلسترول پایین کنگر فرنگی است و آن را متمایز، طعم شیرین است

8. Kangaroo has not changed our lives, just given us deeper pockets and put a little more spring in our steps.
[ترجمه ترگمان](کانگورو)زندگی ما را تغییر نداده است، فقط به ما جیب های deeper داده و بهار بیشتری را در مراحل خود قرار داده است
[ترجمه گوگل]کنگورو زندگی ما را تغییر نداده است، فقط به ما جیب های عمیق تر داده و در مراحل ما کمی بهار بیشتر قرار داده است

9. Compared to its adult size, a new-born kangaroo is minuscule.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با اندازه بزرگسالی آن، یک کانگورو جدید کوچک است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با اندازه بالغ آن، یک کنجکاوی تازه متولد شده کوچک است

10. The office looked like a kangaroo court.
[ترجمه ترگمان]دفتر به یک دادگاه کانگورو شباهت داشت
[ترجمه گوگل]دفتر به نظر می رسید یک دادگاه کانگورو

11. Do you have a pet kangaroo?When I was born, my father left my mother and me on a kibbutz. . .
[ترجمه ترگمان]تو یه کانگورو خونگی داری؟ وقتی من به دنیا اومدم، پدرم … مادرم و من رو با یه \"kibbutz\" ترک کرد
[ترجمه گوگل]آیا شما یک حیوان خانگی را دارید؟ زمانی که من متولد شدم، پدرم مادرم و من را در یک کیبوتس ترک کرد

12. When I compare my flabby tummy a kangaroo pouch, say nothing.
[ترجمه ترگمان]وقتی که شکمم رو با کیسه کانگورو مقایسه می کنم هیچی نگو
[ترجمه گوگل]وقتی چیزی شبیه جوراب شلواری را می بینم، چیزی نگو

13. Kangaroo Paw Olive Oil presented each business migrant family with a beautiful gift bottle of their export quality olive oil.
[ترجمه ترگمان](کانگورو Paw روغن زیتون هر خانواده مهاجر تجاری را با یک بطری هدیه زیبا از روغن زیتون با کیفیت صادرات خود ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]روغن زیتون Kangaroo Paw هر خانواده مهاجر تجاری را با یک بطری هدیه زیبا از روغن زیتون با کیفیت صادراتی خود معرفی کرد

14. Just then Mother Kangaroo saw some men coming towards the waterhole carrying spears. They were hunting something for their dinner.
[ترجمه ترگمان]در این موقع، مادر Kangaroo دیده بود که چند نفر دارند به طرف مرداب که نیزه های حمل می کنند می آیند داشتند برای شام چیزی شکار می کردند
[ترجمه گوگل]درست بعد از آن مادر کانگورو شاهد بود که برخی از مردان در حال رفتن به کوه های آبشار به سر می برند آنها برای شام شکار می کردند

پیشنهاد کاربران

کانگورو


کلمات دیگر: